شوهرم اصرار که یه شب برم خونشون بمونم ولی بابام اجازه نمیداد خلاصه بعد چندماه به سختی راضی شد بمونم
کنارهم خواب بودیم که ...
مشاهده خاطره...

بعضی ها یجوری تو قلبت میشینن انگار از اول خونشون بوده

.࿐

.
غواصا ...
وقتی که میرن
توی آبای عمیق
به خاطر فشار
نیتروژن حل میشه
توی خونشون واسه
همین اگه سریع بیان
بالا حبابای نیتروژن
توی خون درست میشه
و وقتی برسن به قلب
طرف خلاص میشه
آدمم وقتی غرق کسی
باشه و طرف یهو بره
همینجوری میشه
خلاص... یکی از
جوناش کم میشه

اعتراف میکنم رلم بهم درخواست داده فردا شب برم خونشون و... | مشاهده اعتراف کامل.

.
دلم میخواد . . .
یه شب پتو و بالشتمو بردارم برم
در خونشون و بهش بگم برو اونورتر
منم کنارت بخوابم //:

‏بهترین و دلنشین ترین چراغ قرمزا و ترافیکا موقعیه که داری میری که برسونیش خونشون و این توقف ها باعث میشن چند دقیقه بیشتر ببینیش :)

یه جوری تیکه بنداز
طرف راه خونشونو پیدا نکنه ، باش.؟؟

‏مهم‌ترین عامل پیشرفت سوباسا،
دوست پسر مامانش بود که
هی میومد خونشون و
سوباسا مجبور بود بره تو حیاط و
تا صبح روپایی بزنه......

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
(آقای قاضی
خیلی تباه بودیم بخدا..)

‏وقتی توی دیت اول پسری بهت گفت من کلا با خانواده ام راحتم همه چیو میدونن،بدون دیت بعدی داری تو خونشون طوطی اش که با عدس رو پایی میزنه رو نگاه میکنی

امروز یه خانواده رو از خونشون انداخته بودن بیرون با وسایلشون کنار خیابون بودن. تصویر مردی که نمیتونست سرشو بیاره بالا و زن و بچشو ببینه قطعا غمگین ترین تصویر دنیا بود برا من.