وقتى تبديل به الماس شدى ميفهمى چرا زندگى بايد اينقدر بهت فشار مياورد ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تبديل
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نيمى از زندگى مان
ميشود صرفِ اينكه به آدمهاى ديگر ثابت كنيم،
ما چقدر خوشبختيم...
به آدمهايى كه شايد خوشبختى برايشان تعريفِ ديگرى دارد
حتى اگر واقعاً هم خوشبخت باشيم،
اما همين خودنمايى،
ما را تبديل ميكند به بدبخت ترين آدمِ روى زمين!
غذايى اگر جلويمان ميگذارند،
قبل از لذت بردن از غذا،
ترجيح ميدهيم آن را به رخِ ديگران بكشيم...
سفرى اگر ميرويم،
ترجيحمان اين است كه بگوييم،
ما آمديم به بهترين نقطه ى روى زمين،تو
بمان همان جهنم هميشگى...
واردِ رابطه اگر ميشويم،عالم و آدم را با خبر ميكنيم،
كه ببينيد چقدر خاطرِ من را ميخواهد،
تو اما بمان در همان پيله ى تنهايى ات...
ما لذت بردن را پاك فراموش كرده ايم
مسيرى را ميرويم كه خطِ پايان ندارد،
فقط ميرويم كه از بقيه جا نمانيم...!
کشاورزي يک مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد...
وقتي کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
بهتر است ببخشيم و بگذريم...
گاهی زشت ترين بخش بدن آدم ها، "ذهن شان" است
ذهن آدم ها، مثل يك حفره عميق، پر می شود از خيلی چيزهای زشت؛ از شك، از بدبينی، از برداشتهای بد،
از نگاه پر غرور به ديگران، از توقع زياد، از خودبينی زياد؛
ذهن آدم ها گاهی تبديل ميشود به عضو زشت بدن. آنقدر بدن را زشت مي كند كه صدتاجراحی زيبايی هم كاری از پيش نمیبرد.
كاش میشد، جای بينی، جای شكم و پا، آدم "ذهنش" را جراحی مي كرد
هرچه كلمات بد بود، هرچه افكار ناچسب و بدبينانه بود، هرچه نادوستی و پر توقعی بود،میآورد بيرون
جايش، كلمات خوب تزريق مي كرد
ذهن اش را پر مي كرد از چيزهايي كه مردم، وقتي مي ديدنش، ازش حس قشنگي بگيرند
حس مهرباني.حس مثبت
كاش آدم ها را مي شد اينجور عمل زيبايي كرد
با ذهن زيبا
ذهن زیبا، زندگی را زیبا می کند.
ديروز هرچه بود گذشت
امروزت را درياب
به دنبال اتفاقات جديد باش
تو مى توانى امروزت
را به شاهكارى بينظير تبديل كنى..
براى مدت طولانى از كسى متنفر
نباشيد، چون تنفر به نقطه ضعف تان
تبديل مى شود، ياد بگيريد فرد
مورد نظر را كلأ از دايره توجه تان
خارج كنيد !
| زيگموند فرويد |
باور كن !
چرت و پرت هایت را
اينطوري
اينطوري
بنويسي
تبديل به شعر
نمي شود.
مرسي
اه...
D:
پدرم تلاش كرده بود تمام تصاويرِ برادرش را از بين ببرد، تا شايد فراموشش كند..
پوچى تلاشش كاملاً آشكار بود!
وقتى اينهمه تلاش ميكنى يك نفر را فراموش كنى،خودِ اين تلاش تبديل به خاطره ميشود...
بعد بايد فراموش كردن را فراموش كنى
بعد خودِ اين هم در خاطره ميماند...
#استيو تولتز/ Steve Toltz
ادمي گاهي انقدر با خودش حرف ميزند كه تبديل ميشود به دو نفر
ميدوني خوشبخت ترين زوج دنيا کیا هستن؟! خنده و گريه!
چون به ندرت با هم ديده ميشن
اما وقتي با هم ديده بشن
تبديل ميشه به
بهترين لحظه ي زندگي... به اون ميگن اشک شوق
اميدوارم از اين لحظه هاي خوب توي زندگي همه تون پيش بياد...