من برای همه دنیا «خوبم، مرسی» هستم، اما توبیا حالم رو بپرس، بذار بهت بگم «وقتی که با تو حرف میزنم خوب خوبم!»
بقیه موقعها؟ بقیه موقعها هم صبر میکنم تا تو بیای حالم رو بپرسی!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی توبی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یاد عالم میکنیم،
اما فــراموشیم مـــا..
#پرتوبیضایی
#عکس_نوشته
خیالی نیست ...اگمن باخیال "تو"زنده ام وتوبی خیال من!!!
خیالی نیست ...اگرمن لحظه به لحظه از"تو" می نویسم و"تو"نمی خوانی!!
خیالی نیست ..اگرمن بامرورخاطراتت آتش میگیرم وبی توجهی "تو"هیزم برآتشم میریزد!!!
خیالی نیست اگرمن بی "تو"شاعرشده ام و"تو"تنها بهانه شعرهایم!!!
خیالی نیست ..اگرعین خیالت نیست,یادت نیست که نیستم!!!
خیــــــــــــــــــــالی نیــــــــــــــــــــســـت.......
تو بیا
میدانم نمیتوانم بغلت کنم یا نمیتوانم جواب
سخن هایت رابدهم
اما...
توبیا
خدارا چه معلوم...
شاید..
اگر...
توبیای..
من از زیرخاک بلندشوم و محکم محکم ب اندازه
تمام این دوری ها بغلت کنم...
آرزو میکنم توجیب لباست پول پیداکنی آرزو میکنم یه موسیقی که خیلی وقته دنبالشی وهیچ اسمی ازش نمیدونی رویهویجاپیداکنی آرزومیکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تواتفاقی ردبشیوبشنوی آرزومیکنم انقدربخندی که ازچشمات اشک بیاد آرزومیکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره داری یجابه مشامت بخوره آرزومیکنم وقتی حواست نیست سرتوبیاری بالاببینی یکی که دوسش داری داره خیلی عمیق بایه حس مثبت ولبخندرضایت نگاهت میکنه آرزومیکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فکرنمیکردی حالاحالاهاداشته باشیش یااتفاق بیوفته روبدست بیاری. این آرزوهاکوچیکن ولی خیلی لذت بخشن...
نامه:
شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من !!!
پروردگارت باتومی گوید:
تورادر بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود رابه من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن
عزیزا من خداییم را خوب می دانم
تو دعوت کن مرا برخود
به اشکی … به یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم
طلب کن خالق خود را
بجو مارا
توخواهی یافت
تو عاشق می شوی برما
وعاشق می شوم برتو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم..خدایی عالمی دارد...
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم براسب های خسته درمیدان
تورادربهترین اوقات آوردم
قسم برعصر روشن
تکیه کن برمن
قسم برروز هنگامی که عالم رابگیرد نور
قسم براختران روشن اما دور
رهایت من نخواهم کرد
بخوان مارا...
که می گوید که توخواندن نمی دانی ؟
توبگشا لب....
توغیرازما مگرخدای دیگری داری...؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن باخدای خود...
تو غیر از ما چه می جویی ؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی ؟
وتوبی من چه داری ؟ هیچ!!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟هیچ!!
هزاران کهکشان و کوه ودریا را
وخورشید وگیاه ونوروهستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
برخودم احسنت می گفتم
توئی زیباتر ازخورشید زیبایم
تویی والا ترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
تو ای محبوب ترین مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را...؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد...؟؟؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم من تورا ازدرگهم راندم...؟
اگردرروزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم ؟؟
که می ترساندت ازمن ؟
رها کن آن خدای دور
آن نا مهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت … خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام
آیا عزیزم حاجتی داری؟
توای ازما کنون برگشته …
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند...؟
بخوان ما را بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضوئی کن خجالت می کشی از من... ؟
بگوجز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است...
برای درک آغوشم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من... !!
M
روزی قطره به خدا گفت: از دریا بزرگتر، آری از دریا بزرگتر هم هست ؟
خدا گفت: هست ...
قطره گفت: پس من آن را می خواهم. بزرگترین را. بی نهایت را
خدا قطره را برداشت و درقلب آدم گذاشت و گفت: " اینجا بی نهایت است "
آدم عاشق بود ...
دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را توی آن بریزد
اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت
آدم همه عشقش را توی یک قطره ریخت
قطره از قلب عاشق عبور کرد
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید ،خدا گفت :
" حالا توبی نهایتی ..
زیرا که عکس من در اشک عاشق است "