تلخے اخلاق را، اندام موزون حلنکرد
استکانم شد کمر باریڪ و چایم تلخ ماند...
#محمد_سهرابی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تکانم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تلخے اخلاق را، اندام موزون حلنکرد
استکانم شد کمر باریڪ و چایم تلخ ماند...
#محمد_سهرابی
✿ کپشن خاص ✿
برایِ من این ساعتها جورِ خاصی می گذرند
نمیدانی
هیچکس نمیداند
پشت نبودنهای تو زمان چه بیرحمانه نبضش میزند
تیک
تیک
تیک
نیست
نیست
نیست
هیچ چیز آنقدر تکانم نمی دهد
که حالیام شود
تو هرگز نبوده ای
حتی اگر هزار بار تکرار کنم
نبود
نبود
نبود
باز یک نفر در درونم لج میکند
و دلش میخواهد که تو بوده باشی
میفهمی؟؟
یک نفر دلش میخواهد که تو باشی
که تو بوده باشی .
(حتی نوشتنش هم غمگین ترم میکند ... تو ... دیگر ... نیستی) .
#نیکی_فیروزکوهی
✿ کپشن خاص ✿
اشتباهاتم را دوست دارم..
آن ها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام
و نتیجه اش را هر چه باشد می پذیرم
اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم
می پذیرم که انسانم و اشتباه می کنم
نه فرشته ام و نه شیطان!
و نه انسان کامل..
تا زنده ام از هر فرصتی برای انتخاب راهی درست و سلامت استفاده خواهم کرد.
وقتی زمین میخورم، بلند میشوم خود را می تکانم و ادامه می دهم
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها حباب شیشه ای غرورم را می شکنند
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم بزرگتر شده ام
اشتباهاتم را دوست دارم..
آنها گران ترین تجربه هایم هستند
چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختم.
"بهار" در راه است...
بوی آمدنت می آید!
باید " خودم " را بتکانم!!...
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام
و نتیجه اش را هر چه باشد میپذیرم
اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم
میپذیرم که انسانم و اشتباه میکنم
نه فرشته ام و نه شیطان!
و نه انسان کامل!
تا زنده ام برای انتخاب راه درست فرصت هست
وقتی زمین میخورم، بلند میشوم خودم را میتکانم و ادامه میدهم
اشتباهاتم را دوست دارم...
آنها حباب شیشه ای غرورم را میشکنند......
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم... بزرگتر شده ام
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها گران ترین تجربه هایم هستند ،چراکه برایشان هزینه گزافی پرداخته ام......
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت...
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ
کتری مثل مادر شوهرم مدام در حال جوشیدن!
زنم مثل قوریه که با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه!
من مثل استکانم نصفشو کتری و نصفشو قوری پر میکنه!
خواهرمم مثل قاشق چای خوریه میاد به هم میزنه و میره!
خاکستر سیگارم را از پنجره میتکانم
دنیای شما…
زیر سیگاری من است…
خاکستر سیگارم را از پنجره میتکانم
دنیای شما…
زیر سیگاری من است…