به مرگ
چاره نجستم که در جهان مانم
به عشق زنده شدم
تا که جاودان مانم
به مرگ زنده شدن هم
حکایتی است عجیب
اگر غلط نکنم خود به جاودان
مانم
در آشیانه طوبا نماندم از سرناز
نه خاکیم
که به زندان خاک دان مانم
ز جویبار محبت
چشیدم آب حیات
که چون همیشه بهار
ایمن از خزان مانم
چه سال ها که خزیدم به کنج تنهایی
که گنج باشم
و بی نام و بی نشان مانم
دریچه های شبستان
به مهر و مه بستم
بدان امید که از چشم بد نهان مانم
به امن خلوت من تاخت شهرت و نگذاشت
که از رفیق زیانکار در امان مانم
به شمع صبحدم شهریار و قرآنش
کزین ترانه به مرغان صبح خوان مانم ...
"مرحوم استاد شهریار"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خزیدم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
هر کس راه خودش میرفت
که ناگهان باران گرفت
جایی
کنارچتر تو خالی.....
خزیدم
زیرنگاه تو شیطنت ابرها کارخودش راکرده بود