کپشن های مربوط به بيرون

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بيرون

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

زيباترين انسانهايى كه تا كنون شناخته ام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند
رنج ميكشيدند.

دچار فقدان شده بودند و با اين حال
راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند.

اين افراد، يك حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت،ملايمت و توجه عميق و عاشقانه ميكرد.

زيبايى اين افراد، اتفاقى و بى سبب نبود.

" اليزابت كوبلر"

ثروت ها ابتدا در ذهن انسان ساخته می شود و سپس در دنيای بيرون متجلی می شود.

در واقع فكرِ شما، اصلی ترین ثروت شما است.

درها برای کسانی گشوده
خواهد شد
كه جسارت در زدن داشته باشند
جرات داشته باش
با امید با عشق
بامحبت و پاكى وجود
در خانه خدا را بزن
حتما در ان خانه باز خواهد شد
صاحبخانه اى كه من ميشناسم
سفره كرم و مرحمتش
هميشه گسترده است
مهمان نوازى است
كه دست پر از خانه اش بيرون مى ايى
صاحب ان خانه عاشق است
عاشقى ياد بگير

گاهی زشت ترين بخش بدن آدم ها، "ذهن شان" است
ذهن آدم ها، مثل يك حفره عميق، پر می شود از خيلی چيزهای زشت؛ از شك، از بدبينی، از برداشتهای بد،
از نگاه پر غرور به ديگران، از توقع زياد، از خودبينی زياد؛

ذهن آدم ها گاهی تبديل ميشود به عضو زشت بدن. آنقدر بدن را زشت مي كند كه صدتاجراحی زيبايی هم كاری از پيش نمی‌برد.
كاش می‌شد، جای بينی، جای شكم و پا، آدم "ذهنش" را جراحی مي كرد

هرچه كلمات بد بود، هرچه افكار ناچسب و بدبينانه بود، هرچه نادوستی و پر توقعی بود،می‌آورد بيرون
جايش، كلمات خوب تزريق مي كرد

ذهن اش را پر مي كرد از چيزهايي كه مردم، وقتي مي ديدنش، ازش حس قشنگي بگيرند
حس مهرباني.حس مثبت
كاش آدم ها را مي شد اينجور عمل زيبايي كرد
با ذهن زيبا
ذهن زیبا، زندگی را زیبا می کند.

‍ انسان نبايد از خدا بترسد، او بايد آنقدر عاشق خدا باشد كه از هر عملي كه مورد پسند او نيست، دست بكشد. از گناه بترسيد. از نفرت از ديگران بترسيد. بترسيد از اينكه لطف خداوند را از دست بدهيد.

خداوند چنان مهربانست كه اگر شما تنها يك گام به سوي او پيش برويد، او ده گام به سوي شما مي‌‌آيد.

در بزنيد، درهاي لطف خدا به روي شما گشوده‌‌ خواهدشد. در را باز كنيد، پرتوهاي خورشيد كه بيرون منتظر بودند به آرامي داخل خواهند شد و آنجا را از نور سرشار خواهند كرد.

تنها خداوند ناجي بيچارگان و درماندگان است. هيچگاه و در هيچ حالتي در ايمان خود به خدا متزلزل نباشيد. وظايفتان را با ايمان و قاطعيت انجام دهيد و به پيش برويد.

«صداى پدر و مادرتان را بشنويد»

پسرك در حالى كه از خانه دور شده بود، چشمش به شىء درخشانى افتاد كه در آن سوى خط راه‌آهن مى‌درخشيد. به سوى آن رفت... او يك سكه پيدا كرده بود. با خوشحالى سكه را برداشت و براى آنكه با آن چيزى بخرد، به راه افتاد.

وقتى مى‌خواست از ريل عبور كند، سكه از دستش رها شد و بين سنگريزه‌ها و ريل راه‌آهن افتاد. كودك مصمم بود سكه را به دست بياورد، بنابراين روى ريل نشست تا سكه را هر طورى كه شده از زير ريل بيرون بكشد.

در همين لحظه‌ها كه كودك روى ريل نشسته بود، مادر صداى سوت قطار را شنيد كه نزديك مى‌شد. كنار پنجره رفت تا از فرزندش بخواهد به داخل خانه برگردد، اما ديد كه فرزندش روى ريل نشسته است و به صداى سوت قطار توجهى نمى‌كند!

سرآسيمه از خانه بيرون آمد تا فرزندش را از روى ريل كنار بكشد، اما با فرزندش خيلى فاصله داشت و ممكن نبود بتواند زودتر از قطار به فرزندش برسد. در همين لحظه بود كه تمام لحظاتى را كه او با فرزندش گذرانده بود، جلوى چشمانش ظاهر شد... ناگهان او تصميم بزرگى گرفت، به جاى اينكه به سمت كودك خود بدود، روى ريل ايستاد و خواست هرطور كه شده قطار را متوقف كند. او در حالى كه بلند فرياد مى‌زد، از پسرش مى‌خواست تا زودتر از روى ريل كنار برود، ولى كودك همچنان بدون توجه به فريادهاى مادرش در تكاپوى يافتن سكه بود...

راننده قطار با ديدن زن بلافاصله ترمز را كشيد، اما ديگر دير شده بود... قطار به بهاى خون مادر، در چند قدمى كودك ايستاد...

نکته: مبادا ما نيز همچون كودكى باشيم كه به بهانه سكه‌اى، مادر و پدرمان را در حالى كه با تمام وجود براى ما و به‌خاطر ما از خودشان گذشته و مى‌گذرند، ناديده بگيريم.

پيرى در روستايى هر روز براى نماز صبح از منزل خارج و به مسجد مى رفت.
در يک روز بارانى، پير صبح براى نماز از خانه بيرون آمد، چند قدمى كه رفت در چاله ای افتاد، خيس و گلى شد. به خانه بازگشت لباس را عوض كرد و دوباره برگشت، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟
جوان گفت نه، اى پير، من شيطان هستم.
براى بار اول كه بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم.
براى بار دوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم.
ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا را بخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم.
براى همين آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!

تو ليست ١٠نفري كه بايد بكشم اينايي كه تو سرما لاي در وايميستن و نه كامل ميرن بيرون و نه كامل ميمونن و باعث ميشه سوز بياد نفر اولن

خوبیش اینه اگه تو تهران تانك بخواد بياد بيرون از طرح نميتونه عبور كنه مجبوره بندازه


اتوبان كردستان ميخوره به ترافيك همت كودتا در نطفه خفه ميشه !

هميشه تنها بودن بد نيست...
وقتي يه مدت طولاني تنها ميموني يواش يواش ديگه ازش نميترسي
حتي باهاش لطيف ميشي تنها ميري بيرون ميري سينما, ميري پارك,
پنجشنبه جمعه هات پشت سر هم تنهايي ميگذره...
كم كم عادت ميكني اون وقت ديگر حاضر نيستي با هر كسي باشي كه فقط تنها نباشي,
انتخابات سخت ميشه... منطقت, ديدت عوض ميشه... كسي رو نميخواي كه تنهاييتو پر كنه...
انتخاب اشتباهي نميكني كه بعد از اين تنها تر بشي...
بــــعــضـــي وقــــتـــا آدمـــــا تــو تــنــهــايــي خــيــلــي عـــوض مـــيــشـــن .

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

زيباترين, انسانهايى, كنون, شناخته, آنهايى, بودند, شكست, خورده, ميكشيدند, دچار, فقدان, اعماق, گشودند, بيرون, آمدند, افراد, قدردانى, حساسيت, زندگى, داشتند, شفقت, ملايمت, توجه, عميق, عاشقانه, ميكرد, زيبايى, اتفاقى, نبود, اليزابت, كوبلر, ثروت, ابتدا, ساخته, دنيای, متجلی, واقع, فكرِ, اصلی, ترین, درها, برای, کسانی, گشوده, خواهد, جسارت, داشته, باشند, جرات, امید, بامحبت, پاكى, وجود, خانه, حتما, صاحبخانه, ميشناسم, سفره, مرحمتش, هميشه, گسترده, مهمان, نوازى, عاشقى, بگير, گاهی, حفره, خيلی, چيزهای, زشت؛, بدبينی, برداشتهای, نگاه, غرور, ديگران, توقع, زياد, خودبينی, زياد؛, تبديل, ميشود, آنقدر, صدتاجراحی, زيبايی, كاری, نمیبرد, میشد, ذهنش, هرچه, كلمات, افكار, ناچسب, بدبينانه, نادوستی, توقعی, میآورد, جايش, تزريق, چيزهايي, مردم, وقتي, ديدنش, قشنگي, بگيرند, مهرباني, مثبت, اينجور, زيبايي, زیبا, زندگی, نبايد, بترسد, باشد, عملي, مورد, پسند, نيست, بكشد, گناه, بترسيد, نفرت, اينكه, خداوند, بدهيد, چنان, مهربانست, تنها, برويد, ميآيد, بزنيد, درهاي, خواهدشد, كنيد, پرتوهاي, خورشيد, منتظر, آرامي, داخل, خواهند, آنجا, سرشار, ناجي, بيچارگان, درماندگان, هيچگاه, حالتي, ايمان, متزلزل, نباشيد, وظايفتان, قاطعيت, انجام, صداى, مادرتان, بشنويد, پسرك, حالى, چشمش, درخشانى, افتاد, راهآهن, مىدرخشيد, پيدا, كرده, خوشحالى, براى, آنكه, چيزى, بخرد, وقتى, مىخواست, عبور, دستش, سنگريزهها, كودك, مصمم, بياورد, بنابراين, نشست, طورى, همين, لحظهها, نشسته, قطار, شنيد, نزديك, مىشد, كنار, پنجره, فرزندش, بخواهد, برگردد, توجهى, نمىكند, سرآسيمه, خيلى, فاصله, ممكن, بتواند, زودتر, برسد, تمام, لحظاتى, گذرانده, جلوى, چشمانش, ظاهر, ناگهان, تصميم, بزرگى, گرفت, بدود, ايستاد, هرطور, متوقف, بلند, فرياد, مىزد, پسرش, برود, همچنان, بدون, فريادهاى, مادرش, تكاپوى, يافتن, راننده, بلافاصله, ترمز, بهاى, قدمى, نکته, مبادا, همچون, كودكى, باشيم, بهانه, سكهاى, پدرمان, بهخاطر, خودشان, گذشته, مىگذرند, ناديده, بگيريم, پيرى, روستايى, نماز, منزل, خارج, مسجد, بارانى, چاله, بازگشت, لباس, دوباره, برگشت, مسافتى, راعوض, ازخانه, جوانى, چراغ, ايستاده, سلام, راهي, شدند, هنگام, ورود, وارد, پرسيد, شيطان, هستم, بازگشتى, خدابه, فرشتگان, گناهان, بخشيدم, ترسيدم, بيفتى, بگويد, تلاش, گمراهى, آنان, داشتم, آمدم, گرفتم, سلامت, برسى, ليست, ١٠نفري, بكشم, اينايي, سرما, وايميستن, كامل, ميرن, ميمونن, باعث, بياد, اولن, خوبیش, اینه, تهران, تانك, بخواد, نميتونه, مجبوره, بندازه, اتوبان, كردستان, ميخوره, ترافيك, كودتا, نطفه, طولاني, ميموني, يواش, ديگه, نميترسي, باهاش, لطيف, ميشي, ميري, سينما, پارك, پنجشنبه, جمعه, تنهايي, ميگذره, عادت, ميكني, حاضر, نيستي, انتخابات, منطقت, ديدت, نميخواي, تنهاييتو, اشتباهي, نميكني, بعضي, وقتا, آدما, خيلي,