لیوانی چای ریخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد که روی لبه ی لیوان دور میزد. نظرم را به خودش جلب کرد. دقایقی به آن خیره ماندم و نکته ی جالب اینجا بود که این مورچه ی زبان بسته ده ها بار دایره ی کوچک لبه ی لیوان را دور زد. هر از گاهی می ایستاد و دو طرفش را نگاه میکرد. یک طرفش چای جوشان و طرفی دیگر ارتفاع. از هردو میترسید به همین خاطر همان دایره را مدام دور میزد. او قابلیت های خود را نمیشناخت. نمیدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همین خاطر در جا میزد. مسیری طولانی و بی پایان را طی میکرد ولی همانجایی بود که بود.
یاد بیتی از شعری افتادم که میگفت " سالها ره میرویم و در مسیر ، همچنان در منزل اول اسیر"
ما انسان ها نیز اگر قابلیت های خود را میشناختیم و آنرا باور میکردیم هیچگاه دور خود نمیچرخیدیم. هیچگاه درجا نمیزدیم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی جوشان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
#روح من باش❣
که من #مرده چشمان توام❣
#عاشقم باش❣
که من #چشمه جوشان توام
عده ای مثل قرص جوشانند
در لیوان آب که بیاندازیشان
طوری غلیان کرده و
کف می کنند که سر می روند
اما کافی است
کمی صبر کنی
بعد می بینی که
از نصف لیوان هم کمترند
لیوانی چای ریخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد که روی لبه ی لیوان دور میزد. نظرم را به خودش جلب کرد. دقایقی به آن خیره ماندم و نکته ی جالب اینجا بود که این مورچه ی زبان بسته ده ها بار دایره ی کوچک لبه ی لیوان را دور زد. هر از گاهی می ایستاد و دو طرفش را نگاه میکرد. یک طرفش چای جوشان و طرفی دیگر ارتفاع. از هردو میترسید به همین خاطر همان دایره را مدام دور میزد. او قابلیت های خود را نمیشناخت. نمیدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همین خاطر در جا میزد. مسیری طولانی و بی پایان را طی میکرد ولی همانجایی بود که بود.
یاد بیتی از شعری افتادم که میگفت " سالها ره میرویم و در مسیر ، همچنان در منزل اول اسیر"
ما انسان ها نیز اگر قابلیت های خود را میشناختیم و آنرا باور میکردیم هیچگاه دور خود نمیچرخیدیم. هیچگاه درجا نمیزدیم
می خواستم که مال تو باشم فقط همین
رویای بی محال تو باشم فقط همین
می خواستم ز چشمه ی جوشان عشق تو
یک آسمان زلال تو باشم فقط همین
می خواستم که ابری و بارانی¬ ام کنی
شبها به خواب و خیال تو باشم فقط همین
می خواستم که بر تن من لرزه های عشق
تا آن زمان که مال تو باشم فقط همین
می خواستم که چشم تو باشم ولی نشد
تصویری از جمال تو باشم فقط همین
می خواستم بگردم و پروانه ات شوم
تا بشکنم و بال تو باشم فقط همین
می خواستم که نزدیکتر و نزدیکتر به تو
رویای بی محال تو باشم فقط همین
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ببخشید
ﺑﯽ ﻋﻘﻠﯽ, ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎ, ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯽ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﺪﻡ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺭﺱ , ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ .
ﺑﺎ ﺳﺒﮑﺒﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﯾﺎ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﮐﻨﯿﺪ, ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻮﯾﺪ, ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺭﺩ ﺷﻮﯾﺪ .
ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﺎﺭﯾﺪﻧﺪ, ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮑﻬﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖ
ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺷﻤﺎ , ﭼﺸﻤﻪ ﺟﻮﺷﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﯿﻢ
ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍ ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
این متن رو هرکی نخونه خودش ضرر کرده
محققین معتقدند اگربه لیمو شیرین تلخ شده سرکه و اب لبو ومقداری جوش شیرین اضافه کنید وبه مدت ده دقیقه ، بجوشانید و سپس صاف کرده ان را با چندبرش حلقه شلغم خشک شده مخلوط کنید وده روز در معرض نور غیر مستقیم افتاب قرار داده و هر دو روز به آن کمی هویج ریز رنده شده اضافه کنید بطوریکه مواظب باشید گرد غبار بر روی ان ننشیند دیگر بیکار نخواهید بود!
فحش ندید ، زشته . من دوستتون هستم.:))
مثل من خیلی تنهایید؟
حوصلتون سر میره؟
بیکارید؟
یه پیشنهاد دارم واستون!
یه قرص جوشان بندازید تو آکواریوم...
لامصب ماهی ها تا نیم ساعت واستون بندری میرقصن:))
میگن یه سری از دوستا ، عین قرص جوشانن اولش که میفتن تو فاز رفاقت ، همچین قل قل میکنن که سر میرن ، شُره میکنن ، یکم که صبر میکنی ، میبینی نصف بیشتر لیوان خالیه... قل قلشونم تموم شده ، ته نشین شدن کلاً !!!