Let me tell you something:
“With all that
Passion and interest
If his heart did not sprout;
Know that you were not his soil."

یه چیز بگم از من داشته باشین:
«با آن همه
اشتیاق و علاقه
اگر قلبش جوانه ای نزد؛
بدانید که شما خاکش نبودید.»

•
انتخابش بود که
با تمام دردها و رنج ها
وسط پاییزی ترین روزهای زندگی
امیدوار باشد
جوانه بزند
بهار شود
حتی اگر رهگذرها به او‌ بگویند
دیوانه مگر در پاییز هم می‌شود گل داد؟..

- علی بابایی زاد

♡

و قسم به لحظاتی که تمام توان و تحملت
به پایان رسیده بود، اما تو دوباره دوام می‌آوردی.
قسم به تمام لحظاتی که قلبت از شدت اندوه فشرده شده بود، اما لبخندهایت را دریغ نمی‌کردی.
و قسم به تمام لحظه‌هایی که نیاز داشتی کسی کنارت باشد، اما هیچ‌کس را جز خودت نیافتی.

تو به ‌اندازه تمام آن لحظه ها، سبز خواهی شد و جوانه خواهی زد، جوری که انگار آن روزهای تلخ، توهمی بیش نبوده‌اند.

‏پرسید رنج چیست؟
‏گفت: دوست داشتن توی دلت جوانه بزند درختی شود، ولی نگویی...

با تو خوشبختم
مثل پیچکی که به دیوار رسیده باشد،
مثل پرنده‌ای که از شوق پرواز
بال درآورده باشد،
مثل جوانه‌ای که از دل برف
به هوای بهار بیرون زده باشد
با تو آنقدر خوشبختم
که دارد باران می‌بارد...

و شاید این بهار درخت آرزوهایمان جوانه زد….

. .

•
خدایا سبز کن جوانه های آرزوهایمان را ..

♡

علی رغم اون همه اشتیاق
اگر قلبش جوانه ای نزد؛
بدانید که شما خاکش نبودید...

هرچه تبر زدی مرا زخم شد، درد شد، بی‌اعتمادی شد، مشکلات روحی و خلاصه خیلی چیزای دیگه شد اما جوانه نشد.

به نظرم هر آدمی
باید پشت پنجره‌ی اتاقش،
یک گلدان گل
داشته باشد،
که هر بار گل‌هایش خشک می‌شود و دوباره گل می‌دهد،
یادش بیفتد که روزهای غم هم
به پایان می‌رسند
و امید دوباره جوانه می زند!