مولانا را یکی خبر آورد
که شمس الدین را دیدم
مولانا هر چه پوشیده بود به وی بخشید
به مولانا گفتند :
دروغ می گوید و خلاف است
این همه را به وی چرا بخشیدی ؟
مولانا فرمود که :
این مقدار را جهت دروغش دادم
اگر راست گفتی جانها دادمی ....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دادمی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حیف نون بچشو می ذاره مدرسه تولندن تاانگلیسی یادبگیره
بعدازیک سال میره بهش سربزنه تمام همکلاسیاش دادمیزنن:
شمس ا... بوات اومده:)))
عاغا قدیما ی مامور شهرداری می اومد توکوچمون دادمیزد :عاااشششششغاااااااال! عااااشششششغاااالتو بیار.. عاااشششششغااااااااال!
هنوزم ک هنوزه نمیدونم منظورش از اشغال اولی و اخری چی بود؟ اشغالا بودن؟ ما بودیم؟ :|
بوسید بین گریه مراوگذاشت رفت
بی معرفت نگفت چراوگذاشت رفت
رفتم که التماس کنم مـــــردباشدو...
تنهااشاره کردنـــــیاوگذاشت رفت
هی دادمیزدم که ببین ای خداببین!
کارم کشیده شدبه کجاوگذاشت رفت
آهسته گفت: حال مرادرک میکنی؟!!
ناچارهستم ازتوجدا ... وگذاشت رفت
گفتم نروبدون تودیوانه می شوم
بغضش شکست توی فضاوگذاشت رفت
دست مراگرفت ودوباره رهام کرد
من راسپرد دست خداوگذاشت رفت
دیشب تمام دلخوشیام مثل یک خیال
تبدیل شدبه خاطـــــره هاوگذاشت رفت
تنهایی هم مدشده همه به هم خیانت می کنند
وبعد دادمی زنندتنهایم
عاغا به جان هاچ زنبور فداکار دارم راست میگم.
رفته بودیم مسافرت تویکی از نمایشگاه ها فروشنده دادمیزد
بدو بدو عسل بدون دخالت زنبور
من بهش گفتم پس بادخالت کی؟؟؟؟
گفت مطمئنا با دخالت تو نبوده!!!!!!
من
زنبور
توالت