یجوری میگید پاییز غم و افسردگی داره انگار تابستون خوشحال بودیم.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»

ما قسمت هم نبودیم و این همیشه منو ناراحت میکنه

.
#۳۶۵روزبدون‌تو | #روز سوم

گریه می‌کنم چون یاد اون برنامه‌هایی افتادم که برای آینده‌مون ریخته بودیم آینده ای که دیگه قرار نیست وجود داشته باشه.️‍🩹

23:23

اگه اون تئوری که میگه: «قبل مرگ تمام زندگیتو بصورت فلش بک میبینی» واقعی باشه، مشتاق دوباره دیدن اون روزاییم که کنار هم بودیم.

از اولین سالی که جدا شده بودیم گذشت و منتظر موندم تا روز تولدم برسه و برگردی، روز تولدم رسید و برنگشتی اونجا بود که فهمیدم دیگه قرار نیست هیچ موقع برگردی.

و چه آدم‌هایی که از «کاش زودتر باهم دیگه آشنا شده بودیم» تبدیل شدن به «کاش هیچوقت ندیده بودمت».

«ما نیازمند کمی شفقت بودیم. زندگی‌هامان به حد کافی احمقانه بود. چیزی باید ما را نجات می‌داد.»


- بوکوفسکی

بعضی وقتام چین و چروکای روی صورت مال سن و سال نیست، مال اون روزاییه که زیادی قوی بودیم .

. .

بسیاری از ما
هنوز در حال التیام از چیزهایی هستیم
که هرگز سزاوارش نبودیم…


. .

کاش میشد فهمید واقعا آدم صبوری هستیم « یا همیشه مجبور بودیم »