به طور خیلی عمیقی احساس میکنم دلخوشیم جا مونده توی صبح جمعههایی که ساعت نه صبح بیدار میشدم و فیتیله جمعه تعطیله میدیدم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تیله
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
واقعا کاش این حجم علایق ریز و دیتیله نداشتم، به هر کی نگاه میکنی یکی دوتاشو داره
: (
نصف کودکیم صرف شکافتن هسته تیله و کشف محتویات داخلش شد.
- چشمانم را که باز میکنم
دو تیله آبی رنگ و یک دست موی طلایی میبینم که در پرتو های نور خود نمایی میکنند..
تو بگو
صبح جمعه این منظره را ببینی
غم و غصه مجالِ عرض اندام دارند؟
#حسن_علینژاد
✿ کپشن خاص ✿
بهم میگفت ؛ چِشمات نابودَم میکنه وقتی نگام میکنی،
اما ، خودش نمیدونست چی توی اون دوتا تیله یِ مِشکیش بوده که اینجوری بی قرارم کرده.
چِشماش ، آرامشی داره که شب با این همه عَظمتش نداره.
من ، هیچ وقت ، دلم نمیخواد وقتی پیشش میشینم باهاش حرف بزنم ، دوست دارم فقط زل بزنم بهش و نگاش کنم.
شماهام اگه عاشق بشین میفهمین من چی میگم...
فقط بدونین چشم هاش دنیای منه.️
#معصومه_دانش
کاش برگردم به روزایی که تنها دغدغه زندگیم گم شدن تیله هام بود
تاس و تیله
هر دو برای بازی و سرگرمی هستند
برای خوشی
گاهی در شرط بندی و گاهی در بازی های کودکانه
اما یک ماهیت دارند
تاس گیر می کند .....
تیله می چرخد .......
حکایت انسان نیز همچون تاس و تیله در زندگی است .
برخی چون تاس می ایستند حتی اگر مانعی نباشد
برخی چون تیله روان می چرخند
انتخاب با ماست ....
تاس یا تیله ؟؟؟؟
ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ,
ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ,
ﭘﺴر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ و ﺗﻮ هم ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ, ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ...
ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت و ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ,
ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎ روﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.
اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍبید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید...
اما: پسر ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ, ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ میکرد ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ...
ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺖ..
وﺁﺭﺍﻣﺶ از آن کسانی ﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند...
ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ افراد صادﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ, از آن کسانی ست ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ میکنند...
هر چقدر که میتوانی صبور باش
آرام و صبور...
نه اینکه غصهها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم...!
"صبور باش" یعنی:
آنقدر فیــتیلهی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورش
تمام دلت را روشن کند...
تمام دلت را به امید فردا که نه،
به امنیت همین لحظه
به شیرینی همین الان
روشنِ روشن کند...
بگذار گریههایت که تمام شد،
آفتاب مهربانیاش بتابد به گوشه گوشهی دل و جانت...
آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و سر وقت از راه میرسد
یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد.
پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و ..
بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیاشو به پسرک داد.
همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابیدو خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینیهاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده!