و زمانیکه بهش نگاه میکنی،
اگه حس خشنودی نکردی از داشتنش، مال تو نیس که نگهش داری،
او دلیل خوشحالی یک مرد دیگه ست.
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خشنودی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
کوهنوردان کوه های آلپ با رسیدن به نیمه ی راه ، در استراحتگاهی در آنجا استراحت می کنند.
آنان اگر صبح زود کوه نوردی را شروع کنند ، موقع ناهار به همان استراحتگاه می رسند.
صاحب آن استراحتگاه طی سالیان متوجه شده که اتفاق جالبی رخ می دهد :
وقتی کوه نوردان وارد استراحتگاه می شوند و گرمای آتش را حس می کنند و بوی غذا به مشامشان می رسد ، برخی از آنان وسوسه می شوند و به همراهان خود می گویند: " می دانی فکر کنم بهتر است همین جا منتظر بمانم و شما به قله بروید و برگردید. وقتی برگشتید با هم پایین می رویم."
وقتی کنار آتش می نشینند و آواز می خوانند ، جرقه ای از خشنودی آنان را فرا می گیرد.
در همین هنگام بقیه ی گروه لباس هایشان را می پوشند و مسیر خود را به سوی قله ادامه می دهند.
در ساعت بعد فضای شادی بخشی کنار آتش وجوددارد و اوقات خوبی را در مامن آرام خانه کوچک سپری می کنند. اما حدودا سه ساعت بعد ، آرام می شوند و به سمت پنجره می روند و به بالای کوه می نگرند و در سکوت به دوستانشان که در حال بالا رفتن از قله هستند ، نگاه می کنند.
جوّ موجود در استراحتگاه از شادی و لذت به سکوت مرگبار و غم انگیز مراسم تشییع جنازه تبدیل می شود.
متوجه می شوند که دوستانشان بهای رسیدن به قله را پرداخته اند.
چه اتفاقی افتاد؟
راحتی موقت پناهگاه باعث از دست دادن باور آنها به هدفشان شد.
این ، برای هر یک از ما نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
آیا در زندگی ما پناهگاه هایی وجود دارد که مانع رسیدن به قله و از دست دادن هدفمان شود؟
زندگی از دو قسمت تشکیل شده است: قله ها و پناهگاه ها.
در پناهگاه امنیت و آسایش وجود دارد ، خطری جان شما را تهدید نمی کند ، اما برای تجربه ناب زندگی و صعود کردن و قرار گرفتن در اوج ، باید با چالش قله رو به رو شد و بر آن غلبه کرد.
مثبت اندیشی یعنی:
نیمه خالی لیوان رو میبینم و میدونم چرا خالیست، اما چون نیمی از لیوان پر هست احساس خشنودی و رضایت میکنم.
در ضمن تلاشم برای افزودن به پُر شدن بیشتر لیوان رامتوقف نمیکنم.
بنابراین:
- دنبال حرفهای خوب و کلمات شادتر، مطمئن و مثبت میگردم.
- دربارهی هر ماجرایی حرفهای خوبی میزنم.
- با داشتن ملاحظاتی از افراد منفیباف فاصله میگیرم.
- سعی میکنم اگر حرف خوبی برای گفتن ندارم، سکوت کنم.
باورهای غیر منطقی یک ذهن
1. همه افراد جامعه باید مرا دوست بدارند و تأییدم کنند.
2. برای اینکه فردی ارزشمند و محبوب باشم، باید در همه زمینهها توانمند و بالیاقت بوده، در همه عرصهها باید پیشرفت کنم و دستآوردهای قابل توجهی کسب کنم.
3. جهان باید جایگاه عدل و انصاف بوده، همیشه باید با من خوب رفتار شود.
4. باورها و ارزشهای دیگران باید مشابه باورها و ارزشهای من باشد. دیگران باید کارها را همانطوری انجام دهند که من انجام میدهم.
5. افراد خاصی وجود دارند که بدذات و شرورند. آنها باید برای رفتارهای زشت خود بهشدت مذمت و تنبیه شوند.
6. من وقتی از عهده کاری به خوبی برنیایم، نمایانگر این است که آدم بدی هستم؛ یک شکستخورده و یک آدم احمق.
7. روزگار باید آنچه را من لازم دارم برایم فراهم سازد. زندگی بایست آسوده و راحت باشد. من نباید سختی بکشم یا رنج ببرم.
8. اگر امور و وقایع زندگی آنطور نباشد که من میخواهم، موجب نهایت بدبختی میشود و فاجعهانگیز خواهد بود. وقتی امور بر وفق مراد نباشد، احساس شادمانی و خرسندی در زندگی محال است.
9. اجتناب کردن از مشکلات، آسانتر از رویاروشدن با و حل و فصل نمودن آنهاست.
10. ناخشنودی و بدبختی من بهوسیله عوامل بیرونی (خارج از کنترل من) به وجود آمده است.
11. اگر این احتمال وجود داشته باشد که واقعه ناگواری در زندگی من ممکن است رخ بدهد، از هماکنون باید آماده باشم و بکوشم تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تأخیر اندازم یا از آنها جلوگیری کنم.
12. برای هر مشکل و مسئلهای همواره یک راهحل کامل و درست وجود دارد. اگر من نتوانم به آن راهحل دست یابم، بسیار وحشتناک و فاجعهآمیز خواهد بود.
13. تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگیام تعیینکننده مطلق رفتارها و خصوصیات کنونی من هستند. اثر گذشته را در تعیین رفتارهای کنونیام نمیتوانم نادیده بگیرم.
آلبرت الیس این باورهای سیزدهگانه را در چهار مقوله کلی طبقهبندی کرده است.
به اعتقاد او چهار مقوله باور ناسالم، هسته مرکزی تمام مشکلات روانشناختی هر فرد را تشکیل میدهند:
1. پرتوقعی (انتظار غیرمنطقی)
2. فاجعهپنداری (وحشتناک دیدن وقایع)
3. سطح پایین تحمل ناکامی (بیتحملی)
4. کمارزش شمردن خود (ناارزندهسازی خویشتن).
در میان ۲۷ نوع احساس، غم بیشتر از همه طول می کشد در حالی که شرم، شگفتی، ترس، انزجار، بی حوصلگی، خشم یا احساس آرامش گذرا تر هستند.
معمولا حس اندوه ۱۲۰ ساعت طول می کشد تا رفع شود ولی این زمان برای احساس انزجار یا شرم فقط ۳۰ دقیقه است. نفرت هم ۶۰ ساعت و خوشحالی ۳۵ ساعت دوام دارد.
بی حوصلگی کوتاه ترین احساس به حساب می آید هرچند که پروفسور وردین و پروفسور لوریسن مدعی هستند حتی این زمان هم برای فردی که بی حوصله است، کند می گذرد.
خلاصه ای از نتیجه این تحقیق که در شماره بهار مجله Motivation and Emotion به چاپ رسید در مورد مدت زمان تداوم احساسات مختلف به شرح زیر است:
غم: ۱۲۰ساعت
نفرت: ۶۰ساعت
شادی: ۳۶ساعت
درماندگی، امید، اضطراب، ناامیدی و خشنودی: ۲۴ ساعت
حسادت: ۱۵ساعت
آرامش: ۸ساعت
اشتیاق: ۶ساعت
ستایش و قدردانی: ۵ساعت
استراحت و آسودگی: ۴٫۳ساعت
گناه: ۳٫۵ساعت
استرس: ۳ساعت
غرور: ۲٫۶ساعت
گیج و منگی: ۲٫۵ساعت
عصبانیت، بی حوصلگی و تعجب: ۲ساعت
تحریک: ۱٫۳ساعت
ترحم: ۱٫۳ساعت
تحقیر: ۰٫۸ساعت
ترس: ۰٫۷ساعت
شرم و انزجار: ۰٫۵ساعت
میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...
و میدانی که من شکست ناپذیر هستم ...
و تو مرا داری ...برای همیشه!
چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!
پروردگارت ...
با عشق
وصیت نامه شهید قاسم قاسمی
بسم رب الشهداء والصدیقین
ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفاءزون
و آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقامی بلند است . ایشانند کامیابان.
در این برهه از زمان که کفار و جهانخواران شرق و غرب به مقابله با اسلام و نظام جمهوری اسلامی شتافتند ما نیز باید به این وظیفه وفریضه اسلامی عمل کنیم و به مقابله با کفار برویم.پروردگارا اینک برای رضای تو و برای خشنودی تو به امر خلیفه ی بر حق تو که نائب امام زمان نیز میباشد قدم به صحنه جهاد بر علیه کفر میگذارم بدان امید که یا مرا به فیض شهادت برسانی تا شاید کفاره ای باشد برای محو گناهان و ادای دینی در قبال جمهوری اسلامی و یا مرا بیامرزی و توبه ام را بپذیری.
خداوندا به محمدت و به خمینی ات سوگند که گرانبهاتر از خونم چیزی ندارم که بدهم و اینک این خون من و این هم جان بی مقدار من تقدیم به تو و هدیه به روح تو خمینی کبیر.
تقاضایی که از ملت ایران دارم این است که به سخنان ولی فقیه گوش فرا دهند وپیرو خط امام باشند امام را یک لحظه فراموش نکنند و راه ولایت فقیه را دنبال کنید
« بندگان خدا، قرآن کتاب خدا را بخوانید و از ناخشنودی و خشم خدا برحذر باشید
امام حسن مجتبی.ع »
حضرت فاطمه زهرا (س)
پروردگارا، از تو میخواهم هدایت و پرهیزگاری و پاکدامنی و بی نیازی را و عمل به انچه موجب خشنودی و رضایت توست
نامه ی خدا واسه بنده هاش:
می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.
همان دلهای بزرگی که جای من در آن است
آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس.
و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.
نگران شکستن دلت نباش!
میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...
و میدانی که من شکست ناپذیر هستم ...
و تو مرا داری ...
برای همیشه
چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...
این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!
پروردگارت ...
با عشق !