"What most people need to learn in life is how to love people and use things instead of using people and loving things."
آنچه بیشتر مردم در زندگی باید بیاموزند این است که چگونه مردم را دوست داشته باشند و از چیزها و دوست داشتن آنها به جای استفاده از مردم بهره ببرند.
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بیاموزن
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
کافری را که در جنگ اسیر شده بود،
آزاد کرد
زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند.
گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید.
گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد.
روزی مردی را دید که ژولیده است. گفت آیا در خانه ات روغن نبود تا با آن موهای خود را مرتب کنی؟
دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، برگ گل است.
گل را می بویید
و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید.
بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم...
دبیر ادبیاتی می گفت:
این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!! سالها ی پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد... یا به مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در چهره ی دانش آموزانم میدیدم .
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم.... و امسال وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد... وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم نسبت داده شدند..... وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون از فراق لیلی گفتم
یکی پرسید لیلی خیلی قشنگ بود؟
گفتم از دیده ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت.
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته..... خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند.... ماندم که این نسل کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند....
نسلی که از جان گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم،
کمک به همنوع برایشان بی اهمیت،
مرگ پسر به دست پدر از نوع حماقت است.... امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در خانه سالمندان برای خودشان رزرو کنند.
این نسل تنها آباد کننده خانه سالمندان خواهند بود...
برای انهدام یک تمدن سه چیز را باید منهدم کرد
اول خانواده
دوم نظام آموزشی
و سوم الگوها
برای اولی منزلت زن را باید شکست.
برای دومی منزلت معلم.
و برای سومی منزلت بزرگان و اسطوره ها.
بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند ، بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند … الوین تافلر
بی سوادان قرن 21 کسانی نیستند که
نمی توانند بخوانند و بنویسند
بلکه کسانی هستند که
نمی توانند بیاموزند،
آموخته های کهنه را دور بریزند
و دوباره بیاموزند
صف نانوایی :
مرد حدود 40-45 سال خطاب به نفر پشت سریش در خصوص وضع حجاب زنان و دختران بحث می کردند : آقا این چه وضع حجابه دولت مقصره آقا باید یه فکری به حال این شرایط بر دارند همین افراد هستند که با این لباس و وضع آرایش میان بیرون و جوون ها رو به انحراف می کشونند ....
طرف حسابی داشت از این شرایط گلایه می کرد و ناله می کرد مخاطبش هم از اون مشتاق تر در جوابش گفت : بله آقا حق با شماست شما برای مثال همین دختر بچه رو ببینید که به درخت تکیه داده این بچه با این شرایط الانش خوب بزرگ بشه میشه یکی مثل همین دخترهای بد حجابی که شما میگید باید قبول کنیم دولت مقصر والدین هم مقصرن باید به این بچه یاد بدهن حجاب چیه این بچه که نمی فهمه از این شرایط و لباس خوشش میاد دیگران هم می بیننش براش ذوق می کنن و قربونش میرن از همین کودکی این ظاهر رو باعث تشویقش می دونه و خوشش میاد بزرگ که بشه میشه بد حجاب یا بی حجاب .
(( دختر بچه حدود شش هفت ساله کفش بوت بچگونه با شلوار لی تنگ ، صورت معصومانه مهربونی که کمی آرایش هم داشت با لباس دامنی و یه روسری کوتاه که موهای بلندش رو بافته بودن و انداخته بود روی شونه هاش به درخت کنار جوی آب تکیه داده بود )) مرد شاکی همونطور که داشت حرفهای مخاطبش رو در خصوص دختربچه می شنید سرتکون می داد و نیم نگاهی هم به دختر بچه داشت . ساکت شد و دیگه چیزی نگفت . نوبتش شد نانش رو گرفت و به سمت دختر بچه رفت و گفت : باباجون بریم ... !!!
من و شما در قدم اول باید قبل از اینکه انگشت اشاره به سمت دیگران نشانه بریم خودم رو بررسی کنیم . باید از خودمون شروع کنیم . مادر خواهر همسر دوست خودم رو کمک کنیم تا خوب و بد رو درک کنه . شاید امر به معروف و نهی به منکر در جامعه و برای غریبه مشکل باشه ولی برای آشنا و دوست و اطرافیانمون باید راحت باشه . اگر واقعا به خانواده اهمیت می دیم باید به همه چیز حال و آینده اونها اهمیت بدیم .
دختر و پسر باید با اصول و قواعد اسلامی درست پوشیدن و درست در جامعه ظاهر شدن رو بیاموزند و اولین آموزشگاه خوده خانواده هستش . والدین برای فرزندان خواهر و برادر بزرگتر برای کوچکتر ها ....
بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند
بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند
و دوباره بیاموزند
(الوین تافلر)
خدا از من پرسید:دوست داری با من مصاحبه کنی؟
پاسخ دادم: اگر شما وقت داشته باشید.
خدا لبخندی زد و پاسخ داد: زمان من ابدیت است، چه سؤالاتی در ذهن داری که دوست داری از من بپرسی؟
من سؤال کردم: چه چیزی درآدمها شما را بیشتر متعجب می کند؟
خدا جواب داد:
- اینکه از دوران کودکی خود خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند.
- اینکه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند.
-اینکه با نگرانی به آینده فکر می کنند و حال خود را فراموش می کنند به گونه ای که نه در حال و نه در آینده زندگی می کنند.
- اینکه به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند که گویی هرگز نزیسته اند.
سپس من سؤال کردم: به عنوان پرودگار، دوست داری که بندگانت چه درسهایی در زندگی بیاموزند؟
خدا پاسخ داد:
- اینکه یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا بدانها عشق بورزد. تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند.
- اینکه یاد بگیرند که خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
- اینکه بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند.
- اینکه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه زمان می برد ولی ممکن است سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخمها التیام یابند.
- یاد بگیرند که فرد غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که نیازمند کمترین ها است.
- اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند.
- اینکه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یک چیز نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
- اینکه یاد بگیرند کافی نیست همدیگر را ببخشند بلکه باید خود را نیز ببخشند.
با افتادگی خطاب به خدا گفتم: از وقتی که به من دادید سپاسگزارم، چیز دیگری هم هست که دوست داشته باشید آنها بدانند؟
خدا لبخندی زد و گفت:فقط اینکه بدانند من اینجا هستم… “همیشه”
بی سوادان قرن۲۱کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند وبنویسند،بلکه کسانی هستندکه نمی توانندآموخته های کهنه را دور بریزندودوباره بیاموزند... ”الوین تافلر”
پسرها قبل از ازدواج تا لنگ ظهر میخوابن!
اما بعد از ازدواج زودتر از خورشيد بیدار میشن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها سحر خيز بشن
پسرها قبل از ازدواج بدون اجازه گرفتن از کسی به مسافرت میرن!
اما بعد از ازدواج برای رفتن به حياط خانه هم باید اجازه بگیرن
پس ازدواج باعث میشه که پسرها با ادب بشن
پسرها قبل از ازدواج بهترين غذاها رو بی منت میخورن!
اما بعد از ازدواج حتی غذا های سوخته رو هم باید با منت بخورن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها متواضع بشن!
پسرها قبل از ازدواج بدون هیچ جر و بحثی استراحت مطلق میکنن!
اما بعد از ازدواج باید كار كردن در شرايط سخت رو به همراه جر و بحث های شبانه تحمل کنن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها ورزيده و سخت پوست بشن!
پسرها قبل از ازدواج به اماكن تفريحي دلخواه خود میرن!
اما بعد از ازدواج باید به همراه خانم به مهمانی های فامیلی برن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها صله رحم و طول عمر بیشتری رو تجربه کنن
پسرها قبل از ازدواج از باباشون پول تو جیبی میگیرن!
اما بعد از ازدواج مجبورن كل حقوقشون رو به خانومشون تقدیم کنن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها با سخاوت بشن!
پسرها قبل از ازدواج اکثر وقت خود را صرف ايستادن در صف سينما، استخر و… میکنن!
اما بعد از ازدواج مجبور هستند اکثر وقت خود را صرف ايستادن در صف شير، نان و… کنن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها درس ايستادگي رو به خوبی بیاموزن!
پسرها قبل از ازدواج هر ماه به همراه دوستان به مسافرت میرن!
اما بعد از ازدواج، حسرت رفتن به پارک سر كوچه به همراه دوستان را به گور میبرن!
پس ازدواج باعث میشه که پسرها در امنيت كامل عمر خود را به پایان برسانن!