کپشن های مربوط به بنمای

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بنمای

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

#تقویم_بیست_و_چهارم_تیر

«و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند»

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

#مولانا


. .


گـَر جمالِ جـان‌فـزای
خویش بنمایی بـه مـا
جانِ مـا گـر در فزاید
حُسن تـو کـم کـی شـود♥️

#عطار

سازم بشکست آخر از آهنگ صدایت
ای دوست کجایی که دلم کرده هوایت

دیگر تو چرا وا نکنی پنجره ها را
کز راه هوا بوی گل آید ز سرایت

از کوچه ی ما همچو نسیمی گذری کن
می میرم اگر کم بشود مهر و فایت

چنگم شود آشفته سه تارم بنوازد
وقتی بسرایم غزلی تازه، برایت

بی تابم و یک لحظه ی آرام ندارم
بازآ که بیاویزم از آن زلف، رهایت

حیران شدم ای گل که چرا قدر ندانی
با این همه حسنی که چنین داده خدایت

روزی که عسل، گوشه ی چشمی بنمایی
برخیزم و یکباره کنم جان به فدایت

مَثَلِ کسی که معرفت حق را طلب می کند به دلیل,
همچنان است که کسی آفتاب را به چراغ جوید.

چراغی آورده ای در پیش آفتاب که
آفتاب را با این چراغ می بینم.
حاشا!
اگر چراغ نیاوری،
آفتاب خود را بنماید.
چه حاجتِ چراغ است ...؟


از حرام دنیا
چشم بپوش،
تا خدا
زشتی های آن ر ا به تو بنمایاند،
و غافل مباش
که لحظه ای از تو غفلت نشود....

"مولای خوبان علی (ع)"

و اگر بر تو ببندد همه رَه‌ها و گذرها

ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند...

"مولانا "

مَثَلِ کسی که معرفت حق را طلب می کند به دلیل,
همچنان است که کسی آفتاب را به چراغ جوید.

چراغی آورده ای در پیشِ آفتاب که
آفتاب را با این چراغ می بینم.
حاشا!
اگر چراغ نیاوری،
آفتاب خود را بنماید.
چه حاجتِ چراغ است ...؟


لطفا با دقت بخوانید


سقراط: آیا نه این است که پاره‌ای چیزها از متعلقات دست است؟ مثلاً انگشتری آیا به عضو دیگری جز انگشت تعلق دارد؟
الکبیادس: نه.
سقراط: آیا کفش نه این است که به پا تعلق دارد؟
الکبیادس: آری.
سقراط: و لباس و پوشش به اعضای دیگر بدن تعلق دارد.
الکبیادس: درست است.
سقراط: حال ببینیم هر گاه کسی در کار کفش اهتمام کند آیا دربارۀ پا اهتمام کرده است؟
الکبیادس: باز مقصودت را درست نفهمیدم.
سقراط: آیا نه این است که هر گاه کسی نسبت به چیزی به قسم مخصوصی رفتار کند و عملیات خاصی در آن بنماید می‌‌گویند دربارۀ آن اهتمام کرده است؟
الکبیادس: البته.
سقراط: آیا نه این است که در صورتی می‌‌توان گفت کسی دربارۀ چیزی بخوبی اهتمام کرده است که رفتار او سبب بهبودی آن چیز بوده باشد؟



سقراط: هر گاه بخواهیم دربارۀ پای خود اهتمام نماییم آیا به عمل کفشدوز متوسل می‌‌شویم یا به کاری که پا را بهبودی دهد؟
الکبیادس: البته به کاری که پا را بهبودی دهد.
سقراط: آیا آن کار همان فنی نیست که اعضای دیگر بدن را نیز بهبودی می‌‌دهد؟
الکبیادس: گمانم این است.
سقراط: آیا آن فن ورزش نیست؟
الکبیادس: همین است.
سقراط: پس به فن ورزش دربارۀ پا اهتمام می‌‌کنیم به فن کفشدوز درباره متعلق پا.
الکبیادس: چنین است.
سقراط: و نیز به ورزش اهتمام دربارۀ دست می‌‌کنیم و به فن زرگری که انگشتری می‌‌سازد دربارۀ متعلق دست.
الکبیادس: آری.
سقراط: به عبارت دیگر به ورزش اهتمام در کار تن می‌‌کنیم و به بافندگی و فنون دیگر اهتمام در کار متعلق تن؟
الکبیادس: درست است.

سقراط: پس فنی که به آن اهتمام دربارۀ چیزی می‌‌کنیم غیر از فنی است که به آن اهتمام در متعلق آن چیز می‌‌نماییم.
الکبیادس: بدیهی است.
سقراط: نتیجه اینکه هر گاه تو دربارۀ چیزی که متعلق توست اهتمام کنی دربارۀ خود اهتمام ننموده‌ای.
الکبیادس: راست است.

سقراط: زیرا دانستیم که اهتمام دربارۀ خود و اهتمام دربارۀ متعلق خود به یک فن نمی‌شود.
الکبیادس: آری دانستیم.
سقراط: اکنون ببینیم چه فنی است که به واسطۀ آن دربارۀ خود می‌‌توانیم اهتمام کنیم؟
الکبیادس: نمیدانم.
سقراط: در هر صورت در یک مسئله موافقت داریم و آن این است که به واسطه فنی که متعلقات ما را بهبودی می‌‌دهد نمی‌توانیم خود را بهبودی دهیم.
الکبیادس: حق با توست.


سقراط: از طرف دیگر آیا می‌‌شود بدانیم چه فنی کفش را بهبودی می‌‌دهد هر گاه ندانیم کفش چیست؟
الکبیادس: نمی‌شود.
سقراط: همچنین آیا می‌‌توانیم بدانیم اهتمام در امر انگشتری به چه فن می‌‌شود هر گاه ندانیم انگشتری چیست؟
الکبیادس: نمی‌توانیم.
سقراط: پس آیا می‌‌توانیم بدانیم اهتمام در کار خود یعنی فنی که به واسطه آن خود را می‌‌توانیم بهبودی دهیم چیست، اگر ندانیم خود چه هستیم یعنی خود را نشناسیم؟

منبع: رسالۀ الکبیادس (حقیقت انسان یا خودشناسی) / اثر افلاطون، ترجمه فروغی

پی‌نوشت : این گفتگو را با اوضاع اجتماعی امروز مقایسه‌ای کنید و ببینید که مردمان تا چه اندازه به کفش و لباس و عطر و آرایش مو و چهره و تن خود اهتمام می‌ورزند و توجه می‌کنند و تا چه مقدار درباره خودِ خویش ؟ آیا به راستی خود را گرفتار متعلقات بدن نکرده‌ایم؟


بخت آیینه ندارم که در او می‌نگری

خاک بازار نیرزم که بر او می‌گذری


من چنان عاشق رویت که ز خود بی‌خبرم

تو چنان فتنه خویشی که ز ما بی‌خبری


به چه ماننده کنم در همه آفاق تو را

کان چه در وهم من آید تو از آن خوبتری


برقع از پیش چنین روی نشاید برداشت

که به هر گوشه چشمی دل خلقی ببری


دیده‌ای را که به دیدار تو دل می‌نرود

هیچ علت نتوان گفت بجز بی بصری


گفتم از دست غمت سر به جهان دربنهم

نتوانم که به هر جا بروم در نظری


به فلک می‌رود آه سحر از سینه ما

تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری


خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست

تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری


هر چه در وصف تو گویند به نیکویی هست

عیبت آنست که هر روز به طبعی دگری


گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی

پرده بر کار همه پرده نشینان بدری


عذر سعدی ننهد هر که تو را نشناسد

حال دیوانه نداند که ندیدست پری

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

ببندد, گذرها, پنهان, بنماید, نداند, گلستانم, آرزوست, بگشای, فراوانم, مولانا, جمالِ, جانفزای, خویش, بنمایی, جانِ, فزاید, حُسن, عطار, سازم, بشکست, آهنگ, صدایت, دوست, کجایی, کرده, هوایت, دیگر, نکنی, پنجره, سرایت, کوچه, همچو, نسیمی, گذری, میرم, بشود, فایت, چنگم, آشفته, تارم, بنوازد, وقتی, بسرایم, غزلی, تازه, برایت, تابم, لحظه, آرام, ندارم, بازآ, بیاویزم, رهایت, حیران, ندانی, حسنی, چنین, داده, خدایت, روزی, گوشه, چشمی, برخیزم, یکباره, فدایت, مَثَلِ, معرفت, دلیل, همچنان, آفتاب, چراغ, جوید, چراغی, آورده, بینم, حاشا, نیاوری, حاجتِ, حرام, دنیا, بپوش, زشتی, بنمایاند, غافل, مباش, غفلت, نشود, مولای, خوبان, رَهها, پیشِ, لطفا, بخوانید, سقراط, پارهای, چیزها, متعلقات, مثلاً, انگشتری, دیگری, دارد, الکبیادس, لباس, پوشش, اعضای, درست, ببینیم, اهتمام, دربارۀ, مقصودت, نفهمیدم, نسبت, چیزی, مخصوصی, رفتار, عملیات, خاصی, میگویند, البته, صورتی, میتوان, بخوبی, بهبودی, بوده, باشد, بخواهیم, نماییم, کفشدوز, متوسل, میشویم, کاری, همان, نیست, میدهد, گمانم, ورزش, همین, میکنیم, درباره, زرگری, میسازد, عبارت, بافندگی, فنون, مینماییم, بدیهی, نتیجه, اینکه, توست, ننمودهای, راست, زیرا, دانستیم, نمیشود, اکنون, واسطۀ, میتوانیم, نمیدانم, مسئله, موافقت, داریم, واسطه, نمیتوانیم, دهیم, بدانیم, ندانیم, چیست, همچنین, یعنی, هستیم, نشناسیم, منبع, رسالۀ, حقیقت, انسان, خودشناسی, افلاطون, ترجمه, فروغی, پینوشت, گفتگو, اوضاع, اجتماعی, امروز, مقایسهای, کنید, ببینید, مردمان, اندازه, آرایش, چهره, میورزند, توجه, میکنند, مقدار, خودِ, راستی, گرفتار, نکردهایم, آیینه, مینگری, بازار, نیرزم, میگذری, عاشق, رویت, بیخبرم, فتنه, خویشی, بیخبری, ماننده, آفاق, خوبتری, برقع, نشاید, برداشت, خلقی, ببری, دیدهای, دیدار, مینرود, نتوان, بصری, گفتم, جهان, دربنهم, نتوانم, بروم, نظری, میرود, سینه, برنکنی, خواب, سحری, خفتگان, محنت, بیداران, نیاید, نخوری, نیکویی, عیبت, آنست, طبعی, دگری, پرده, برون, نشینان, بدری, سعدی, ننهد, نشناسد, دیوانه, ندیدست,