مهم نیست چقدر می مانی؛ یک روز، یک ماه، یک سال.
مهم کیفیت ماندن است.
بعضی ها در یک روز تمام دنیا را به تو هدیه می دهند.
گاهی بعضی ها یک عمر کنارت هستند،
اما جز درد هیچ چیز برایت ندارند،
خوره می شوند،
می افتند به جانت
و تا ته روحت را می خراشند،
اما بعضی ها ناب هستند
و به تو لحظه های ناب تری را هدیه می دهند.
این بعضی ها مهم نیست چقدر بمانند؛
هر چقدر هم که زود بروند،
یادشان، حس خوب بودنشان تا همیشه هست.
این آدمها و این لحظه ها را دیوانه وار دوست دارم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خراشند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
همه آبهای دنيا هم نميتوانند يک کشتي را غرق کنند،
مگر اينکه در داخل کشتي نفوذ کنند.
بنابراين تمام نکات منفي دنيا روي شما تأثير نخواهد داشت،
مگر اينکه شما اجازه دهيد.
آدمهايي که شما را بارها و بارها ميآزارند،
مانند کاغذ سمباده هستند.
آن ها شما را ميخراشند،
اما در نهايت اين شما هستيد
که صيقلي و براق خواهيد شد!
وآن ها مستهلک و فرسوده.
محال است بارانی از محبت به کسی هدیه کنی
و دستهای خودت خیس نشود!
چه زیباست!
بی قیدوشرط عشق بورزیم!
بی قصدوغرض حرف بزنیم!
بی دلیل ببخشیم!
وازهمه مهمتر
بی توقع
به تمام موجودات
محبت کنیم...
عجیب است که مردم چقدر برای مبارزه با شیطان تلاش میکنند
اگر همین انرژی را صرف عشق ورزیدن به همراهانشان کنند،
شیطان در تنهایی خود خواهد مرد.
مــــن
به جـــــای خالیِ بعضـــی ها
بشتـــــر از خودشـــــان عادت کرده ام
اعترافِ تلخی ست
اما من اعتراف می کنم
گرچه تلخی این اعتــــــراف سخـــــت است
اعتـــــــراف میکنم که امــــروز
از نبودن خیلــــــی ها خوشحالــــــــم
و از حذف بعضـــــی ها از زندگی ام خوشحال تر
مــــــن
عـــادت کرده ام به جـــــای خالــــی ها در زندگــــی ام
عــــــادت کرده ام
به نبــــــودنشان
به رفتنشــــان
به زخـــــــم هایشان
امــــا...
این تنهــــــایی ها...
وای از این تنهـایی ها که چندگاهی ست خستـــــــــــــه ام کرده است
قلبم درد میکند
سرم گیج مـــــی رود
نبضم کند مــــی زند
انگـــار که هیچ اتفـــاقی حالم را خوب نمی کند
حبس کرده ام خــــود را در اتاقی که
از در و دیــــوارش صـــــدای غـــم به گوش می رسد
گوشه گیر شده ام
و از آدم هــــــا فـــــراری...
حس بیماری دارم که هر چه تقلا میکند برای خلاصی
مرگ به سراغش نمی آید
دلم گرفته است
از این آدم ها
که هر روز سنگی تر و بی رحم تر میشوند
و روحت را می خراشند
از آدم هایی که با حرف هایشان
خنجر میکشند بر قلبت
و با خون َش قهقهه میکشند بر روی لبهایشان
برای دلبری دیگری
از آدم هایی که
با نگاه های سَردِشان
آتش مهربانی را در دلت خاموش میکنند
از آدم هایی که
پای درد دلهایت مینشینند و
آن گاه تمام حرف هایت را
انگشتری میکنند بر دستانشان
مدام آن را به رخ َت میکشند
از آدم هایی که
تمامت را می بَرَند
حِست را
نازت را
طرز لباس پوشیدنت را
علایِقت را
رفتارت را
مهربانی هایت را
حتی عشقت را...
به خیالشان که این ها گرفتنی ست
نمی دانند
مثل تو تنها یکی ست
هر چقدر هم که تقلا کنند و ظاهرشان را شبیهَ ت کنند
احساس ها و نازها و رفتار ها و مهربانی ها
ذاتی ست
دلم گرفته است
از دنیایی که هر روز خاکستری تر میشود
کاش کسی بود که
پای حرف هایت می نشست
من خسته ام از این زندگی مجازی
از این درد دل های مجازی
از این همراهی های مجازی
از این گریه های مجازی
از این آغوش های مجازی
دلم میخواهد باز گردم به گذشته
به روز هایی که بوی خاطراتش
هنوز لای آلبوم های ِ قدیمی ام هست
روز هایی که آدم های قصه یِ من
هنوز بی مهری ها را
نیش زدن ها را
سرد بودن ها را
یاد نگرفته بودند
ببار باران
ببار بر من و تنهایی هایم
ببار بر من و خستگی هایم
بشوی غبارِ خاکستریِ دلم را
تازه کن روحِ خسته ام را
نفس بده به لحظه هایم
ببار که بارشِ قطره هایت
در دلِ تابستان
تبِ مردادی ام را پایین بیاورد
ببار تا زیر قطره هایت اشک هایم پنهان بماند
بارش َت که تمام شد
نقاب خنده را بَر میدارم
و بَر صورت رنگ پریده ام می زنم
باید همه چیز عادی به نظر برسَد
هیس.....! چیزی نگو
این حرف ها بین من وتو و دَر و دیوار هایِ این اتاق بماند
تو بارانی....
زلال و پاک و بخشنده
نمی دانی انسان بودن چیست!!
که گَر میدانستی هیچگاه نمیباریدی پیش چشم هایشان
انسان که باشی باید خیلی چیز ها را پنهان کنی
انسان که باشی حرف هایت تا ابد در دِلت می ماند
انسان که باشی زندگی میان انسان ها سخت می گُذرد
آن قدر سخت که
عادت میکنی به جای خالیشان
حتی به حذف کردنشان از زندگیت
و فراموشیشان در یاد و خاطِرَت
آن گاه اِعترافاتَت را بلند بلند فریاد میزنی
و می نویسی...
می نویسی تا یادِ قلبت باشد
شیرینی این اِعترافِ تلخ.
دلم گرفته است باران
ببار بر من و تنهایی هایم
ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ…
ﻳﮏ ﺭﻭﺯ…
ﻳﮏ ﻣﺎﻩ…
ﻳﮏ ﺳﺎﻝ…
ﻣﻬﻢ ﮐﻴﻔﻴﺖ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺍﺳﺖ…
ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ…
ﺩﺭ ﻳﮏ ﺭﻭز…
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ…
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ…
ﮔﺎﻫﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ…
ﻳﮏ ﻋﻤﺮ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ…
ﺍﻣﺎ ﺟﺰ ﺩﺭﺩ…
ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ…
ﺧﻮﺭﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ…
ﻣﻰ ﺍﻓﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺖ…
ﻭ ﺗﺎ ﺗﻪ ﺭﻭﺣﺖ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﺮﺍﺷﻨﺪ…
اما ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ…
ﻧﺎﺏ ﻫﺴﺘﻨﺪ…
ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ…
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺏ ﺗﺮﻯرا…
ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ…
ﺍﻳﻦ ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ…
ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ…
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﺮﻭﻧﺪ…
ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ…
ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ…
ﺗﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﺴﺖ…
ﺍﻳﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ…
ﻭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ…
ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ…
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ...