امیدی دارم که میآید و میرود، اما هرگز رهایش نمیکنم؛ هرگز با «خدانگهدار» بدرقهاش نمیکنم.
- محمود درویش
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خدانگهدار
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دیگه دلم طاقت نیاورد، گفتم زنگ بزنم یه سؤالی ازت بپرسم: تو کسی رو داری که وقتی دلت پُره، در بزنه بیاد توو، بگه بیا بغلم ببینم چته؟! فقط خواستم بگم: من ندارم همین... خدانگهدارت!
گفت:
عاشقی؟
گفتم:
نه، هنوز کسی را ندارم
که تا صحبتم با او گرم شد
خیلی زود نگوید
مزاحمتان نشوم
خوب باشید
و خدانگهدار
✿ کپشن خاص ✿
هر زنی حق داره گاهی به جانانش بگه میرم
نه واسه اینکه واقعا میخواد بره..!
واسه اینکه جانانش دستاش و بگیره بغلش کنه و بگه کجا میری؟!
اومدنت تو زندگیم به اختیار خودت بود اما تا زندهام حق نداری بری، من نمیذارم بری .. لازم باشه به زور نگهت میدارم، این زور گفتن از اون حرفاست که به زن حس آرامش میده.
اما من هرگز از رفتن نگفتم، هرگز جرات گفتنش و نداشتم؛ میترسیدم بهجای اینکه بشنوم:
"یا بمان یا که نرو یا نگهت میدارم"
تلخترین جملههارو بشنوم
میترسیدم بشنوم هرجور راحتی، یا بشنوم باشه خدانگهدار مراقب خودت باش
گاهی ترس از تلخیها، اشتیاق بعضی چیزای شیرین و از آدم میگیره.
#زهرا_مسیحا
خدانگهدار عشق سابق..
تو قلب منو کردی تیکه پاره.
.. ..
الکساندر پیرهوف کیست؟؟
.
.
.
.
.
.
منم نمی دونم...
.
تا یک روز دیگه و یک شخصیت ناشناس دیگه خدانگهدار
O_o
سلام
راستش من دیگه فک نمیکنم بتونم بیام اینجا واقعا نمیشه درسم روبا اینترنت پیش ببرم ...
آقاپوریامرسی بابت همه چی...امیدوارم همگی حلالم کنید
امیدوارم به اون بهترین هایی که خدابراتون میخواد برسید...
یاعلی خدانگهدار.
مادر خودم،خوب من
پناه لحظه های سخت من
حالا که نیستی به کی پناه ببرم؟
تو مادر، بی تو تنهاتر شدم.
ای کاش میشد یک بار دیگه بغلت کنم.امشب آسوده بخواب مهربون من.
دلم واست تنگ میشه مادری.
خدانگهدارت
دوستام مخصوصاً رفقای خاص میدونم یک مدت ازتون دور شدم حالم خوب نبود من به.مدیرایمیل زدم اما دیگه نمیشه این حساب تافردا نهایتا پاک میشه نخواستم از قبل بگم ک بگین میخواد نازکنه فدای همتون خدانگهدارتون اینو از ی دختره کپی کردم چقد کامنت گریه براش گذاشتن
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم عزیزم این کار را نکن
نگفتم برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه
رویم را برگرداندم
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم
نگفتم عزیزم متاسفم
چون من هم مقصر بودم
نگفتم اختلاف ها را کنار بگذاریم
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است
گفتم اگر راهت را انتخاب کرده ای
من آن را سد نخواهم کرد
حالا او رفته
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم اگر تو نباشی زندگی ام بی معنی خواهد بود.
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد.
اما حالا تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم
نگفتم بارانی ات را درآر
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم
نگفتم جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بی انتهاست
گفتم خدانگهدار موفق باشی
خدا به همراهت او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم زندگی کنم