شب که فرارسید
با رویایت رودررو شدم
و عطرت پیچید در جانم
بارها از دیدارت گریختم
و ناگاه دیدم
نبضی شدهای در رگانم….
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دررو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
درجهانی
زندگی میکنیم...
که باید پنهانی
عشق بازی کرد!
درحالی که
خشونت را
درروز روشن تمرین میکنند...!
#جان_لنون
عشق فقط
واژه ایست،
درروزگاری که
دل فقط
بازیچه ای
بیش نیست....
ادمی که غرق شودقطعامیمیرد
.
.
چه دردریا
.
.
چه دررویا
شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد،اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است
واینقدر به فکر راه های دررو نباشید
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست
خدا،خدای آدم های خلافکار هم هست
او:اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی ورفاقت است...
پرویز پرستویی
"مارمولک"
نامه:
شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من !!!
پروردگارت باتومی گوید:
تورادر بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود رابه من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن
عزیزا من خداییم را خوب می دانم
تو دعوت کن مرا برخود
به اشکی … به یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم
طلب کن خالق خود را
بجو مارا
توخواهی یافت
تو عاشق می شوی برما
وعاشق می شوم برتو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم..خدایی عالمی دارد...
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم براسب های خسته درمیدان
تورادربهترین اوقات آوردم
قسم برعصر روشن
تکیه کن برمن
قسم برروز هنگامی که عالم رابگیرد نور
قسم براختران روشن اما دور
رهایت من نخواهم کرد
بخوان مارا...
که می گوید که توخواندن نمی دانی ؟
توبگشا لب....
توغیرازما مگرخدای دیگری داری...؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن باخدای خود...
تو غیر از ما چه می جویی ؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی ؟
وتوبی من چه داری ؟ هیچ!!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟هیچ!!
هزاران کهکشان و کوه ودریا را
وخورشید وگیاه ونوروهستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
برخودم احسنت می گفتم
توئی زیباتر ازخورشید زیبایم
تویی والا ترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
تو ای محبوب ترین مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را...؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد...؟؟؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم من تورا ازدرگهم راندم...؟
اگردرروزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم ؟؟
که می ترساندت ازمن ؟
رها کن آن خدای دور
آن نا مهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت … خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام
آیا عزیزم حاجتی داری؟
توای ازما کنون برگشته …
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند...؟
بخوان ما را بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضوئی کن خجالت می کشی از من... ؟
بگوجز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است...
برای درک آغوشم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من... !!
M
قسمتی از دیالوگ پرویز پرستویی در فیلم مارمولک
.
.
.
.
شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد
اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...
و این قدر به فكر راه های دررو نباشید ... !!
خدا كه فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافكار هم هست
فقط خود خداست كه بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او: اند ِ لطافت
اند ِ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است ..
شیر آمدم در بیشه تا آهو بگیرم
تا کی به جایت در بغل زانو بگیرم ؟
آخر سراغ عطر گیسوهات تا کی -
از شاخه های مریم و شب بو بگیرم ؟
تلخ است طعم روزهای بی تو بودن
باید که شهد از کام این کندو بگیرم
مانند نادرشاه می خواهم که اینبار
الماس نور از معبد هندو بگیرم
پیش آمدم دلخسته از پیغام هایت
تا پاسخم را از تو رودررو بگیرم
مثل نهنگی خسته می خواهم سرانجام
در ماسه های ساحلت پهلو بگیرم ..