در وفایِ عشقِ تو مشهورِ خوبانم چو شمع
شبنشینِ کویِ سربازان و رِندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشمِ غمپرست
بس که در بیماریِ هجرِ تو گریانم چو شمع
رشتهٔ صبرم به مِقراضِ غَمَت بُبْریده شد
همچنان در آتش مِهرِ تو سوزانم چو شمع
گر کُمیتِ اشکِ گُلگونم نبودیِ گرمرو
کِی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع؟
در میانِ آب و آتش همچنان سرگرمِ توست
این دلِ زارِ نزارِ اشکبارانم چو شمع
در شب هجران، مرا پروانهٔ وصلی فرست
ور نه از دَردَت جهانی را بسوزانم چو شمع
بی جمالِ عالمآرایِ تو روزم چون شب است
با کمالِ عشقِ تو در عینِ نُقصانم چو شمع
کوهِ صبرم نرم شد چون موم در دستِ غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدارِ تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سرفَرازم کن شبی از وصلِ خود ای نازنین
تا مُنَوَّر گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مِهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل، کِی به آب دیده بنْشانم چو شمع
03/05/17
22:22..
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بِبَر
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بار خود از دوش مردمان بردار
و بار ایشان بِکش..
و طَمَع از ایشان بِبُر
و آنِ خود پیش ایشان بنه...
" مولانا "
مےخوامـ بِخَندَمـ...
اَز اُونـ خَنـدِھ هـاےِ بُلَنـد
وَلے بُغضـِ تُـو گَلـومـ نِمےذارِهـ
اِنگـار هَمیـشِھ قَـرارِھ اُونـ بِبَرِهـ
به راننده تاکسیه پول دادم برگشت گفت یه نفری؟ گفتم خیلی وقته …
گفت بِبُر صداتو ، خرد بده پول خرد ندارم!
چرا ملت بی احساس شدن؟ یکی نیست منو درک کنه
اگر مُردهای، بيا و مرا بِبَر،
و اگر زندهای هنوز،
لااقل خطی، خبری، خوابی، خيالی؛
بیانصاف!