کپشن های مربوط به بلوغ

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بلوغ

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

در دنیا فقط یک گناه وجود داره و اونم دزدی است

ﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺵ گفت:
فرزندم ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ.
فرزند ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ دزدی نکرده.
ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ.
خیانت ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ.
ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ.
ﻧﺎﺣﻖ ﻧﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ.
بی ﺣﯿﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ.
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘﻂ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ ...

من اگه مرجع تقلید بودم؛ اونجایی که آدم دیگه با هیچکس قهر نمیکنه رو سن بلوغ اعلام میکردم

ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ببخشید
ﺑﯽ ﻋﻘﻠﯽ, ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎ, ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯽ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﺪﻡ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺭﺱ , ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ .
ﺑﺎ ﺳﺒﮑﺒﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﯾﺎ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﮐﻨﯿﺪ, ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻮﯾﺪ, ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺭﺩ ﺷﻮﯾﺪ .
ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﺎﺭﯾﺪﻧﺪ, ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮑﻬﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖ
ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺷﻤﺎ , ﭼﺸﻤﻪ ﺟﻮﺷﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﯿﻢ
ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍ ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

خانه دوست کجاست؟...

خانه دوست كجاست؟
در فلق بود كه پرسيد سوار
آسمان مكثي كرد
رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت
ب تاریکی شنها بخشید
و ب انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسيده به درخت
كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است
ميروي تا ته آن كوچه
كه از پشت بلوغ سر به در مي آرد
پس به سمت گل تنهايي مي پيچي
دو قدم مانده به گل
پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني
و تو را ترسي شفاف فرا مي گيرد
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی،
كودكي مي بيني
رفته از كاج بلندي بالا
جوجه بر مي دارد از لانه نور
و از او مي پرسي
خانه دوست كجاست؟

دو دقیقه بیشتر وقتتون رو نمیگیره خوندنش:)

نامه يک جوان مجرد به پدر و مادرش پدر عزيزم! مادر مهربانم سلام! خواستم روبرويتان بنشينم و با شما حرف بزنم؛ اما خجالت کشيدم. گفتم نامه اي بنويسم تا شما بخوانيد. من جوانم، جواني که خود را تا ابد زير بار دِين شما ميبيند. پاک بودن و پاک ماندن، هنري است که شما يادم داديد. لذتي که در پاک زيستن هست، در دل هيچ هوا و هوسي نهفته نيست. من خاک پاي شما را سرم? چشمانم ميکنم که اين هنر را به من آموختيد. اما پدر! مادر! خودتان ميدانيد سالهاست که سن من از خط بلوغ گذشته. اين روزها دغدغهاي آزارم ميدهد. ردپاي شيطان را دور و برم زياد ميبينم. صدايش مدام در گوشم زوزه ميکشد. ميترسم. چند بار تا به حال با هم گلاويز شدهايم. اينکه چند بار من پيروز شدم و چند بار او پشتم را به خاک ماليد، بگذاريد بماند پيش من و خدا؛ اما همين اندازه بگويم خدا را شکر ميکنم که هنوز تسليمش نشدم. هر بار که زمين خوردم، ياالله گفتم و بلند شدم. هنوز هم در حال مبارزهام؛ اما ميترسم. نعرههاي شيطان گوش خراش است. بارها شنيدم که به يارانش ميگفت تا ازدواج نکرده، فرصت داريم. او با تمام قوا به ميدان آمده و دست بردار نيست. پدرم! مادرم! من مي ترسم. دوست ندارم رسم پاک بودن از زندگيام پاک شود. چه کنم؟ خدا مرا اين طور آفريده! نياز دارم به ازدواج. از تنهايي خستهام. به همدم نياز دارم. با تمام اين حرفهااگر باز هم با ازدواج من مخالفيد بر سر من منت بگذاريد و بگوييد: «حالا که احساس ميکنم توانم براي مبارزه با شيطان کم شده، چه کنم؟ اگر شيطان پشت مرا به خاک گناه ماليد، گناهش به گردن کيست؟ من توکل را از شما آموختهام. اگر در ازدواج به خدا توکل نکنيم، ميشود بگوييد توکل به درد کجا ميخورد؟» اين حرف پاياني من به شماست، بياييد با هم يک بار ديگر خدا را باور کنيم. باور کنيم خدا هست. راستي اگر هيچ کدام از حرفهاي من شما را قانع نکرد، عيبي ندارد؛ اما اينها که نوشتم حرف دل خواهرم هم بود، اگر به فکر من نيستيد، خواهرم را فراموش نکنيد. او حتي روي نوشتن نامه را هم ندارد؛ اما دلش پر است از اين حرفها.

دوستان این متن وخودم نوشتم!!لطف کنین بخونین واگه نظری داشتین حتمابگین!!!
"من يک تبعيدي ام...
به جايي که...به دنيايي که...سکوت فرياد ميزند
آنقدر که حنجره اش خش برميدارد
سرزميني که صدا در آن جريان ندارد
هيچ چيز
سکوت مطلق...
روحم در اين بي رحمي عميق زنجير شده!!
صدايي که در گلو خفه ميشودو گوشي که گداي کلمات ميشود.
بغضي که به خاک ميسپرد شکستنش را...
دنيايي که نه چشم ميبيند ونه نگاهي خوانده ميشود
مثل اينکه زل زده باشي به يک فصل نرسيده...
وانتظاري که هيچ کس در آن سويش نيست،يک انتظار مطلقا يک طرفه...
واشکي متبلور ميشود اما به بلوغ نميرسد
وبه خاک ميسپرد سقوطش را از چشمه ي دريايي اش...
زنداني نيستم!!آزادم!آزاد
نه چون پرنده اي که در آسمان اوج ميگيردو ميشکند سپر تندبادهارا
نه چون پروانه اي که روزي هزاران بار حس زنده بودن در او احيا ميشود، دوباره ودوباره
بلکه مثل بچه گنجشکي که توي لانه ي چوبي اش دل ميزند براي پرواز،بال ميزند،بال ميزند
اما هيچ!!!هيچ
همه فکر ميکنند پرواز را ياد نگرفته!!پس مادرش کو؟؟
همه به دنبال مقصري ديگر!!
اما از کجا معلوم که پرواز را از خاطر نبرده باشد؟؟!!
خاطره ي چگونه ي تکاندن بالهايش پشت ميله هاي سخت فراموشي محبوس نشده باشد؟؟!!
از کجا معلوم تخم باروري آرزوهايش را مار نخورده باشد؟؟!!
داشتم ميگفتم!!
وآنقدر بال ميزند که خسته از اين مکرر بيهوده دوباره به خواب ميرود
خوابي که کسي نميداند بايد در انتظار بيداري دوباره اش ماند يا نه!؟؟!
شايد تخم آزادي من را نيز ماري از دنياي خودم خورده باشد؛
کسي چه ميداند...؟؟!!

"بچه ها لطف کنین این متن وبخونین وحتما اگه میشه نظرتونو بگین درموردش!!
البته اگه آقای مدیر تاییدش کنه"
در امتداد یک خیابان
ودر انزوای یک شب بی پایان
شاید به سوی پیچیدگی یک پوچی
جایی که نور تسلیم یک بی نهایت عمیق میشود
وگیاه چشم به طراوت ماه میدوزد
دلم دیوانه وار مشت میکوبد به دیوارهای عدم!!
فریاد میکشد نبودنت را!!
من پلک میزنم ردپایت را
ونفس نمیکشم هوای نبودنت را...
تو در من فروریخته بودی انگار...
تو از من مجنون زنجیری کوچ کرده بودی
ومرا نه به باد،نه به ماه و نه حتی به زمین
به خویشتنم سپرده بودی...
ومن نمیدانستم...قسم به آبی نگاهت،نمیدانستم
که اگر نباشی
که اگر احساس وجودت هرروز در من متبلور نشود
من هیچم...راه به جایی ندارم...دارم؟؟!!
تو بگو
تو که بذر وجودم را از ازل در بستر ابد به امانت گذاشتی
توکه از خاک به افلاکم رساندی
بگو...
به کجا قدم گذارم که سایه ی امنت در آن پهن نشده باشد؟؟!!
راه به کجا برم بی تو؟؟!!
جایی که خورشید خاکسترش را بر سر خلق میریزد؟؟یا آنجا که زمین سر بازمیزندگردش به دور خورشید را
وفقط روز میسازد وروز...روزهایی که هیچکدام به سال نمیرسندودر بلوغ محو میشوند!!
کجا روم بی تو؟؟!!
که اگر جایی باشد،که اگر جایی باشد
مرابه آنجا بی توچه کار؟؟!!
مرا بخوان
باز مرابه سوی خود بخوان...
که اگر نخوانی
تارهایی که بر در ودیوار وجودم بسته،مرا میبلعند وروحم جایی در نزدیکی خاکسپاری کنجشکهای زنده،
به خوابی ابدی فرو خواهد رفت!!
پس مرا بخوان
مرا دوباره به خود دعوت کن...
مرا از خودم بگیرو تا نهایتت ببر...
مامنی ندارم...قسم به مستی انگورها...راه ندارم
من از تو به تو بازخواهم گشت
فقط کافی ست مرا بخوانی
تا به مقصد آسمان این بار
بند کفشهایم را محکم تر ببندم...

از مارمولک له شده زشت تر، پسربچه تو سن بلوغه.....
اصلا مثل کوبیسم می مونه، هیچیش به هیچیش نمیاد : /








خنده های ما

در خلال راز های زندگی ،

در عبور روزهای کودکی ؛

و در شروع یک بلوغ مخملی

گم شدند ...

آه زندگی !

زود اعتراف کن !

خنده های ما کجاست ؟

دست و نزد کیست ؟

آه زندگی ...

آی زندگی ...

زود و زود و زود

تند و تند و تند

پاسخم بده ...

از مارمولک له شده زشت تر، پسربچه تو سن بلوغه. اصلا مثل کوبیسم می مونه، هیچیش به هیچیش نمیاد.

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

دنیا, گناه, وجود, داره, اونم, دزدی, فرزندم, نکرده, خیانت, مرجع, تقلید, بودم؛, اونجایی, دیگه, هیچکس, نمیکنه, بلوغ, اعلام, میکردم, ببخشید, خانه, دوست, کجاست, كجاست, پرسيد, سوار, آسمان, مكثي, رهگذر, شاخه, نوري, داشت, تاریکی, شنها, انگشت, نشان, سپیداری, نرسيده, درخت, كوچه, باغي, خواب, سبزتر, اندازه, پرهاي, صداقت, ميروي, تنهايي, پيچي, مانده, فواره, جاويد, اساطير, زمين, ماني, ترسي, شفاف, گيرد, صمیمیت, سیال, میشنوی, كودكي, بيني, رفته, بلندي, بالا, جوجه, دارد, لانه, دقیقه, بیشتر, وقتتون, نمیگیره, خوندنش, نامه, جوان, مجرد, مادرش, عزيزم, مهربانم, سلام, خواستم, روبرويتان, بنشينم, بزنم؛, خجالت, کشيدم, گفتم, بنويسم, بخوانيد, جوانم, جواني, دِين, ميبيند, بودن, ماندن, هنري, يادم, داديد, لذتي, زيستن, هوسي, نهفته, نيست, چشمانم, ميکنم, آموختيد, خودتان, ميدانيد, سالهاست, گذشته, روزها, دغدغهاي, آزارم, ميدهد, ردپاي, شيطان, زياد, ميبينم, صدايش, مدام, گوشم, زوزه, ميکشد, ميترسم, گلاويز, شدهايم, اينکه, پيروز, پشتم, ماليد, بگذاريد, بماند, خدا؛, همين, بگويم, هنوز, تسليمش, نشدم, خوردم, ياالله, مبارزهام؛, نعرههاي, خراش, بارها, شنيدم, يارانش, ميگفت, ازدواج, فرصت, داريم, تمام, آمده, بردار, پدرم, مادرم, ندارم, زندگيام, آفريده, نياز, خستهام, همدم, حرفهااگر, مخالفيد, بگوييد, حالا, احساس, توانم, براي, گناهش, گردن, کيست, توکل, آموختهام, نکنيم, ميشود, ميخورد, پاياني, شماست, بياييد, ديگر, باور, راستي, کدام, حرفهاي, قانع, عيبي, ندارد؛, اينها, نوشتم, خواهرم, نيستيد, فراموش, نکنيد, نوشتن, دوستان, وخودم, کنین, بخونین, واگه, نظری, داشتین, حتمابگین, تبعيدي, جايي, دنيايي, سکوت, فرياد, ميزند, آنقدر, حنجره, برميدارد, سرزميني, جريان, مطلق, روحم, رحمي, عميق, زنجير, صدايي, ميشودو, گوشي, گداي, کلمات, بغضي, ميسپرد, شکستنش, نگاهي, خوانده, باشي, وانتظاري, سويش, مطلقا, طرفه, واشکي, متبلور, نميرسد, سقوطش, چشمه, دريايي, زنداني, نيستم, آزادم, پرنده, ميگيردو, ميشکند, پروانه, روزي, هزاران, زنده, احيا, دوباره, ودوباره, بلکه, گنجشکي, چوبي, پرواز, ميکنند, نگرفته, دنبال, مقصري, معلوم, خاطر, نبرده, باشد, خاطره, چگونه, تکاندن, بالهايش, ميله, فراموشي, محبوس, نشده, باروري, آرزوهايش, نخورده, داشتم, ميگفتم, وآنقدر, مکرر, بيهوده, ميرود, خوابي, نميداند, بايد, بيداري, شايد, آزادي, ماري, باشد؛, وبخونین, وحتما, میشه, نظرتونو, درموردش, البته, آقای, مدیر, تاییدش, امتداد, خیابان, انزوای, پایان, شاید, پیچیدگی, پوچی, تسلیم, نهایت, عمیق, میشود, وگیاه, طراوت, میدوزد, دیوانه, میکوبد, دیوارهای, فریاد, میکشد, نبودنت, میزنم, ردپایت, ونفس, نمیکشم, هوای, فروریخته, بودی, انگار, مجنون, زنجیری, ومرا, زمین, خویشتنم, سپرده, نمیدانستم, نگاهت, نباشی, وجودت, هرروز, نشود, هیچم, وجودم, بستر, امانت, گذاشتی, توکه, افلاکم, رساندی, گذارم, سایه, امنت, خورشید, خاکسترش, میریزد, آنجا, وفقط, میسازد, وروز, روزهایی, هیچکدام, میشوند, مرابه, توچه, نخوانی, تارهایی, ودیوار, بسته, میبلعند, وروحم, نزدیکی, خاکسپاری, کنجشکهای, خوابی, ابدی, خواهد, دعوت, بگیرو, نهایتت, مامنی, مستی, انگورها, بازخواهم, کافی, بخوانی, مقصد, کفشهایم, محکم, ببندم, مارمولک, پسربچه, بلوغه, اصلا, کوبیسم, مونه, هیچیش, نمیاد, خنده, خلال, زندگی, عبور, کودکی, شروع, مخملی, شدند, اعتراف, کیست, پاسخم,