‏من اگرم یه روزی با یکی ازدواج کنم قطعا عاشقش نیستم، فقط میخوام هودیا و تی‌شرتای اورسایزشو از تنش درارم خودم بپوشم:)

وقتی که پسرا تلاش میکنن چیزیو از دل ادم درارن>>>>>>>

حالاکه بزرگ شدیم وشب ادراری ولمون کرده,شب بیداری ولمون نمیکنه....

‏وقتی میرم اسنپ کار میکنم هرکی سوار میشه میگه داداش روزی چقدر در میاری؟
آخرم یروز میگم داداش زیاد در میارم میخوای واسه تو ام درارم ببینیش.

‏اینکه ظرف آزمایش ادرار مردا و زنا یکیه اصلا منصفانه نیست،باید واسه خانما کاسه بشقابی چیزی باشه.

‏تو این دنیا هیچڪس نمیخواد تورو از تنهایے دراره

بلڪہ میخواد خودش تنها نباشہ

#فازسنگین

چطوری به بعضیا بفهمونیم دوسشون داریم؟
از کلاهمون کفتر دراریم اوکیه؟

مگسي بر پرِكاهي نشست كه آن پركاه بر ادرار خري روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتي مي‌راند و مي‌گفت: من علم دريانوردي و كشتي‌راني خوانده‌ام.

در اين كار بسيار تفكر كرده‌ام. ببينيد اين دريا و اين كشتي را و مرا كه چگونه كشتي مي‌رانم. او در ذهن كوچك خود بر سر دريا كشتي مي‌راند آن ادرار، درياي بي‌ساحل به نظرش مي‌آمد و آن برگ كاه كشتي بزرگ, زيرا آگاهي و بينش او اندك بود.

جهان هر كس به اندازة ذهن و بينش اوست. آدمِ مغرور و كج انديش مانند اين مگس است. و ذهنش به اندازه درك ادرار الاغ و برگ كاه

مثنوی معنوی

ميگويند:
سفير انگليس در دهلي ازمسيري در حال گذر بود، ميبيند يك
جوان هندي، لگدي به گاوي ميزند؛
گاوي كه درهندوستان مقدس است!

سفير انگليس ازخودرو خود پياده شده و به سوي گاو ميدود و گاو
را ميبوسد! در اين لحظه گاو ادرار ميكند و سفير انگليس با
ادرار گاو دست و صورتش راميشويد!

بقيه مردم حاضر كه ميبينند يك غريبه اينقدر گاو را محترم
ميشمارد، در جلوى گاو ،سجده ميكنند و آن جوان را مجازات
ميكنند.

همراه سفير انگليس با تعجب ميپرسد:
چرا اين كار را كرديد؟!
سفير ميگويد:
لگد اين جوان آگاه، ميرفت كه فرهنگ هندوستان را پنجاه سال
جلو بياندازد، ولي من نگذاشتم!

جهل و خرافات عامل اصلی عقب ماندگی ملتهاست
دشمنان یک ملت رواج دهنده جهل و خرافات
در فرهنگ آن ملت هستند.

نمى خواد عكس باباتُ بذاري پروفايل،
سرت رو دو ديقه از گوشي درار بشين پاي حرفاش ...