آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم
آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم
به همین کوچه و این خانه و دیوار اتاق
و به آیینه سلامی برسانم بروم
آخرین بار به لب هات کمی زل بزنم
به دلم طعم لبت را بچشانم بروم
یک کمی خاطره جامانده که بردارم و بعد
تن رنجور خودم را بکشانم بروم
بغض هم واسطه شد خواست دلت را ببرد
تو خریدار نشو، زود برانم بروم
باز باران زده در گوشهٔ چشمم، باید
اشک... در دفتر شعرم بچکانم بروم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بکشانم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
.
وقتی نیستی؛
دلم میخواهد دست خدا را بگیرم
بکشانمش اینجا
جای خالی ات را نشانش دهم
و سرش فریاد بزنم
یا تو را بازگرداند،
یا بساط پاییز را جمع کند
ببرد جای دیگری پهن کند...
#زهرا_سرکارراه
آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم...!
آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم...
یک کمی خاطره جا مانده که بردارم و بعد
تن رنجور خودم را بکشانم بروم...
بغض هم واسطه شد خواست دلت را ببرد
تو خریدار نشو، زود برانم بروم...
باز باران زده در گوشه ی چشمم، باید
اشک... در دفتر شعرم بچکانم بروم
ساقههای شمعدانیام بلند شده؛ برگهاش تُنُک. یعنی دارد از بینوری میمیرد. اما خسته نمیشود از تلاش. هی خودش را میکشاند بالا، میکشاند بالا، نور گدایی میکند. بیقواره شده، عوضش شاید هر روز از بیکرانهی آفتاب، به قدرِ جرعهای سهمش بشود ... من ولی به قدر همین شمعدانی هم عزم ندارم. که خودم را بکشانم بالا. که نور، گدایی کنم. که دلم از بینوری نمیرد.
هـــــفــــت رنگ در آمدم…
تا دل بی احســــــاست را
با خود به یــــــک رنگی بکشانم
هفــــــتــــــاد رنگ…
بـــــازی کردی، تا…
سیـــــــاهم کنی!