لنگ های چوبی درب حیاطمان
گرچه کهنه اند و جیر جیر میکنند ؛
ولی خوش به حالشان که
لنگه ی همند ...
منسوب به پناهی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی حیاطمان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
لنگه های چوبی در حیاطمان
گرچه کهنه اند و جیر جیر می کنند
محکمند !
خوش به حالشان
که لنگه ی همند.
#حسین_پناهی
•
از عطرِ بهار نارنج های حیاطمان
نویدی از عشق می رسد
به گمانم خوشبختی
این بار پشتِ درِ خانهی ماست..
. .
و عشقِ تو
مثل گلِ یاس حیاطمان می ماند
که هر صبح از عطر آن مست میشوم
چشمهایم را می بندم
نفس میکشم تو را
بویت هوای ریه هایم را تازه میکند
و من پُر میشوم از عطرِ دوست داشتنت ...
#شقایق_نیکومنظری
•
از عطرِ بهار نارنج های حیاطمان
نویدی از عشق می رسد
به گمانم خوشبختی
این بار پشتِ درِ خانهی ماست..
#مسلم_خزایی
♡
لنگه های چوبی درب حیاطمان؛
گر چه کهنه اند و جیرجیر می کنند؛
ولی خوش به حالشان که لنگه ی هم اند
✨
خرداد همین نزدیکیهاست
شاید در باغچه یِ کوچک گوشه حیاطمان
یا شاید روی گل های پیراهنت
یا اینکه شاید پشت در خانه مان
دستش را گذاشته باشد روی زنگ
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.
ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.