ما انسانها معتقدیم که علم و فهم و حکمت سه ارزش متفاوت هستند.
بسیار اتفاق میافتد که کسی بسیار عالم است، اما حکمت ندارد. یعنی بسیارند کسانی که به لحاظ معرفت سطح پایینی دارند، اما حکمت دارند،
یعنی زندگی شان را بهتر از یک «فول پروفسور» دانشگاهی اداره میکنند، زیرا هم خوش تر هستند، هم خوبترند و هم مردم آنها را بیشتر دوست دارند و هم از زندگی لذت بیشتری می برند.
کسی که حکمت ندارد، از دادههای(data) فراوان نمیتواند استفاده کند. روی هم انباشتن دادهها حتی اگر جنبه معرفت یابد، به حکمت نمیانجامد.
حکمت یعنی انسان بتواند از مجموعه دادهها برای یک زندگی خوب و خوش استفاده کند.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دانشگاهی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یه ضرب المثل استاد دانشگاهی هم هست که میگه:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لذتی که در دادن نمره 9/75 به دانشجو هست
در دادن 6 نیست !
شاعر شدن یعنی فقط حسرت ... فقط حسرت!
یعنی تو دانشگاهی و من پشت کنکورم!
در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپایک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپایی است،سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند. سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند میشود تا آنها را بیاورد.
وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه ...به قیافهاش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس میکند.
اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد.
در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد.
دختر اروپایی سعی میکند کاری کند؛ اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمیدارند،
و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛
مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرمکننده و با مهربانی لبخند میزنند.
آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد.
و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاهپوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند،
و ظرف غذایش را که دستنخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!!!!
توضیح پائولو کوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم میکنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار میکنند و آنها را افرادی پایینمرتبه میدانند.
داستان را به همۀ این آدمها تقدیم میکنم که با وجود نیتهای خوبشان، دیگران را از بالا نگاه میکنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند.
چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوته فکران رفتار کنیم؛
مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر میکرد در بالاترین نقطۀ تمدن است،
در حالی که آفریقاییِ دانشآموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد .
دانشجوی سال اولی : دانشجویی که فکر می کند با تحصیلات دانشگاهی می تواند آیندهی بهتری برای خودش بسازد .
دانشجوی سال دومی : دانشجویی که فکر نمیکند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آیندهی بهتری برای خودش بسازد !
دانشجوی سال سومی : دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهد توانست آیندهی بهتری برای خودش بسازد .
دانشجوی سال چهارمی : دانشجویی که دیگر نه فکر میکند ، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آیندهی برای خود متصور است .
آقا این استادا که خوشتیپن قد بلدن جوونن بعد عاشق نجابت دانشجوشون میشن فتوشاپن!! ما که هشت ترمه تو دانشگاهیم با خروار خروار نجابت و کیلو کیلو زیبایی چیزی ندیدیم پس کو!!!!؟ تازه ایناش به کنار استادامون یا پیرمردن یا ایکبیری!!! وااااااااالا! دروغم حدی داره!
قانون پایستگی دانشجو :دانشجو نه استخدام میشود نا فارغ التحصیل بلکه از دانشگاهی به دانشگاه دیگر انتقال میابد!!!!
یه ضرب المثل استاد دانشگاهی هم هست که میگه:
لذتی که در دادن نمره ۹/۷۵به دانشجو هست که در دادن۶ نیست..!
امروز اول صب خبردار شدیم یکی از بچه های پیش دانشگاهیمون تو یه تصادف برادرشو از دست داده و مادرشم تو کماست
بچه ها براش دعا کنین....
دبستانی ها، دبیرستانی ها، پیش دانشگاهی ها، دانشجوها...
هیچی فقط میخواستم بگم امتحانا دوباره شروع شد!!!