‌

بگذار نقش‌هایمان را جابه‌جا کنیم،
‏تو منتظر بمان
‏من بر نمی‌گردم .

#محمدرضاعابدی

مارگریت دوراس چقدر خوب حال روحی فعلیم رو توصیف می‌کنه؛ میگه:

‏«موجودیتم جابه‌جا شده است. آنچه از من مانده زنی است که هنگام بیدار شدن می‌ترسد.»

یکی میره دانشگاه، یکی از درس فراریه، یکی سیگار میکشه، یکی چادریه، یکی بی حجابه، یکی زود ازدواج میکنه، یکی تا اخر عمرش مجرد میمونه. تو هیچ دلیلی نداری که تو زندگی آدما با منطق خودت نظر بدی تو هیچ جوره نمیتونی وارد حریم زندگی آدما بشی و با افکار خودت قضاوتشون کنی، خب؟


. .

الگوی زندگی من اون سنجابه تو عصریخبندانه به این صورت که اول کلی تلاش میکنم چیزی و که دوست دارم بدست بیارم بعدش یهو با کوچکترین خنگ بازی از دستش میدم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تلخترین حرف:
دوستت دارم اما …

شیرین ترین حرف:
… اما دوستت دارم

به همین راحتی جابه جایی کلمات،
زندگی را دگرگون میکند...

هرجاقلبی مهربان درحال تپیدن است.
آنجابهشتی درحال روییدن است..
روزگارتان بهشتی...

هر چه سعی میکنم
نمی توانم به اصل خودم برگردم
یا در شخصیت قدیمی ام
احساس راحتی کنم،
اختلالی که وجود دارد بسیار بزرگ است، بعضی چیزها جابه جا شده اند،
لامپ سوخته
و تکه هایی از گذشته ام
مثل زباله بر زمین ریخته اند !

من سر قبر مرده ها هم ماشینمو پارک کنم

دو دقیقه بعد از داخل یه قبری صدا در میاد

میگه داداش دمت گرم یه جابهجا می کنی من بتونم در بیام....0_0

"باران"
يعني خدا هنوز هم دوستمان دارد
يعني ميبارد تا پاكمان كند
از اين آلودگي هاي روزمره مان
صدايش كن
خدا دائم الاستجابه است

یک دعا کن...
من: خدایا آخر عاقبتمون رو ختم بخیر کن... آمین

صف نانوایی :

مرد حدود 40-45 سال خطاب به نفر پشت سریش در خصوص وضع حجاب زنان و دختران بحث می کردند : آقا این چه وضع حجابه دولت مقصره آقا باید یه فکری به حال این شرایط بر دارند همین افراد هستند که با این لباس و وضع آرایش میان بیرون و جوون ها رو به انحراف می کشونند ....
طرف حسابی داشت از این شرایط گلایه می کرد و ناله می کرد مخاطبش هم از اون مشتاق تر در جوابش گفت : بله آقا حق با شماست شما برای مثال همین دختر بچه رو ببینید که به درخت تکیه داده این بچه با این شرایط الانش خوب بزرگ بشه میشه یکی مثل همین دخترهای بد حجابی که شما میگید باید قبول کنیم دولت مقصر والدین هم مقصرن باید به این بچه یاد بدهن حجاب چیه این بچه که نمی فهمه از این شرایط و لباس خوشش میاد دیگران هم می بیننش براش ذوق می کنن و قربونش میرن از همین کودکی این ظاهر رو باعث تشویقش می دونه و خوشش میاد بزرگ که بشه میشه بد حجاب یا بی حجاب .

(( دختر بچه حدود شش هفت ساله کفش بوت بچگونه با شلوار لی تنگ ، صورت معصومانه مهربونی که کمی آرایش هم داشت با لباس دامنی و یه روسری کوتاه که موهای بلندش رو بافته بودن و انداخته بود روی شونه هاش به درخت کنار جوی آب تکیه داده بود )) مرد شاکی همونطور که داشت حرفهای مخاطبش رو در خصوص دختربچه می شنید سرتکون می داد و نیم نگاهی هم به دختر بچه داشت . ساکت شد و دیگه چیزی نگفت . نوبتش شد نانش رو گرفت و به سمت دختر بچه رفت و گفت : باباجون بریم ... !!!



من و شما در قدم اول باید قبل از اینکه انگشت اشاره به سمت دیگران نشانه بریم خودم رو بررسی کنیم . باید از خودمون شروع کنیم . مادر خواهر همسر دوست خودم رو کمک کنیم تا خوب و بد رو درک کنه . شاید امر به معروف و نهی به منکر در جامعه و برای غریبه مشکل باشه ولی برای آشنا و دوست و اطرافیانمون باید راحت باشه . اگر واقعا به خانواده اهمیت می دیم باید به همه چیز حال و آینده اونها اهمیت بدیم .
دختر و پسر باید با اصول و قواعد اسلامی درست پوشیدن و درست در جامعه ظاهر شدن رو بیاموزند و اولین آموزشگاه خوده خانواده هستش . والدین برای فرزندان خواهر و برادر بزرگتر برای کوچکتر ها ....