حرف را می‌شود ازحنجره بلعید ونگفت
وای اگر چشم ‌بخواند غمِ ناپیدا را...

. .

- حرف را
میشود از حنجره بلعید و نگفت...
وااای اگر چشم بخواند ،
غم ناپیدا را !

#مهدی_فرجی

. کپشنِ خاص .

- جمعه شاعر ترین روز هفته است..
با نسیم ملایمِ بالِ یک شاپرک پلک های خوابش می پرد ..
با خمیازه ی نور نفس نفس میزند..
خورشید که می رود، گریه اش می گیرد سرش را روی پای هفته می گذارد بغضش راه می رود روی حنجره هفته..
شعر که می گوید موسیقی و ماه به آسمان می آید ...

#روشنک_آرامش

حرفهایم پر از خیال است،خیالم پر از سکوت و سکوتم پر از حرفهایی که به دنبال هم درون حنجره‌ام
اعدام شده اند....

. .

اینجا تمام حنجره‌ها لاف مےزنند...
هرگز ڪسے هر آنچہ ڪہ مےگفت آن نبود...

اینجا تمام حنجره ها
لاف می زنند
هرگز کسی هر آنچه که می گفت
آن نبود

حرف را
می شود از حنجره بلعید
و نگفت

وای اگر چشم بخواند
غم ناپیدا را...

(مهدی فرجی)

#سیگار
خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید و تو وجودم را

✨
وقتی تو نیستی
شادی کلام نامفهومی‌ست
و دوستت می‌دارمـ رازی‌ ست
که در میان حنجره‌ امـ دق می‌کند
و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم؟
اینجا که ساعت و آیینه و هوا
به تو معتادند

دردیک پنجره راپنجره ها میفهمند,
معنی کورشدن راگره ها میفهمند!
سخت بالابروی,ساده بیایی پایین!
قصه تلخ مراسرسره هامیفهمند,
یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن,
چشم هابیشترازحنجره هامیفهمند....