گاهی زندگی ما رو در مخصمه هایی قرار میده و وادارمون میکنه تلاش کنیم تا به حدی قوی بشیم که از اون بحران خارج بشیم و عبور کنیم؛
اما بعدش میبینیم که همین تلاش هایی که کردیم ادامه راه زندگی ما رو روشن تر کرده...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خارج
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تجربه بهم نشون داد آدم هرچقدر که سنش میره بالا و تجربیات عاطفی متفاوتی رو از سر میگذرونه اگر عاقل باشه به رابطهی بهتری میرسه.
فقط کافیه از نقش قربانی خارج بشه اشتباهاتش رو ببینه و بپذیره و تغییر کنه اونوقت یه جایی به اون ارتباطی میرسه که همه جوره حالشو خوب میکنه.
Do not hate someone for a long time because hatred becomes your weakness.
Learn to remove the person you want from your circle of attention.
برای مدت طولانی از کسی متنفر نباشید چون تنفر تبدیل به نقطه ضعفتان می شود.
یاد بگیرید فرد مورد نظرتان را از دایره ی توجه تان خارج کنید.
یه جا نوشته بود:
«توان انسان برای جنگیدن توی زندگی محدوده.
بیش از اونکه مهم باشه بدونی چطور بجنگی،
مهم اینه که تشخیص بدی کدوم میدون محل
مبارزه تو نیست و ازش خارج شی، و احساس
شکست و بازنده بودن نکنی.»
The first time I ignore, the second time I forgive and the third time you don't exist for me anymore.
دفه ی اول نادیده میگیرم، دفه ی دوم میبخشم و دفه ی سوم دیگه برام وجود خارجی نداری.
از راههای رسیدن به آرامش اهمیت ندادن به چیزهایی که کنترلشون از دستت خارجه.
"Be willing to step outside your comfort zone once in a while; take the risks in life that seem worth taking. The ride might not be as predictable if you'd just planted your feet and stayed put, but it will be a heck of a lot more interesting."
هر چند وقت یکبار مایل باشید که از منطقه راحت و امن خود خارج شوید؛ ریسک هایی را در زندگی بپذیرید که به نظر می رسد ارزش انجام دارند.
اگر فقط پاهای خود را روی هم گذاشته باشید و در جای خود بمانید، ممکن است مسیر راه قابل پیش بینی نباشد،
و این کار بسیار دشوار تر و از طرفی بسیار جالب تر خواهد بود.
People ask you questions in their minds, then they answer questions, then they make decisions, then they get upset about the answer they give themselves, then in the world outside their minds, they raise their inner anger; Then they expect to understand. I wish I was a tree, or a cat, or a cloud, I was anything but human.
آدمها تو ذهنشون ازت سوال میپرسن، بعد به جات جواب میدن، بعد جات تصمیم میگیرن، بعد ازت بابت همون جوابی که خودشون دادن ناراحت میشن، بعد تو دنیای خارج از ذهنشون خشم درونیشون رو روت بالا میارن؛ بعد انتظار درک هم دارن.کاش درخت بودم، یا گربه، یا ابر مثلا؛ هرچیزی بودم جز آدمیزاد.
خوشحالم میکنه و روز هام رو از یکنواختی خارج میکنه و باعث میشه احساس کنم زندگی اونقدر ها هم مزخرف نیست؟ بله. قراره بذارم اینارو خودش هم متوجه بشه؟ خیر.
تو زندگیت یه سری چهارچوب تعیین کن
و هیچوقت ازشون خارج نشو
آدم بی در و پیکر خیلی خطرناکه ..