یه شکلی از سکوت هست که از دل رابطههای اجباری مییاد، از دلِ لحظههای پر از خشمی که نمیتونی به هزار دلیل حرف بزنی و ناچاری به سکوت! این سکوتها برخلاف سکوتی که تاریکی اتاق را پُر میکنه و آرامش میبخشه، دردآور و آسیبزنندهتره. هر چی بیشتر سکوت کنی، تلخی اون لحظه غلیظتر میشه. مجبور شدی سکوت کنی چون حرف زدن بیفایده ست، چون هر چی بگی برعلیه خودت استفاده میشه. اما سکوت انتخاب بهتری نیست ، تبدیل میشه به کرمهای ریزی که آهسته جونت رو میجوند و فاصله تو رو با اون آدمی که حالا دیگه نیست بیشتر میکنه. این سکوت، غشایی میشه بین تو و اون چیزی که بقیه از تو میدونن. وقتی که رابطه ای تموم میشه، بخشی از وجودمون توو حافظه اون آدم و در خاطرات ریز و درشتی که ازمون داره ، به زندگی خودش ادامه میده؛ اما اون بخش از وجودمون که در انحصار سکوت هست، در هیچ حافظهای ثبت نمیشه. هیچ خاطرهای دربارهی سکوتهای تلخمون جز در حافظه خودمون نیست. این نوع از سکوت تنها چیزیه که فقط متعلق به خودمونه و غم های دائم و عمیق ما ، همراهِ ما از روزی به روز دیگه منتقل میشه... .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی درشتی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خشم بیش از حد گرفتن وحشتآرد
و لطف بیوقت هیبت ببرد ،
نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند
#سعدی
روزی ابوسعید در بیابان به آسیابی رسید.
بر آسیاب سلام کرد،
تعظیم و تکریم نمود.
یارانش با شگفتی دلیل این کار را از او پرسیدند.
ابوسعید گفت:
او خصلت پیامبران را دارد،
اول آن که پای بر زمین دارد و پیوسته در خود سفر می کند.
دوم آن که درشت می گیرد و نرم تحویل می دهد.
کدام یک از شما سخن درشتی را می شنوید و سخنی لطیف باز می گویید؟