Ships in the harbour are safe, but that's not what ships are built for.
کشتیها توی بندر جاشون امنه، ولی کشتیها برای این منظور ساخته نمیشن.
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بندر
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدم بتپرست یا آدم قبیلهای هم چیز خطرناکی است ، چون دائم خیال میکند دیگران میخواهند به بت او یا رئیس قبیلهی او اهانت کنند .
- نجف دریابندری
گرچه استاد شنا هستند اما می شوند
اغلب مردان بندر غرق در رویای تو
یک کشتی که در بندرگاه لنگر انداخته
در امنترین حالت ممکن بهسر میبره
اما واقعاً برای این منظور ساخته شده؟
هیچوقت واسه فامیل حتی یک فایل هم کپی نکنین،
چون از اون به بعد واسه سی دی آهنگ بندری زدن تا هک سایت اف بی آی آمریکا هم به شما مراجعه میکنن :/
شعری که خودم عاشقشم.....
روزی رهامیشوم زین بند این روزگار...
زین خنده های ضجه وار لبخندروزگار...
چندی دیگرکه میروم...به طعنه خواهم خندید...
به این بازی دروغین هنرمند روزگار...
چندیست اسیریم دراین قاب و این نقاب...
غافل که به بندمیشود...دلبندروزگار..
ازگریه ی نخستین هر طفل نو ورود...
پیداست که تلخ مزه است.. این قندروزگار!
به دنبال فرصت باش ، نه امنیت !
جای قایق ساکن در بندرگاه امن است اما بتدریج کف آن خواهد پوسید
(خواهشا تایید)
معما
کشتی ژاپنی وسط دریا بود …
قبل از رسیدنش به مقصد ، کاپیتان کشتی رفت حموم کند …
ساعت طلایش که مارک رولکس بود با انگشترش که نگین الماس داشت را درآورد و روی میز گذاشت ..
اما بعد از اینکه از حمام بیرون آمد نه ساعتش را دید و نه انگشترش را .
چهار تا از افسران را صدا کرد
افسر ملوان . افسر مخابرات.رییس دریانوردان و افسرمکانیک و از همه ی آنها فقط یک سوال پرسید ،
اینکه یک ربع قبل کجا بودند و اهل کجان ؟
افسرملوان (هندی)گفت : من خواب بودم زیرا کشیک نیمه شب با من بوده
افسرمخابرات (انگلیسی) گفت : من تو اتاق مخابرات مشغول بودم و داشتم خبر رسیدنمان را به بندر بعدی تلگراف میکردم .
رییس دریانوردان (سریلانکایی) گفت : من بالای دکل بودم و داشتم پرچم را که وارونه شده بود ؛ درست میکردم .
افسرمکانیک(مصری) گفت : من تو موتورخونه بودم و داشتم نقص فنی موتور سمت راست را درست میکردم .
به محض اینکه صحبت چهارافسر تموم شد ،کاپیتان دزد ساعت و انگشترش را شناخت .
سوال :
سارق کیست ؟؟؟ و چگونه کاپیتان او را شناخت ؟
باهوشا حلش کنند
عاقا این سوال خیلی خیلی رو مخ من بود اخر فهمیدم
واقعا سخته!!!!
ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ
ﻭﺳﻂ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﺎﯼ ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺒﺎﺱ , ﺧﯿﺲ ﻋﺮﻕ , ﺳﺮ ﺩﮐﻞ ﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ , ﺗﺎ ﺯﺍﻧﻮ ﺗﻮ ﮔﺎﺯﻭﺋﯿﻞ،اعصابشم خورد!!
.
.
.
.
.
.ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﺑﺮﺍﺵ اس ام اس ﺯﺩﻩ :
ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﻠﻢ چلا ﺩﯾﺸﺐ ﺑﻮﺱ نفلستادی؟
خالم واسه بچه ی کوچیکش مربی آموزش تخصصی شنا گرفته
:|
والا من اولین روزی که شنا یاد گرفتم بابام منو برد
موج شکن اسکله بندر انداختم تو 7 متر آب و خودش رفت
:|