کپشن های مربوط به بنشين

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بنشين

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

خالق مهربان،
يگانه
تکيه گاه من و توست!
پس؛
به"تدبيرش"اعتماد کن،
به"حکمتش"دل بسپار،
به او"توکل"کن؛
وبه سمت او"قدمي بردار"
تا ده قدم آمدنش بسوى خود
را به تماشا بنشينی

نشستم

تا آنجا که نيامدي

خود را مهمان يک فنجان قهوه کردم

صبر ديرش شد

رفت

اما هنوزم منتظرت بودم

قهوه هم چه ميزبان کم طاقتي ست

او هم رفت

ساعت هم ديرش شد

تند و تند دور خودش مي‌چرخيد

اما هنوزم منتظرت بودم

نگراني اومد

دلم سراغ بي قراري رو گرفت

فنجان قهوه باز هم آمد

و دلم خواست که باز هم بنشينم منتظر

اين بار

گفتگو با فنجان قهوه بيشتر طول کشيد

اما باز هم نيامدي

او رفت

و من هنوزم منتظرت هستم

شايد فنجاني قهوه

دوباره تنهايي‌ام را پر کند

اما جاي لبخند تو را

چه چيزي مي‌تواند پر کند؟

منتظرم، دير نکني

براي هديه همان لبخند کافي ست

شگفتا، وقتي که بود، نمي‌ديدم

آغاز کسي باش که پايان تو باشد!

منتظر باش اما معطل نشو

تحمل کن اما توقف نکن

قاطع باش اما لجباز نباش

صريح باش اما گستاخ نباش

بگو آره اما نگو حتما

بگو نه ولي نگو ابدا

اين يعني همه چي باش و هيچي نباش.

توي آسمون دنيا هر کسي ستاره داره

چرا وقتي نوبت ماست آسمون جايي نداره

شگفتا، وقتي که بود، نمي‌ديدم

وقتي مي‌خواند، نمي‌شنيدم

وقتي ديدم، که نبود

وقتي شنيدم، که نخواند

نه! نرو! صبر کن

قرارمان اين نبود

بايد سکه بيندازيم

اگر شير آمد، ترديد نکن که دوستت دارم

اگر خط آمد: مطمئن باش دوستدارت هستم

صبر کن سکه بيندازيم

اگر دوستت نداشتم، آن وقت برو

ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﺑﻔﺮﺳﺘﻲ؟
ﺑﺮﻓﻲ ڪﻪ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺑﺮﻓﻲ ڪﻪ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ...
ﺁﻧﻘﺪﺭڪﻪ ﺑﺸﻮﺩ "ﺁﺩﻡ" ﺳﺎﺧﺖ ...
ﻓﻘﻂ ﺁﺩﻡ !
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﻓﻲ ...
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺎڪﺖ ﻭ ﻳﺨﻲ ...
ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﻴﻦ،
ﺑﻲ ﭘﺮﻭﺍ ﻭ ﺑﻲ ﻭﺍﻫﻤﻪ،
" ﺑﻪ ﺳﺎﺩڪَﯽ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ"
ﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ؛
ﺩﻝ ﻣﻲ شڪﻨﻨﺪ،
ﺯﺧﻢ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ،
ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻣﻲ ڪﻨﻨﺪ،
ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺩڪَﻲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲ ڪﻨﻨﺪ ...
ﺍﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺮﻓﯽ ﻫﺎ،
ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ شڪﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻗﺪ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﺪ ...
ﺁﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ



زغال هاي خاموش را
کنار زغال هاي روشن ميگذارند
تا روشن شود
چون همنشيني اثر دارد

ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم
اگر کنار افرادي بنشينيم
که روشنند
که گرما و حرارتي دارند... ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم.

پس آدمی انتخاب کنید
که بشما انرژی ببخشد!
شکسپیر میگوید :
وقتی میتوانستم صحبت کنم ، گفتند: گوش کن...
وقتی میتوانستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند ...
وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم …
وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند …
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند.!!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم ، زندگی تمام شد...
"زیبا زندگی کنید"

چون پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از مكه به مدينه تشريف آوردند در آن مكان درخت خرمايي بود كه خشكيده بود آن حضرت هنگام موعظه كردن به آن درخت تكيه مي‌كردند، روزي حضرت به اصحاب فرمودند:

جائي را بسازيد تا تكيه‌ام بر آن باشد و در آنجا بنشينم.

اصحاب منبري ساختند به سه پله، حضرت بالاي منبر نشستند، چون حضرت خطبه مي‌خواندند، ناله‌اي از آن چوب خشك كه اول تكيه گاه آن حضرت بود بلند شد مثل شتري كه براي بچه‌اش مي‌نالد آن درخت خشك ناليد، همه مسلمان‌هايي كه حاضر بودند شنيدند و همه به گريه درآمدند.

رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ خطاب به درخت فرمود:
اي چوب ضعيفم و نمي‌توانم بر پا بايستم اكنون چه مي‌خواهي اگر مي‌خواهي دعا كنم تا حق تعالي تو را تازه و تر گرداند و تا قيامت تازه بماني و مسلمانان از تو ميوه بخورند و اگر مي‌خواهي درختي باشي در بهشت.

درخت گفت: يا رسول الله دنيا را نمي‌خواهم چون دوامي ندارد، بهشت را مي‌خواهم كه ملك جاويداني است و هرگز زوال ندارد تا دوستان خدا از من ميوه تناول كنند.

رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ باز به منبر تشريف بردند و دعا كردند پس فرمودند:

اي ياران اين چوبي بود كه نه او را ثواب است و نه عقاب ولي آن جهان را به اين جهان مي‌گزيند.

عصر عصر تنهایی ست
نگاه كه كنی ميبينی همه ترجيح ميدهند صندلی جلوی تاكسی بنشينند. . .
همه تلاش ميكنند آهنگهاشان را تنهايی گوش بدهند. . . هيچكس دوستی را برای هميشه اش نگاه نميدارد،چون اينجور چيزها تاريخ مصرفشان گذشته. . .
وسيله های آشپزخانه ها نيازی به مادر ندارند و دوربينهای عكاسی نيازمند كسی نيست كه بتواند بگويد:سه،دو،يك...

خودت نگاه كن ميبينی،سلفی‌ها و مونوپادها چقدر خوب تنهايی را حفاظت ميكنند تا مجبور نشوی از رهگذری در پارك خواهش كنی پرتره ی زيبايی از دوستيهای‌تان رسم كند و مجبور نشوی لبخندی از اجبار تحويلش بدهی...

چون نه دوستی هست نه رهگذری٬ همه ی رهگذرها درحال چك كردن پيام هستند. . .
هركدام از سرنشينان تاكسی آهنگی را به تنهايی گوش ميدهند. . .
اگر خدايی ناكرده روزی از اجبار سوالی از كسی پرسيدی حتما بابت خدشه دار شدن حريم وسيع تنهايی‌اش مفصل عذر بخواه. . .

يادت باشد که آن چند نفری را كه هنوز دوروبرت هستند نپرانی. . .

دو دقیقه بیشتر وقتتون رو نمیگیره خوندنش:)

نامه يک جوان مجرد به پدر و مادرش پدر عزيزم! مادر مهربانم سلام! خواستم روبرويتان بنشينم و با شما حرف بزنم؛ اما خجالت کشيدم. گفتم نامه اي بنويسم تا شما بخوانيد. من جوانم، جواني که خود را تا ابد زير بار دِين شما ميبيند. پاک بودن و پاک ماندن، هنري است که شما يادم داديد. لذتي که در پاک زيستن هست، در دل هيچ هوا و هوسي نهفته نيست. من خاک پاي شما را سرم? چشمانم ميکنم که اين هنر را به من آموختيد. اما پدر! مادر! خودتان ميدانيد سالهاست که سن من از خط بلوغ گذشته. اين روزها دغدغهاي آزارم ميدهد. ردپاي شيطان را دور و برم زياد ميبينم. صدايش مدام در گوشم زوزه ميکشد. ميترسم. چند بار تا به حال با هم گلاويز شدهايم. اينکه چند بار من پيروز شدم و چند بار او پشتم را به خاک ماليد، بگذاريد بماند پيش من و خدا؛ اما همين اندازه بگويم خدا را شکر ميکنم که هنوز تسليمش نشدم. هر بار که زمين خوردم، ياالله گفتم و بلند شدم. هنوز هم در حال مبارزهام؛ اما ميترسم. نعرههاي شيطان گوش خراش است. بارها شنيدم که به يارانش ميگفت تا ازدواج نکرده، فرصت داريم. او با تمام قوا به ميدان آمده و دست بردار نيست. پدرم! مادرم! من مي ترسم. دوست ندارم رسم پاک بودن از زندگيام پاک شود. چه کنم؟ خدا مرا اين طور آفريده! نياز دارم به ازدواج. از تنهايي خستهام. به همدم نياز دارم. با تمام اين حرفهااگر باز هم با ازدواج من مخالفيد بر سر من منت بگذاريد و بگوييد: «حالا که احساس ميکنم توانم براي مبارزه با شيطان کم شده، چه کنم؟ اگر شيطان پشت مرا به خاک گناه ماليد، گناهش به گردن کيست؟ من توکل را از شما آموختهام. اگر در ازدواج به خدا توکل نکنيم، ميشود بگوييد توکل به درد کجا ميخورد؟» اين حرف پاياني من به شماست، بياييد با هم يک بار ديگر خدا را باور کنيم. باور کنيم خدا هست. راستي اگر هيچ کدام از حرفهاي من شما را قانع نکرد، عيبي ندارد؛ اما اينها که نوشتم حرف دل خواهرم هم بود، اگر به فکر من نيستيد، خواهرم را فراموش نکنيد. او حتي روي نوشتن نامه را هم ندارد؛ اما دلش پر است از اين حرفها.


برف نو! برف نو! سلام، سلام

بنشين، خوش نشسته‌اي بر بام

پاکی آوردی ای امید سپيد

همه آلودگی ست اين ايام...


من مرده ام

و اين را فقط

من مي دانم و تو

تو

که چاي را تنها در استکان خودت مي ريزي

خسته تر از آنم که بنشينم

به خيابان مي روم

با دوستانم دست مي دهم

انگار هيچ اتفاقي نيفتاده است

گيرم کليد را در قفل چرخاندي

دلت باز نخواهد شد!

مي دانم

من مرده ام

و اين را فقط من مي دانم و تو

که ديگر روزنامه ها را با صداي بلند نمي خواني

نمي خواني و

اين سکوت مرا ديوانه کرده است

آنقدر که گاهي دلم مي خواهد

مورچه اي شوم

تا در گلوي ني لبکي خانه بسازم

و باد نت ها را به خانه ام بياورد

يا مرا از سياهي سنگفرش خيابان بردارد

بگذارد روي پيراهن سفيد تو

که مي دانم

باز هم مرا پرت مي کني

لا به لاي همين سطرها

لا به لاي همين روزها

اين روزها

در خواب هايم تصويري است

که مرا مي ترساند

تصويري از ريسماني آويخته از سقف

مردي آويخته از ريسمان

پشت به من

و اين را فقط من مي دانم و من

که مي ترسم برش گردانم...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

خالق, مهربان, يگانه, تکيه, توست, تدبيرش, اعتماد, حکمتش, بسپار, توکل, قدمي, بردار, آمدنش, بسوى, تماشا, بنشينی, نشستم, آنجا, نيامدي, مهمان, فنجان, قهوه, کردم, ديرش, هنوزم, منتظرت, بودم, ميزبان, طاقتي, ساعت, خودش, ميچرخيد, نگراني, اومد, سراغ, قراري, گرفت, خواست, بنشينم, گفتگو, بيشتر, کشيد, هستم, شايد, فنجاني, دوباره, تنهاييام, لبخند, چيزي, ميتواند, منتظرم, نکني, براي, هديه, کافي, شگفتا, وقتي, نميديدم, آغاز, پايان, باشد, معطل, تحمل, توقف, قاطع, لجباز, نباش, صريح, گستاخ, حتما, ابدا, يعني, هيچي, آسمون, دنيا, ستاره, داره, نوبت, ماست, جايي, نداره, ميخواند, نميشنيدم, نبود, نخواند, قرارمان, بايد, بيندازيم, ترديد, دوستت, دارم, مطمئن, دوستدارت, نداشتم, زغال, خاموش, کنار, روشن, ميگذارند, همنشيني, دارد, خاموشيم, افرادي, بنشينيم, روشنند, گرما, حرارتي, دارند, پيدا, ميکنيم, آدمی, انتخاب, کنید, بشما, انرژی, ببخشد, شکسپیر, میگوید, وقتی, میتوانستم, صحبت, گفتند, بازی, کردن, آموختند, کاری, پیدا, ازدواج, آمدند, آنها, کردند, گرفتم, چگونه, زندگی, تمام, زیبا, پيامبر, صلّي, الله, عليه, مدينه, تشريف, آوردند, مكان, درخت, خرمايي, خشكيده, حضرت, هنگام, موعظه, كردن, تكيه, ميكردند, روزي, اصحاب, فرمودند, جائي, بسازيد, تكيهام, منبري, ساختند, بالاي, نشستند, خطبه, ميخواندند, نالهاي, بلند, شتري, بچهاش, مينالد, ناليد, حاضر, بودند, شنيدند, گريه, درآمدند, رسول, اكرم, خطاب, ضعيفم, نميتوانم, بايستم, اكنون, ميخواهي, تعالي, تازه, گرداند, قيامت, بماني, مسلمانان, ميوه, بخورند, درختي, باشي, بهشت, نميخواهم, دوامي, ندارد, جاويداني, هرگز, زوال, دوستان, تناول, كنند, بردند, ياران, چوبي, ثواب, عقاب, جهان, ميگزيند, تنهایی, نگاه, ميبينی, ترجيح, ميدهند, صندلی, جلوی, تاكسی, بنشينند, تلاش, ميكنند, آهنگهاشان, تنهايی, بدهند, هيچكس, دوستی, برای, هميشه, نميدارد, اينجور, چيزها, تاريخ, مصرفشان, گذشته, وسيله, آشپزخانه, نيازی, مادر, ندارند, دوربينهای, عكاسی, نيازمند, نيست, بتواند, بگويد, خودت, سلفیها, مونوپادها, چقدر, حفاظت, مجبور, نشوی, رهگذری, پارك, خواهش, پرتره, زيبايی, لبخندی, اجبار, تحويلش, بدهی, رهگذری٬, رهگذرها, درحال, هستند, هركدام, سرنشينان, آهنگی, خدايی, ناكرده, روزی, سوالی, پرسيدی, بابت, خدشه, حريم, وسيع, تنهايیاش, مفصل, بخواه, يادت, نفری, دوروبرت, نپرانی, دقیقه, بیشتر, وقتتون, نمیگیره, خوندنش, نامه, جوان, مجرد, مادرش, عزيزم, مهربانم, سلام, خواستم, روبرويتان, بزنم؛, خجالت, کشيدم, گفتم, بنويسم, بخوانيد, جوانم, جواني, دِين, ميبيند, ماندن, هنري, يادم, داديد, لذتي, زيستن, هوسي, نهفته, چشمانم, ميکنم, آموختيد, خودتان, ميدانيد, سالهاست, بلوغ, روزها, دغدغهاي, آزارم, ميدهد, ردپاي, شيطان, زياد, ميبينم, صدايش, مدام, گوشم, زوزه, ميکشد, ميترسم, گلاويز, شدهايم, اينکه, پيروز, پشتم, ماليد, بگذاريد, بماند, خدا؛, همين, اندازه, بگويم, تسليمش, نشدم, زمين, خوردم, ياالله, مبارزهام؛, نعرههاي, خراش, بارها, يارانش, ميگفت, نکرده, فرصت, داريم, آمده, پدرم, مادرم, ندارم, زندگيام, آفريده, خستهام, همدم, حرفهااگر, مخالفيد, بگوييد, حالا, احساس, گناه, گناهش, گردن, کيست, آموختهام, نکنيم, ميشود, ميخورد, پاياني, شماست, بياييد, ديگر, باور, راستي, کدام, حرفهاي, قانع, عيبي, ندارد؛, اينها, نوشتم, خواهرم, نيستيد, فراموش, نکنيد, نوشتن, نشستهاي, پاکی, آوردی, امید, سپيد, آلودگی, ايام, مرده, دانم, استکان, ريزي, خيابان, دوستانم, انگار, اتفاقي, نيفتاده, گيرم, کليد, چرخاندي, نخواهد, روزنامه, سکوت, ديوانه, آنقدر, گاهي, مورچه, گلوي, لبکي, بسازم, بياورد, سياهي, سنگفرش, بردارد, بگذارد, پيراهن, سفيد, سطرها, خواب, تصويري, ترساند, ريسماني, آويخته, مردي, گردانم,