باید که ز داغم خبری داشته باشد
هر مرد که با خود جگری داشته باشد
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل
بازیچه ی دست تبری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد
آویخته از گردن من شاه کلیدی
این کاخ کهن بی که دری داشته باشد
سردرگمی ام داد گره در گره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد
حسین جنتی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی داغم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تحیّرم
تپشم
برق نالهام،
داغم
چو درد عشق به چندین لباس، عُریانم ...
"بیدل"
تحیّرم
تپشم
برق نالهام،
داغم
چو درد عشق به چندین لباس، عُریانم ...
"بیدل"
.
دستم را داغ می گذارم
که نبینمت دیگر،
تو اما هرشب
داغم را تازه می کنی...
"کامران رسول زاده"
بگو به عقربه ها موقع دویدن نیست
که شب همیشه برای به سر رسیدن نیست
به خواب گفته ام امشب که از سرم بپرد
شبی که پیش منی وقت خواب دیدن نیست
من از نگاه تو ناگفته حرف می خوانم
میان ما دونفر گفتن و شنیدن نیست
نگاه کن به غزالان اهلی چشمم
دو مست رام که در فکرشان رمیدن نیست
بگیر از لب داغم دوبیت بوسه ی ناب
همیشه شعر سرودن که واژه چیدن نیست
برای من قفس از بازوان خویش بساز
که از چنین قفسی میل پرکشیدن نیست
تو آسمان منی ! جز پناه آغوشت
برای بال و پرم وسعت پریدن نیست
═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
باید که ز داغم خبری داشته باشد
هر مرد که با خود جگری داشته باشد
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد !
حالم چو درختی است که یک شاخه نااهل
بازیچه دست تبری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دیگری داشته باشد !
آویخته از گردن من شاه کلیدی
این کاخ کهن بی آنکه دری داشته باشد
سردرگمی ام داد گره در گره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد !
═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
جوّ احساس تو برفی ست من اما داغم
این چه سری یت که در مرکز سرما داغم
من پسر خوانده ی هذیانم و ته مانده ی شب
آتشم آتشم آتش که سرا پا داغم
این پدر سوخته دل را به تو دادم شاید
یخ احساس تو را آب کند تا داغم
من چرا این همه امروز به خود می پیچم
س س سردم شده اما چ چرا دا داغم!!
اگر امروز به فردا برسد می فهمم
چه بلایی به سرم آمده حالا داغم
غزلم شروه درد است که گرم است هنوز
جو احساس تو برفی ست من اما داغم
هادی حسنی