خیلی مهم است زندگیات را با افرادی بگذرانی که نهتنها خوبی تو را میبینند، بلکه تو را به آدم بهتری تبدیل میکنند.
• از عشق گفتن / ناتاشا لان
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بگذران
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
چند راهکار برای مدیریت استرس:
- بپذیرید که رویدادهایی وجود دارند که نمیتوانید آنها را کنترل کنید.
- نفس عمیق بکشید، مدیتیشن کنید.
- در مورد نگرانیتان با جزئیات بنویسید.
- به دنبال حمایت اجتماعی باشید.
- برای مدتی از فضای مجازی و رسانه ها دوری کنید.
- زمانی را در طبیعت بگذرانید و از ورزش کمک بگیر.
. .
𝑱𝒖𝒔𝒕 𝒔𝒑𝒆𝒏𝒅 𝒎𝒐𝒓𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒂𝒓𝒐𝒖𝒏𝒅 𝒕𝒉𝒆 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒆𝒍𝒑 𝒎𝒂𝒌𝒆 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒔𝒐𝒖𝒍 𝒇𝒆𝒆𝒍 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒚. 𝑺𝒊𝒎𝒑𝒍𝒆 𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒂𝒕
فقط زمان بیشتری را در کنار افرادی بگذرانید که به شادی روح شما کمک می کنند. به همین سادگی🤍
♡
Any day you get to spend laughing with someone you love is a really good day
هر روزی که با کسی که دوستش دارید به خنده بگذرانید، روز بسیار خوبی است.
.࿐
"People too often forget that it is your own choice how you want to spend your life."
"مردم اغلب فراموش می کنند که این انتخاب شماست که می خواهید زندگی خود را چگونه بگذرانید."
.࿐
سلاماً علی من أجبرتنا الحیاة أن نمضی بدونهم، وهم فی القلب اجمل حکایة
سلام بر آنان که زندگی مجبورمان کرد
بی آنها روزگار بگذرانیم،
حال آنکه آنها،
در قلبمان ، زیباترین داستانها بودند...
. میمحاقاف
میخواهے قضاوتم ڪنے؟
ڪفشهایم را بپوش
راهم را قدم بزن
دردهایم را بڪش
روزهایم را بگذران
بعد قضاوت ڪن...
Life is too short to spend time with people who suck the happiness out of you.
زندگی کوتاه تر از آن است که بتوانید با افرادی که خوشبختی را از شما می گیرند، وقت بگذرانید.
. .
People too often forget that it is your own choice how you want to spend the rest of your life.
مردم اغلب فراموش می کنند که این انتخاب شماست که می خواهید بقیه عمر خود را چگونه بگذرانید.
.࿐
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی