"Chrysalism":
به اون حس امنیت و راحتی که
وقتی تو خونهایم و داره رعد و برق
میزنه و طبیعت خشمگینه داریم میگن.
یه حس گرم و نرم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خشمگین
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یه استادی داشتیم حرف جالبی میزد، میگفت کسی که زیاد غم رو زندگی میکنه باید ترغیبش کنیم به خشم تبدیل بشه و کسی که زیاد خشمگین هست رو یادبدیم غم رو تجربه کنه، انگار این دوتا حس همدیگه رو متعادل میکنن
قلبم شکسته، خشمگینم و خستهم از توضیح دادن به همه که حق دارم برای خشم و شکستگیم.
اگر غمگین اگر زخمی،
اگر اندوهگین از واقعیتها
و بغضی در کمین از سوءنیتها
اگر سرکش، اگر یاغی
اگر چون مار زخمی، از سیاستهای شوم و نحس قدرتها
اگر من ارتشی تنها
به پیش ظلم استکبار و
همچون کوهی از خشمم؛
برای این ستمها، رنجها، محروم بودنها
اگر اینقدر نا آرام و داغ و بیقرارم من
اگر اندوهبارم، خشمگینم، سوگوارم من؛
در آغوشم بگیری، خوب خواهمشد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
کمی آرامتر از قبلم. انگار خشمی دیرینه را برونریزی کرده باشم! انگار فریادم را به گوش همانی رساندهام که باید، خشمم را بدون پرده به همانی ابراز کردهام که باید. دیگر با همه دعوا ندارم، دیگر بیدلیل خشمگین نیستم و فارغ از نتیجه، آرامترم.
کدخدا آب روستائیان را فروخته بود و من روستاییِ غمگین و خشمگینی بودم که جسورانه توی چشمهای بیشرم کدخدا نگاه کرده بود و یک سیلی محکم به او زده بود.
نه آب بازگشت، نه کدخدا عذرخواهی کرد، اما روستائی، آرامتر از همیشه به خانهاش بازگشت
. .
#زهردار
آدما وقتی تو را خشمگین می سازند که یا برات مهم اند و یا خودت را برای آن ها مهم می دانی . . .
من خیلی وقت است که خشمگین نمی شوم . . . !.
مرﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ...
ﺑه همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ:
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ.
ﺯﯾﺮﺍ ﺣﺘﻤﺎ ﺑه خاﻃﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﺵ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ در روز بعد ﺳﺮﮐﺎﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ارباب ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ.
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ تشکر کرد و ﺩﻟﯿﻞ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩ.
ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑه شدت ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ...
ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ باز هم ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ و علت این کار را ﺍﺯ ﺍﻭ نپرسید.
ﭘﺲ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ به همین ﻋﻠﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ!
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﮔﻔﺖ:
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ برای ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺎﺭ از حقوقم ﮐﻢ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻨﺪ ﺭﻭح هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭاضی اند ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺭﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن ها ﻧﺴﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ.
پر از خاطراتِ مبهم،گاهی خشمگین،گاهی تو فکرِ عاشقانه مردن!
. .
چو حالِ نوبهاری،
خشمگین و مهربان باهم
سلام ای روز گاهی آفتابی، گاه بارانی!
.حسین منزوی
.انتظار اثر ویکتوریا والدمیر
#mim.
✿ کپشن خاص ✿
هربار در یک رابطه شکست میخوریم، افسرده و خشمگین شده و سخنانی مانند:
"دیگر نمیتوانم به کسی اعتماد کنم !"
"زندگی چقدر پوچ است !"
"هرگز اجازه نمیدهم کسی اینکار را دوباره با من انجام دهد!"
را بارها از ذهن میگذرانیم ..ولی؛ وجه بدتر داستان این است که چون ما، برای شروع ارتباطهای جدید، به خودمان فرصت رسیدگی و التیام دردهای درونیمان را نمی دهیم، این شکستها را دوباره و دوباره تجربه خواهیم کرد ...
.دبی فورد