همه ﺧﺮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺑﯿﻢ !
ﺑﯿﺨﻮﺩﯼ ﻻﻑ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ و ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺧﻼﻗﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﻼﻕ !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍهی های ﻣﺎ ﺍﺭﺿﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ !
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خرابت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
چشم من در پی مهرتو چو دریاست رفیق...
لذت عشق به این غصه و غم هاست رفیق...
رد پایت که نشسته به قلبم ای یار...
ازنشان تو دلم واله و شیداست رفیق...
به امیدی که دگرباره بیایی ای دوست....
به رهت دیده من محو تماشاست رفیق...
تاکه مست از می چشمان خرابت کشتیم..
مجلس عیش دراین میکده برپاست رفیق..
من ماتم زده را لذت عشقت کافیست...
گربساط طرب و سور مهیاست رفیق...
پای درراه طلب تاکه نهادم سهل است...
چو بگویند دلت آن سر دنیاست رفیق...
چه غم از ماتم هجران و شب سخت فراق
اثرصبح وصالت که هویداست رفیق...
پای بگذار دراین کلبه ای احزان یک شب
تانگویند مرابیکس و تنهاست رفیق
همه آباد نشینان ز خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آباد ترم
هروقت دیدی اعصابت خرابه یه دهن آواز بخون
۲دقیقه نگذشته خنده ت میگیره
چون متوجه میشی صدات از اعصابت خرابتره :D
دلم می خواهد آرام صدایت کنم
و بگویم تو خود آرامشی
ومن خود بیقرار
خدایا !
خرابت می شوم !
مرا هر گونه که می خواهی بساز…
تمام دنیا هم که بروند
تمام دنیا هم که نباشند
تمام دنیا هم که مرا نخواهند
تمام دنیا هم که آوار شود بر سرم
تمام دنیا هم که دل خراب مرا خرابتر کنند
تو هستی…
آغوش تو باشد ، بوسههای تو باشد ، همین برای یک عمر زندگی کافیست…
به سلامتی اونیکه
میتونست ازت انتقام بگیره
میتونست تو جمع خرابت کنه
میتونست اشکت رو دربیاره
میتونست
ولی دلش نتونست...
گفتش خرابت ميشوم...
گفتم تو آبادي مگر...!
گفتش ندادي دل به من ...
گفتم تو جان دادي مگر...!
گفتش فراموشم نکن...
گفتم تو در يادي مگر...!
گفتش خيلي خري...
منم گفتم خودتي بيشعور
هيچي ديگ بازم عاشقانه نشد�����
خرابت میکند چشمان آبادی هر از گاهی
به آتش می کشاند شهر را بادی هر از گاهی
تو شیرین هزاران خسرو هم باشی دلم قرصست
که می افتد به یادت عشق فرهادی هر از گاهی
تو رستم باش و من سهراب، اما خوب میدانم
که می افتد به پای صید، صیادی هر از گاهی
تو با من سرگرانی و من از قهر تو غمگینم
ولی شادم به اینکه با کسی شادی هر از گاهی
تو دربند نگاهی نیستی، هرگز نمی فهمی
که قلیانهای دربند و فرحزادی هر از گاهی...
حسین زحمتکش
ب اندازه اوضاع مملکت خرابتم اگه دروغ بگم یارانه ام قطع بشه:))