ما قُمریان سوخته استاد نغمه ایم ...
بلبل
به چند واسطه شاگرد زاغ ماست...!
"طالب آملی"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بلبل
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
سایهها با رویا، بوی گلها
که بوی گل، ناله مرغ شب، تشنگیها بر لب
پنجهها در گیسو، عطر شب بو
بزن غلتی اطلسیها را، برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند، سایهای میماند، مست و تنها ...
نگاه تو، شکوهی آه تو، هرم دستان تو
گرمی جان تو، با نفسها
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
ابر بارانزا شب، بوی دریا
به ساحلها، موج بیتابی را
در قدمهای پا، در وصال رویا
گردش ماهیها، بوسه ماه ...
. .
.
هیچکس از کنار گل
دست خالی برنمی گردد
گلابگیر به گلاب می رسد
کندو دار به عسل ، نقاش به نقش
عکاس به عکس ، بلبل به آواز ...
بیا و گل باش
و چشمه خیر و خوبی ....
(محمدرضا رنجبر)
زندگی کوچه سبزی است میان دل دشت
که در آن عشق مهم است و گذشت.
زندگی بوسه تلخی است روی لب گل
که زترس چیدن می دهد بر بلبل.
زندگی رهروای از خاطره هاست
که در آن عمق وجودت پیداست.
زندگی راه درازیست با مقصد دور
که سرانجام رود لانه گور.
زندگی ریل عبور از دنیاست
زندگی پرده ای بر ظاهر هاست.
زندگی قطره اشکیست در چشم غریب
زندگی کوه بلندیست با راه عجیب.
زندگی مزرعه خوبی هاست
زندگی راه رسیدن به خداست.
زندگی کوچه سبزی است میان دل دشت
که در آن عشق مهم است و گذشت.
زندگی بوسه تلخی است روی لب گل
که زترس چیدن می دهد بر بلبل.
زندگی رهروای از خاطره هاست
که در آن عمق وجودت پیداست.
زندگی راه درازیست با مقصد دور
که سرانجام رود لانه گور.
زندگی ریل عبور از دنیاست
زندگی پرده ای بر ظاهر هاست.
زندگی قطره اشکیست در چشم غریب
زندگی کوه بلندیست با راه عجیب
زندگی مزرعه خوبی هاست
زندگی راه رسیدن به خداست...
زندگیتون پر از عشق ، پر از خوبی ، پر از حضور خدا
سخن عشق من افتاده به هر انجمنی
درد این قصه نشسته به دل یاسمنی
برکه را گرچه گرفته همه جا مهر سکوت
به همه چه تو فقط جان من و عشق منی
چه شود گرمی دستان تورا نوش کنم
بعد از آن من بروم تا که کنم کوه کنی
چه شود باز بغل باشد و من باشم و تو
تا ببافی به تنم از تن خود پیرهنی
من همان بلبل شوریده ی نالان توام
تو ولی یک رز زیبا به سرای چمنی
من فقط حرف تورا در همه عالم زده ام
هیچ جایی نزدم جز تو و حسنت سخنی
در گلستان نگاهت سوختم زیبای من
در غم بزم وصالت سوختم زیبای من
بلبلم در کوی تو آواز میخوانم به شور
من که دربند حصارت سوختم زیبای من
دلبر خوش قدو بالا ،شعرم اندر وصف توست
من که در وصف جمالت سوختم زیبای من
اینچنین غوغا نکن در خندهایت جان من
وای در زنگ صدایت سوختم زیبای من
تا تو چرخی میزنی و رقص و شادی میکنی
من که در رنگ نگاهت سوختم زیبای من
امر فرمودند یاران، تا که شعری سر کنم
من که در شوق وصالت سوختم زیبای من...
شدت تنهایی ام را ساز میفهمد فقط
راه حل مشکلم اعجاز میفهمد فقط
شاعری آشفته حالم بغض سنگین مرا
بلبلی جا مانده از پرواز میفهمد فقط
درددل های مرا هرگز نفهمیده کسی
سوز حرف تار را "شهناز" میفهمد فقط
زخم هایم کهنه اند و درد زخم کهنه را
لخته خون پای یک سرباز میفهمد فقط
نم نم باران چشمم ای خدا تاوان چیست؟
ساز من کو؟ درد من را ساز میفهمد فقط
میتوان با این خدا پرواز کرد
سفره دل را برایش باز کرد
میتوان درباره گل حرف زد
صاف وساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
میتوان با او صمیمی حرف زد
مامانم یه سری استیکر گل و بوته و بلبل داره، هرکی هرچی بگه ازونا استفاده میکنه.
من تکست بدم بگم خاور زده بهم
بازم، یه مشت گل و بوته میفرسته.