✿ کپشن خاص ✿
- زنها به جنگ نمیروند
فقط موقعِ خداحافطی با نگاهشان به مردها میگویند؛
زنده بمانید و برگردید
خانهای برایِ آرام گرفتن
قلبی برایِ دوست داشتن
و امیدی برایِ بزرگ شدن در انتظارِ شماست
و همه مردها برایِ برگشتن به خانه است که میجنگند.
حالا یا با خستگیهایشان
یا با دشمن.
#لطیف_هلمت
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی حافط
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم شعر سپید باری
گفتم : رقیب ، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی؟
گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویش گفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم : کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش ؟
گفتا : خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم : بگو ، ز ساقی حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشی در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که دست خود را بردار از سر دل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم : بگو ، ز محمل یا از کجاوه یادی
گفتا : پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقی
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد یا نیاورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگی
گفتا : که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم : سراغ داری میخانه ای حسابی ؟
گفتا : آنچه بود ار دم گشته چلوکبابی
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم از ته زدند آن ها
گفتم : شما و زندان ؟ حافظ ما رو گرفتی ؟
! گفتا : ندیده بودم هالو به این خرفتی
خداحافظی میکنی از کسی که از تو یه دنیا محبت گرفت
خداحافطی درد سنگینیه الهی بمیرم که گریت گرفت..!
بچه ها من دارمممم میرممم تا بعد از امتحانا خداحافط همتون
چــــرا ادمــــها نمــــی دونــــن بعــــضی از خــــداحافطــــی هــــا یعـــــنی:
نـــــــــزار بـــرم
یعنـــــی بـــرم گـــــردون
ســـفت بغــلم کــن
سرمو بچسبون به سینه ات وبگو :
خداحافظ و زهــــرمار.. بیخـــود میـکنی مـــیگی خداحافظ.. مــگه من میــزارم بــری