تسألُنی کیفَ أنت؟
فأجیبُک: مریضٌ بک...

«از من
می‌پرسی
چگونه‌ای؟
پاسخ می‌دهم:
بیمارِ توأم...»

#محموددرویش

و جزر عشق در تو، مَد است
پس چگونه بیش‌تر نخواهَمت
تو آن‌سان که عشق‌مان
برایم اراده کرد، خواهی ماند
و این‌گونه می‌بینَمت:
نسیم‌اَت بوی عَنبر
و سرزمین‌اَت قند و شکر
و دل‌اَت سبز..!
من کودکِ عشق توأم
و در آغوش زیبای تو
بزرگ می‌شوم!


#محمود_درویش

✿ کپشن خاص ✿

من همه در حکم توأم
تو همه در خون منی .️

#مولانا

و هر روز صبح به تو می‌گویم،
من از آنِ توأم..

#غاده_السمان




#mim.

میخواهمت دیوانه ! میفهمی ؟!
باید در آغوشت رها باشم …
میخواهمت دیوانه ! کاری کن !
سهمِ توأم من، هرکجا باشم …

.
خوش تر از
نقش توأم
نیست در
آیینه ی چشم

#هوشنگ_ابتهاج

گاهی
بی‌تو آنقدر بی‌توأم
که بی‌تو
هر‌چه می‌گردم دنیا نیست
هر‌‌چه می‌بینم دنیا نیست
هرچه می‌میرم دنیا نیست
نه بگو، نه بشنو، نه بیا
فقط
ولی
بیا
.

هرقدر فردا به فراق تهدیدم کند
و آینده در کمینم بایستد
و وعیدم دهد
به زمستانِ اندوه‌های دیرگذر !
هم‌چنان تو را دوست خواهم داشت
و هر روز صبح به تو می‌گویم
من از آن توأم

اونجا که معین زد میگه :
«من عاشق توأم ، تو عاشق همه»
میشه ساعت‌ها سیگار کشید و به فکر فرو رفت!

"تو" که از کوچه ی غمگین دلم میگذری!
"تو" که از راز دلم با خبری!

"تو" چرا رسم وفایت گم شد؟!
برق چشمان سیاهت گم شد؟

با " توأم " ای مهِ مهتاب شبان...
با " تو " ای زلف پریشان جهان...

بی "تو" صد خاطره ام گریان است...
بی "تو" اشکم شاعر باران است...

بی "تو" دیگر نفسم بند آمد!
بی "تو" جوی "دل" من خشکیده ست!

با "تو" از قصه عشقم گفتم و "تو" در اوج سکوت؛
با نگاهی پر تردید و خمود ؛
گفتی از: " عشق حذر کن " نفسم بند آمد !!...