اما امروز که پاییز به من تاخته
و پنجرههایم را گرفته ..
نیاز دارم که نامت را بر زبان بیاورم ..
نیاز دارم که آتش کوچکی برافروزم ..
به لباس نیاز دارم ..
به پالتو ..
و به تو 🤍.
- نزار قبانی
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تاخت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گویی تمام عمر بین آدمها گشتم
تا تو را پیدا کنم...
گویی به دنبال این بودم که
خود را گرفتار کنم!
تو دل از من نبردی ؛
من خودم را به دام انداخته ام...
زره پوشیده و اسب جنگ تاخته ام
پیچ و تاب موی احدی مرا گمراه نکرد
تو از راه آمدی و کافر شدم....
.️..
. کپشنِ خاص .
- هر بار
که ترانه ای برایت سرودم
قومم بر من تاختند!
که چرا برایِ میهن شعری نمیسرایی؟
و آیا زن چیزی به جز وطن است...؟!
#نزار_قبانی
هر بار ...
که ترانه ای برایت سرودم
قومم بر من تاختند !
که چرا برای میهن شعری نمیسرایی ؟
و آیا زن چیزی به جز وطن است ...؟
#نزار_قبانی
.
بنگر ای ساقی، خماری را که از من ساختی
-تا ابد چشم انتظاری- را که از من ساختی
.
تاختی -بی آنکه باری سر بگردانی- به من
خود کجا دیدی غباری را که از من ساختی؟!
.
یأس از یکسو، امید از سوی دیگر میکشد
"ناامید امیدواری" را که از من ساختی...
.
دور من آیینه چیدی و نپرسیدی چطور
بشکنم این بی شماری را که از من ساختی!
.
در نبود مرگ، بعد از تو، به هرسو میکشم
با خود این سنگ مزاری را که از من ساختی
#حسین_زحمتکش
بزن باران
نوازش کن تن رنجور مردم را
زمین حال بدی دارد
تنش زخمیست از بد تاختن های کج مردم
ببار ای ابر
ف : لیدا
دلم یکباره خود را باخت ای داد
نگاهش کار دل را ساخت ای داد
نمیدانم چه آمد بر سر دل
که بر عقلم مداوم تاخت ای داد
دو چشمانش پر از حجب و حیا بود
چو گفتارش، پر از مهر و صفا بود
مرا یاد همان شعر کهن داشت
همان خال ی که بالای لبش بود
پر از سحر عجیبی بود رویش
مرا مجذوب کرده سخت سویش
گمانم رو نمایی کرده از کل هنرها
خدا با خلقت بی نقص او در بزم و کویش
دلم حال عجیبی داره ای داد
بماند ه سخت دل دنبالش ای داد
که گوید حرف خود را ساده ای داد
که من عاشق شدم انگار ای داد
ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺎ،
ﺩﻝ
ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺑﺎﺧﺘﯿﻢ
ﺧﺎﻧـــﻪ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ، ﺭﻭﯼ
ﺗـــﺎﺭ ﻋﻨﮑـــﺒﻮﺗﯽ
ﺳﺎﺧﺘﯿﻢ
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ، ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯾﻢ
ﭼﻬــــﺮﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﯾﻨـــــﻪ، ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯿـــﻢ
ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ
ﺧﻮﺩﺧــﻮﺍﻫﯽ ﮔﺮﯾﺒﺎﻧﮕﯿﺮ ﺷﺪ
ﺑﯽ ﻣﺤـــﺎﺑﺎ، ﺳﻮﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ِ ﺷـــﺮﺍﻓـــﺖ ﺗﺎﺧﺘﯿﻢ
ﺣﺮﻣﺖ ﺍﻧﺴـــﺎﻥ ، ﺷﮑﺴـــﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻟﻬﺮﻩ
ﭘﯿﮑﺮ ﺑﯽ ﺟــــــﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ، ﺯﯾﺮ ﭘــــﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯿﻢ
ﮔﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾـــﺶ،
ﮐﻨﺪﯾﻢ
ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ نوﺣـــﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺮﺣـــــﯿﻢ ﻭ ﻋــــﺰﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﯿﻢ
ﺩﯾﺮ ﻓﻬــــﻤﯿﺪﯾﻢ ﺑﺎ ﺧــــﻮﺩ ، ﻣﺎ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﭼﻪ ﺷﺪ
ﻣﺎ ﺷـــــــﺮﺍﻓﺖ ، ﺁﺩﻣـــــﯿﺖ ، ﻣﺎ ﺧــــﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯿﻢ.
ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺳﺎﻟﻪ
ﺍﻣﺴﺎﻝ سال ميمون ﺑﻮﺩ...
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺗﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻻﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ(تولد)
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ(مرگ)
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﻮﻧﻦ
ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ
ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯿﺶ ﻣﯽ اﺭﺯﻩ
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﻩ
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺑﯿﺎﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
ﻧﺬﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢ
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم، باشه بیدار شم حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط 3 روز است...
"همديگر را دوست داشته باشيم"
شاید فردایی نباشد...
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن و مرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون ولی راحت فاتحه زنده هارو میخونیم!
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست...
آخرای ساله
امسال سال اسب بود
خیلی ها تاختن
خیلی ها باختن
خیلی ها سوختن
خیلی ها ساختن
خیلی ها نَفَس کشیدن
خیلی ها از نَفَس اُفتادن
خیلی ها مریض بودن حالا خوب شدن
خیلی ها خوب بودن الان بیمارَن
خیلی ها میخندیدن الان گریه میکنن
خیلی ها گریه میکردن الان میخندَن
خیلی ها نبودن حالا هستن
خیلی ها بودن حالا نیستن
خیلی ها اومدن
خیلی ها رفتن
اونایی که اومدن شاید همیشه نَمونَن
اما اونایی که رفتن برا همیشه رفتن
زندگی خیلی سخته
اما گاهی به سختیش می أَرزه
مهم نیست که دنیا خیلی نامرده
مهم اینه که ما مَرد باشیم
.
.
.
.
.
*پیشاپیش سال نو مبارک*