فکر نکنید هر کس که از راه رسید
هر کس که با شما خندید
هر کس که چند صباحی گیر داد و پیگیر شد
می تواند رفیق شما باشد...
رفاقت جریانی ست توی خون
آدم که یکباره میجوشد، وقت هایی
که بداند بودنش لازم است،
همین به موقع بودن، چگونه بودن؛
میشود اصالتِ یک رفاقت...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی جوشد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
- میآیی ، مینشینی رویِ خیالم
تنم بویِ شرجیِ شمال میگیرد
تویِ جاده هایِ گیلان...
مرداد میشوی
گرم رویِ صورتم مینشینی
تشنگی ام را به زلالِ دستانت میسپارم
خنک میشوم چون نسیمِ نمناک جاده هایِ ماسوله ...
دست به باد میدهم
از عطر خنک باد ، دلم تاب تاب بهانه ات را میگیرد ...
میلغزد در امتداد مسیری که شاید تو روزی با من ،
با خیالم
از آنجا عبور کرده باشی .....
مینشینم کنارِ قُل قُلِ سماور
تنم گُر میگیرد تویِ #مرداد تابستانه
دلم میجوشد
عشق میخواهد
تا خُنکایِ دستانم لبریز خواستنت شود.
#بهرنگ_قاسمی
در پس هر قضاوت شما یک نفر میسوزد
یک نفر میجوشد یک نفر میمیرد
امید وارم سماور زندگیتان ...
همیشه بجوشد
چای عمرتون حسابی دم بکشد
و قند لحظه هاتون همیشه ...
شیرین باشه
آدمهای خوب همیشه اول داستان لبخند به لب دارند
در عمیق ترین فکرهایشان ، آنجا که دست هیچکس نمیرسد تا از دریای افکارشان بیرونشان بکشد ،باز حواسشان به دوستشان هست که دلش نگیرد
همان هایی که برای بچهای که با دقت از پشت پنجره ماشین بهشان زل زده شکلک در میاورند
آدمهایی که اشکشان دربیاید اشک در نمیاورند
خوبها وقتی ازشان تعریف میشود متواضعانه تبسم میکنند
در همه حال حالتان را جویایند و به یادتان هستند ،حتی اگر وقتی که خطاب کنیدشان : "چطوری بی مرام " باز لبخند مهربانانه شان را میزنند و میگویند "کوتاهی از ماست ، حالا اصل حالت چطوره با مرام ؟"
آدمهایی که فدایی شدند برای کس ها و ناکسها
دوست و دشمن فرقی نمیکند
مهربانی در بند بند وجودشان میجوشد
همان ها که لقمه ای اگر هست کوچکترینش سهم خودشان میشود و به هنگام گذر از جایی که پرنده ای در حال غذا خوردن است مسیرشان را کج میکنند که یه وقت نپرد ..
همان ها که پیرمرد دست فروشی را میبینند ،بغض میکنند
انها که دوست دارند زودتر از پدر و مادر و عزیزان خود بمیرند نکند که داغِ آنها را ببینند
همان ها که حسادت را بلد نیستند و وقتی خبرِ خوش برای دوستانشان میشوند اشک شوق در چشمهایشان حلقه میزند
آدمهای خوب متهم میشوند به بدی ، به شورش را در آوردن
ندانستم که چون خوبند، بدند
یا چون از خوبی شورش را درآورند ، بد شدند
اما هرچه که هست
نابند ، کماند
همان ها که آخر داستان ، وقتی ترک میشوند با وجود شکستهشدهشان
با اینکه مقصر نیستند
عذر خواهی میکنند و میگویند ببخش اگر حتی مهربانیم اذیتت میکرد ، دست خودم نبود، لبخند معرکه ات همیشگی ..
آدم های خوب
اول داستان محکومند به مرموزی بابت خنده ها و تبسمهاشان
و آخرش خوبی هایشان رنگ دیوانگی به خود میگیرد و با حرف های این و آنی که میگویند : "خلی به قرآن " "انقدر خوب نباش" میمیرند...
قدیمی ها ندانستند
خدا آدمهای خوب را زود نمیبرد
ما آدمهای خوب را زود میکشیم...
بگو دوستم داری تا #زیباتر شوم
بگو دوستم داری تا انگشتانم #طلا شود
و #ماه از پیشانی ام بتابد
بگو دوستم داری تا زیر و رو شوم
تبدیل شوم
به خوشه ای #گندم یا یکی نخل !
بگو ... دل ، #دل نکن
بگو #دوستم داری
تا شعرهایم بجوشد و واژگانم #الهی شوند... #عاشقم_باش !
تا با اسب به فتحِ خورشید بروم
دل ، دل نکن ... *
جهنم چیست ؟
جهنم کانون قهر و غضب و خشم الهی است که طبق این آیه ، خداوند همه گناهکاران ، ستمگران ، کافران ، مشرکان ، منافقان و … را در آن جمع می کند و دارای ۷ درب و ۷ طبقه است که هر گناهکاری را به مقتضای گناهش در طبقه ای قرار خواهد داد .
و اما .....
⚡ آسان ترین عذاب جهنم ⚡
آسان ترین عذاب جهنم این است که یک جفت نعل از آتش بر پای او می زنند که از شدت حرارت آن نعل ها ، مغز سرش می جوشد . مانند آتشی است که زیر دیگ روشن کنند و آب در دیگ به جوش می آید و او خیال می کند که عذاب او از عذاب همه اهل جهنم شدید تر است در حالی که عذاب او از همه عذاب ها سبکتر و خفیف ترمی باشد .
گاه آدم ، خود آدم ، عشق است .. بودنش عشق است .. رفتن و نگاه کردنش عشق است .. دست و قلبش عشق است .. در تو می جوشد ، بی آنکه ردش را بشناسی .. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده ، روییده .. { محمود دولت آبادی }
روزهاي بدي دارم
اين را از چيزهاي زيادي فهميدهام
از اينكه اين روزها
آنقدر تنها بودهام
كه دلم به يك سپور گرم شده است
تا دردهايم را جارو بكشد
دردهايي كه بدجور كشيدني شدهاند
از اينكه چاي هم دلش
براي دو فنجان لبسوز ميجوشد
و از انگشتانم
كه جوهرهي نوشتن يك نامه را ندارند
و از اين گوشي خاموش
كه تا انگشت رويش ميگذارم
خاطرهي پــچپــچ عاشقانهاي
اوضاع روحيام را خراب ميكند ..
نگو دوستت دارم
انسان این واژه را می شنود
واژه ، از پوستش رد می شود
با نگاهی پایین می رود
اسب های قلبش شیهه می کشند
تندتر می دوند بر سینه اش
محکم تر سُم می کوبند ..
نگو دوستت دارم
انسان باور می کند
افسار اسب وحشی را به دستت می دهد
به تو تکیه می کند
در آغوشت اشک می ریزد
یال هایش را می دهد تو شانه کنی
انسان باور می کند
و عشق ، دردناک ترین اعتقاد است
اعتقادی که با سیلی پاک نمی شود
با خیانت ، قوت می گیرد
با اهانت ، راسخ تر می کند ..
به انسان نگو دوستت ندارم
ضربانش کند می شود
پای اسب هایش می شکند
اسب ها بر زمین می افتند
درد می کشند
انسان می باید ، حیوان را راحت کند
انسان عرق می ریزد
اشکهایش در بالشت ، جمع می شود
عطر موهایت را حبس می کند ، نفس نمی کشد ..
بالشت را روی سینه اش میگذارد
به قلبش گلوله می زند
بخار گرم از گلوی اسب ها بالا می رود
از دهانشان بیرون می جوشد
سینه ی انسان سبک می شود
اسب ها ، به سمت کوهستان دور می دوند
سم هایشان صدا ندارد
یال هایشان یخ بسته شیهه میکشند
صدایشان را ، کوه پس نمیدهد
عشق از دست می رود
انسان گناه دارد
نگو دوستت دارم
انسان باور میکند
نگو دوستت ندارم ..