کپشن های مربوط به بلور

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بلور

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

بعضی ها شبیه انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می افتند دردامن رنگ و وارنگ زندگی ات....
آنقدر بی هوا که نمیدانی چه شد...چگونه شد...اصلا خودت را میزنی به بی خیالی واز بودنش لذت میبری....
بعضی ها شبیه عطربهارنارنجی هستند درکوچه پس کوچه های پیچ درپیچ دلت...نفس میکشی آنقدر عمیق که عطر
بودنشان را تاآخرین لحظه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی..
بعضی ها شبیه ماهی قرمز کوچکی هستندکه افتاده انددر تنگ بلورین روزگارت,جانت راباجان ودل درهوایشان تازه میکنی...
بعضی ها,اصلا چرا ازدر ودیوار مثال بزنیم؟؟
بعضی ها آرامش مطلق اند..لبخندشان,تلالو برق چشمانشان,صدای آرامشان...اصل کارتپش قلبشان...
انگار که یک دنیا آرامش را به رگ وریشه ات تزریق می کند...وآنقدر عزیزندکه,
خدابهشت رایک جاگذاشته زیرپایشان.....
بعضی هابودنشان,همین ساده بودنشان..همین نفس کشیدنشان؛یک عالمه لبخندمینشاند گوشه لبمان...
اصلا خداجان؛
درخلقت بعضی ها سنگ تمام گذاشته ای....سایه شان کم نشود ازروزگارمان.....................
"آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن"

اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست
ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود ..
ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد
و بوی دریا هوایی اش کرده است.
قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس
اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد ؟!!

آدم ها ، ماهی را در تنگ دوست دارند
و قلب ها را در سینه ...

ماهی اما وقتی در دریا شناور شد، ماهی ست
و قلب وقتی در خدا غوطه خورد، قلب است ..

هیچ کس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد
تو چطور می خواهی قلبت را در سینه نگه داری ؟

و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله می شود
و وقتی دریا مختصر می شود
و وقتی قلب خلاصه می شود
و آدم، قانع ..

این ماهی کوچک اما بزرگ خواهد شد
و این تنگ بلورین، تنگ و سخت خواهد شد
و این آب ته خواهد کشید.

تو اما کاش قدری دریا می نوشیدی
و کاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس ..

کاش راه آبی به نامنتها می کشیدی
و کاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی ..
کاش ...

بگذریم ...
دریا و اقیانوس به کنار
نامنتها و بی نهایت پیشکش
کاش لااقل آب این تنگ را گاهی عوض می کردی
این آب مانده است و بو گرفته است

و تو می دانی آب هم که بماند می گندد
آب هم که بماند لجن می بندد
و حیف از این ماهی که در گل و لای، بلولد
و حیف از این قلب که در غلط بغلتد !

تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ «تبلورت» مهم است....!
اهل کجا بودنت مهم نیست، «اهل و بجا» بودنت مهم است...!
منطقه ی زندگیت مهم نیست، «منطق زندگیت» مهم است...!
و گذشته ی زندگیت مهم نیست،
امروزت مهم است، که از چه گذشته ای و چه چیزی برای فرداهایت می سازی.....!

بعضی ها ؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند
که یکهو ؛ از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات ...
آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد ... چگونه شد ...
اصلا خودت را می زنی به کوچه علی چپ
و از بودنش لذت می بری ..

بعضی ها ؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند
در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت ،
نفس می کشی ... آنقدر عمیق ؛
که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت ؛
در ریه هایت ذخیره کنی ...

بعضی ها ؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند
که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت
جانت را با جان و دل در هوایشان ؛
تازه می کنی ...

بعضی ها ...
اصلا چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم !؟
بعضی ها ؛ آرامش مطلقند ؛
لبخندشان ... تلالو برق چشمانشان ؛
صدای آرامشان ...
اصلِ کار ، تپش قلبشان ...
انگار که یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق می کند.
و آنقدر عزیزند ؛ آن قدر بکرند ؛
که دلت نمی آید حتی یک انگشتت هم بخورد بهشان ...

می ترسی تمام شوند و تو بمانی و یک دنیا حسرت !
بعضی ها ؛ بودنشان ... همین ساده بودنشان ...
همین نفس کشیدنشان ؛
یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان ...

و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را ...

من قصه دیرینه ام مهمان من باش
همسایه آیینه ام مهمان من باش
گفتی که گلهای بلور هر غزل را
می پروری در سینه ام،مهمان من باش
من شاهد مرگ صنوبرهای مستم
عاری ز بغض کینه ام،مهمان من باش
در سایبان عقده ها اشکم شکوفاست
در زیر چتر سینه ام،مهمان من باش
پژواک هق هق های آویزان اشکم
ای بهترین گنجینه ام،مهمان من باش

دوستان این متن وخودم نوشتم!!لطف کنین بخونین واگه نظری داشتین حتمابگین!!!
"من يک تبعيدي ام...
به جايي که...به دنيايي که...سکوت فرياد ميزند
آنقدر که حنجره اش خش برميدارد
سرزميني که صدا در آن جريان ندارد
هيچ چيز
سکوت مطلق...
روحم در اين بي رحمي عميق زنجير شده!!
صدايي که در گلو خفه ميشودو گوشي که گداي کلمات ميشود.
بغضي که به خاک ميسپرد شکستنش را...
دنيايي که نه چشم ميبيند ونه نگاهي خوانده ميشود
مثل اينکه زل زده باشي به يک فصل نرسيده...
وانتظاري که هيچ کس در آن سويش نيست،يک انتظار مطلقا يک طرفه...
واشکي متبلور ميشود اما به بلوغ نميرسد
وبه خاک ميسپرد سقوطش را از چشمه ي دريايي اش...
زنداني نيستم!!آزادم!آزاد
نه چون پرنده اي که در آسمان اوج ميگيردو ميشکند سپر تندبادهارا
نه چون پروانه اي که روزي هزاران بار حس زنده بودن در او احيا ميشود، دوباره ودوباره
بلکه مثل بچه گنجشکي که توي لانه ي چوبي اش دل ميزند براي پرواز،بال ميزند،بال ميزند
اما هيچ!!!هيچ
همه فکر ميکنند پرواز را ياد نگرفته!!پس مادرش کو؟؟
همه به دنبال مقصري ديگر!!
اما از کجا معلوم که پرواز را از خاطر نبرده باشد؟؟!!
خاطره ي چگونه ي تکاندن بالهايش پشت ميله هاي سخت فراموشي محبوس نشده باشد؟؟!!
از کجا معلوم تخم باروري آرزوهايش را مار نخورده باشد؟؟!!
داشتم ميگفتم!!
وآنقدر بال ميزند که خسته از اين مکرر بيهوده دوباره به خواب ميرود
خوابي که کسي نميداند بايد در انتظار بيداري دوباره اش ماند يا نه!؟؟!
شايد تخم آزادي من را نيز ماري از دنياي خودم خورده باشد؛
کسي چه ميداند...؟؟!!

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم
الو ... الو... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟
خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.
بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟
فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :
اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود
بلند بلند گریه کرد وگفت:
خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...
چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟
آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه
فراموشت کنم؟
نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟
مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.
مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.
مگه ما باهم دوست نیستیم؟
پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟
خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:
آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...
کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند
تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.
کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.
خواهش ميكنم اگه اشكت در اومد بازنشر
كن تا همه اين مطلبو بخونن

سن مشکل عشق نیست،

زمان نمی تواند بلور اصل را کدر کند.

مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی.


یک عاشقانه ی آرام، نادر ابراهیمی

ديدي دلم شكست...

ديدي كه اين بلور درخشان عمر من! بازيچه بود...

ديدي چه بي صدا دل پرآرزوي من افتاده بر زمين

ديدي دلم شكست...

"بچه ها لطف کنین این متن وبخونین وحتما اگه میشه نظرتونو بگین درموردش!!
البته اگه آقای مدیر تاییدش کنه"
در امتداد یک خیابان
ودر انزوای یک شب بی پایان
شاید به سوی پیچیدگی یک پوچی
جایی که نور تسلیم یک بی نهایت عمیق میشود
وگیاه چشم به طراوت ماه میدوزد
دلم دیوانه وار مشت میکوبد به دیوارهای عدم!!
فریاد میکشد نبودنت را!!
من پلک میزنم ردپایت را
ونفس نمیکشم هوای نبودنت را...
تو در من فروریخته بودی انگار...
تو از من مجنون زنجیری کوچ کرده بودی
ومرا نه به باد،نه به ماه و نه حتی به زمین
به خویشتنم سپرده بودی...
ومن نمیدانستم...قسم به آبی نگاهت،نمیدانستم
که اگر نباشی
که اگر احساس وجودت هرروز در من متبلور نشود
من هیچم...راه به جایی ندارم...دارم؟؟!!
تو بگو
تو که بذر وجودم را از ازل در بستر ابد به امانت گذاشتی
توکه از خاک به افلاکم رساندی
بگو...
به کجا قدم گذارم که سایه ی امنت در آن پهن نشده باشد؟؟!!
راه به کجا برم بی تو؟؟!!
جایی که خورشید خاکسترش را بر سر خلق میریزد؟؟یا آنجا که زمین سر بازمیزندگردش به دور خورشید را
وفقط روز میسازد وروز...روزهایی که هیچکدام به سال نمیرسندودر بلوغ محو میشوند!!
کجا روم بی تو؟؟!!
که اگر جایی باشد،که اگر جایی باشد
مرابه آنجا بی توچه کار؟؟!!
مرا بخوان
باز مرابه سوی خود بخوان...
که اگر نخوانی
تارهایی که بر در ودیوار وجودم بسته،مرا میبلعند وروحم جایی در نزدیکی خاکسپاری کنجشکهای زنده،
به خوابی ابدی فرو خواهد رفت!!
پس مرا بخوان
مرا دوباره به خود دعوت کن...
مرا از خودم بگیرو تا نهایتت ببر...
مامنی ندارم...قسم به مستی انگورها...راه ندارم
من از تو به تو بازخواهم گشت
فقط کافی ست مرا بخوانی
تا به مقصد آسمان این بار
بند کفشهایم را محکم تر ببندم...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

بعضی, شبیه, انجیر, رسیده, مانند, یکهو, آسمان, افتند, دردامن, وارنگ, زندگی, آنقدر, نمیدانی, چگونه, اصلا, خودت, میزنی, خیالی, بودنش, میبری, هستند, درکوچه, درپیچ, میکشی, عمیق, بودنشان, تاآخرین, لحظه, عمرت, هایت, ذخیره, ماهی, قرمز, کوچکی, هستندکه, افتاده, انددر, بلورین, روزگارت, جانت, راباجان, درهوایشان, تازه, میکنی, ازدر, ودیوار, مثال, بزنیم, آرامش, مطلق, لبخندشان, تلالو, چشمانشان, صدای, آرامشان, کارتپش, قلبشان, انگار, دنیا, وریشه, تزریق, وآنقدر, عزیزندکه, خدابهشت, رایک, جاگذاشته, زیرپایشان, هابودنشان, همین, ساده, عالمه, گوشه, لبمان, خداجان؛, درخلقت, تمام, سایه, نشود, آمین, اینکه, مدام, سینه, کوبد, نیست, دارد, نهنگ, آزارش, دریا, هوایی, کرده, نهنگانند, اشتیاق, اقیانوس, کیست, باور, نهنگی, دوست, دارند, وقتی, شناور, غوطه, خورد, تواند, تنگی, چطور, خواهی, قلبت, داری, دردناک, مچاله, مختصر, خلاصه, قانع, بزرگ, خواهد, کشید, قدری, نوشیدی, نقبی, نامنتها, کشیدی, قطره, نهایت, بگذریم, کنار, پیشکش, لااقل, گاهی, کردی, مانده, گرفته, بماند, گندد, بندد, بلولد, بغلتد, تاریخ, تولدت, تبلورت, بودنت, منطقه, زندگیت, گذشته, امروزت, چیزی, برای, فرداهایت, سازی, بهارنارنج, ثانیه, باید, مطلقند, اصلِ, بکرند, انگشتت, بخورد, بهشان, ترسی, شوند, بمانی, حسرت, کشیدنشان, نشاند, چقدر, دارم, دیرینه, مهمان, همسایه, آیینه, گفتی, گلهای, پروری, شاهد, صنوبرهای, مستم, عاری, کینه, سایبان, عقده, اشکم, شکوفاست, پژواک, آویزان, بهترین, گنجینه, دوستان, وخودم, نوشتم, کنین, بخونین, واگه, نظری, داشتین, حتمابگین, تبعيدي, جايي, دنيايي, سکوت, فرياد, ميزند, حنجره, برميدارد, سرزميني, جريان, ندارد, روحم, رحمي, عميق, زنجير, صدايي, ميشودو, گوشي, گداي, کلمات, بغضي, ميسپرد, شکستنش, ميبيند, نگاهي, خوانده, اينکه, باشي, نرسيده, وانتظاري, سويش, نيست, مطلقا, طرفه, واشکي, متبلور, بلوغ, نميرسد, سقوطش, چشمه, دريايي, زنداني, نيستم, آزادم, پرنده, ميگيردو, ميشکند, پروانه, روزي, هزاران, زنده, احيا, دوباره, ودوباره, بلکه, گنجشکي, لانه, چوبي, براي, پرواز, ميکنند, نگرفته, مادرش, دنبال, مقصري, ديگر, معلوم, خاطر, نبرده, باشد, خاطره, تکاندن, بالهايش, ميله, فراموشي, محبوس, نشده, باروري, آرزوهايش, نخورده, داشتم, ميگفتم, خسته, مکرر, بيهوده, خواب, ميرود, خوابي, نميداند, بايد, بيداري, شايد, آزادي, ماري, باشد؛, خونه, خدایا, نذار, سلام, اونجا, جواب, مهربون, فرشتس, کوچولو, باهاش, قرار, داده, امشب, جوابمو, شنوم, کودک, متعجب, پرسید, خدایی, خوای, آلودش, آهسته, یعنی, خدام, نداره, فرشته, ساکت, مکثی, چندان, طولانی, خیلی, دوستت, تونه, نداشته, باشه, اشکی, حلقه, فشار, غلطید, وباهمان, باهام, نزنه, گریه, کنما, هیاهوی, زیبا, آنچه, کوچکت, سنگینی, دیگر, امانش, بریده, بلند, وگفت, قشنگم, خواستم, مخالف, تقدیره, نداری, مامانم, نکنه, بقیه, فراموشت, یادم, روزی, باهات, فهمن, بزرگن, الکی, دوستم, نیستیم, حرفمو, بزرگا, حرفاشون, سخته, طوری, محبوب, مخلوق, خاطراتش, ازای, خواسته, عجیب, کردند, دستشان, خودخواهی, خواستند, همیشه, وهرگز, نشوی, گوشی, تلفن, درحالی, لبخندبرلب, آغوش, خواهش, ميكنم, اشكت, اومد, بازنشر, مطلبو, بخونن, مشکل, زمان, آنکه, پیوسته, انداختن, باشی, عاشقانه, نادر, ابراهیمی, ديدي, شكست, درخشان, بازيچه, پرآرزوي, وبخونین, وحتما, نظرتونو, درموردش, البته, آقای, مدیر, تاییدش, امتداد, خیابان, انزوای, پایان, شاید, پیچیدگی, پوچی, جایی, تسلیم, میشود, وگیاه, طراوت, میدوزد, دیوانه, میکوبد, دیوارهای, فریاد, میکشد, نبودنت, میزنم, ردپایت, ونفس, نمیکشم, فروریخته, بودی, مجنون, زنجیری, ومرا, زمین, خویشتنم, سپرده, نمیدانستم, نگاهت, نباشی, احساس, وجودت, هرروز, هیچم, ندارم, وجودم, بستر, امانت, گذاشتی, توکه, افلاکم, رساندی, گذارم, خورشید, خاکسترش, میریزد, آنجا, وفقط, میسازد, وروز, روزهایی, هیچکدام, میشوند, مرابه, توچه, بخوان, نخوانی, تارهایی, بسته, میبلعند, وروحم, نزدیکی, خاکسپاری, کنجشکهای, خوابی, ابدی, دعوت, بگیرو, نهایتت, مامنی, مستی, انگورها, بازخواهم, کافی, بخوانی, مقصد, کفشهایم, محکم, ببندم,