✿ کپشن خاص ✿
اول قصه دلم خواست کنارم باشی
مرهم حال من و صبر و قرارم باشی
رنگ و رخسار دلم رفت در این سختی ها
دل به تو داده که تا نقش ونگارم باشی
قلب من وسط پاییز همین طوفان بود
گفتم ای کاش بمانی و بهارم باشی
پشت هم شعر غزل شعر غزل شعر غزل
من برای تو همایون تو سه تارم باشی
با تو من عهد نمودم که تو را دارم پس
دل به مردی ندهم چون تو قمارم باشی
تا که خندیدی و چشم تو به چشمم افتاد
بی جهت خواست دل آهوی شکارم باشی
شکل این قصه عوض شد و تومیفهمیدی
گفتم ای کاش در آغوش وحصارم باشی
نه قراری و نه قولی نه! فقط دل بستم
تا که تو معجزه ی حال نزارم باشی
وای عاشق شدم و حال دلم آشوب است
کاش مانند من این لحظه دچارم باشی
من فقط خواسته بودم که تو مرهم باشی
فکر کردی که خودت دار و ندارم باشی؟
#الهه_رضایی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی حصارم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شهریارت می شوم ، دار و ندارم می شوی
ماه رویم ! اخترِ دنباله دارم می شوی
صخره ام ! یاد تو موجِ روزگاران من است
بی قرارت می شوم اما قرارم می شوی
روزی از این روزها دل را به دریا می زنم
نا خدایت می شوم امیدوارم می شوی
متهم نه ! من که محکومم به عشقت نازنین
شوره زارم من ولیکن لاله زارم می شوی
تا سحر امن یجیبا بر لبم جاری ست تا
شامی از این شامها شب زنده دارم می شوی
واژگون می سازم این تقدیر شوم این ننگ را
گر چه از انصارم اما انحصارم می شوی
از امید از بیم از رفتن که می گویم شبی
شک ندارم تا سحر چشم انتظاری میشوی
شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟
نیست از هیچ طرف راه برون شد زشبم
زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟
از ازل ایل وتبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته ی این ایل وتبارم چه کنم؟
من کزین فاصله غارت شده ی چشم تو ام
چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم؟
یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است
میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟
"سید حسن حسینی"
قفس چنان به پرو بال من سرایت کرد
که عاشقانه بغل کرده ام حصارم را