كوت چراغهاي فرو مرده
كفّارهء شهادت چشمان مست تست.
بي چشمهاي تو
شبهاي بي ستارهء ما را
چه رونقي؟
بي كفر زلف تو
ايمان بي قوارهء ما را
چه جلوهاي...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بهاي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حساس باشید
درانتخاب
كتابهايى كه ميخوانيد
فيلمهايى كه ميبینید
موزيكى كه گوش ميكنید
آدمهايى كه باآنها معاشرت میکنید
موضوعاتی که به آن فکرمیکنید
اینهاغذای روح شماهستند
از شيخ بهايي پرسيدند :
خدا را در كجا يافتي ...؟
فرمودند:
در قلب كساني كه بيدليل مهربانند ...
ﺍﺯ ﺷﻴﺦ ﺑﻬﺎﻳﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ :
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﻳﺎﻓﺘﻲ ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻲﺩﻟﻴﻞ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻨﺪ..
ﻣﻨﻮ ﻣﯿﮕﻔﺖ^__^
ﺣﺎﻻ ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺸﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﺷﮕﻔﺘﻢ
"بهترين واژه ي بي تکرار
بلندترين شعر عاشقانه ي من
اولين معشوقه ي من
تنها تکيه گاه شبهاي تاريکي
بزرگيت را نميتوان در اين واژه ها توصيفت کرد... "
❀
در روز گاهی خشک می شوم ،
می ايستم ،
تو را تصور می كنم ، نگاهت می كنم.
دستت را در خيالم می گيرم ،
لبهايت را می بوسم و دوباره تند راهم را ادامه ميدهم،
مطمعنم مردم در ذهنشان يا به كناريشان می گويند:
آخی ديوانه شده!
عاشق ها می فهمند ،
در تندترين راه رفتن ها بايد ايستاد ،
به معشوق فكر كرد و دوباره رفت..
براي صدقه دادن، داخل جيبهايمان بدنبال کمترين مبلغ سکه ميگرديم..!
آن وقت ازخداوند فردوس اعلي وبالاترين درجه بهشت هم ميخواهيم...!!
چه ناچيز مي بخشيم...
و چه بزرگ تمنا ميکنيم...!
باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...
در اين شهر چه ميگذرد؟
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟
ﻳﻠﺪﺍﻱ ﺁﺩﻣﻬﺎﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻭﻝ ﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ
ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﺎﻳﻲ ﺑﺎﺷﻪ ﻛﻪ ﻳﻪ ﻏﻤﻲ
ﺩﻟﺘﻮ ﭼﻨﮓ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻭﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕ ﺻﺒﺢ ﻧﻤﻴﺸﻪ
ﻫﻴﭻ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﺪﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ
ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺷﺒﻬﺎﻳﺶ ﻳﻠﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﭘﺎﯾﯿﺰﯾﺘﻮﻥ ﭘﺮ ﺍﺯﺧﺶ ﺧﺶ
ﺁﺭﺯﻭهاى قشنگ
✘يلداى شما مبارک✘
پُرم از اتفاقات آمده و نیامده
حقیقت و سراب
شبهاي پر از خیـــال و هـــراس
روزهايي پر از تـردید و انتظــار
انگار تقدیر هم صبر مرا محک می زند
هر چه من دَم نمی زنم ، ضرباتش را کاری تر می زند
آرام بگیر ، خستگی در کن
خیالت آسوده باشد ،
جای زخم هایت به این زودی التیام نمی یابد