دقت کردید خیلیامون چقدر دقت میکنیم تو حرف زدن؟ چقدر سعی میکنیم کسی از لابلای حرفامون بو نبره که دلاندرونمون چه خبره. صرفنظر از دلیلش، اصل این موضوع خیلی تلخه.
جین وبستر میگه :
«خیلی مشکل است، آدم بخواهد تمام وقت مراقب خودش باشد تا آنچه را که احساسش میخواهد به کسی نگوید.»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی درونمون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دقت کردید خیلیامون چقدر دقت میکنیم تو حرف زدن؟ چقدر سعی میکنیم کسی از لابهلای حرفامون بو نبره که دلاندرونمون چه خبره. صرفنظر از دلیلش، اصل این موضوع خیلی تلخه. جین وبستر میگه «و چقدر غمانگیز است، که آدم تماموقت مراقب باشد، تا آنچه را احساس میکند به زبان نیاورد..»
. .
دقت کردید خیلیامون چقدر دقت میکنیم تو حرف زدن؟
چقدر سعی میکنیم کسی از لابلای حرفامون بو نبره که دلاندرونمون
چه خبره...
صرف نظر از دلیلش،
اصل این موضوع خیلی تلخه....
جین وبستر میگه «و چقدر غمانگیز است، که آدم تماموقت مراقب باشد،
تا آنچه را احساس میکند به زبان نیاورد...»
. اورج جورول
چرا باید درونمون بد باشه تا فکر کنید خوبیم؟!
.࿐
وقت بخیر دوستان هم سرزمینم(البته منظورم از هم سرزمین،سرزمین مشترکمون،یه جمله س)
الان که دارم براتون مینویسم شب19م اسفنده!!زمانشو میگم چون نمیدونم پستم کی تایید میشه!!فردا تولدمه!!امروز یکی از دوستام ازم پرسید:خب روز قبل تولدت چه حسی داری؟؟!!منم گفتم:بیشتر از اینکه حس کنم امروز روز قبل تولدمه حس میکنم امروز آخرین روز از 18سالگیمه ومن فردا وارد 19میشم!!که 18سالگیم تموم شد ودیگه من هیچ وقت 18ساله بودن و تجربه نمیکنم!!حس عجیبیه!!در مورد 17سالگی یا سالای دیگه همچنین حسی نداشتم!!شاید به خاطر اینه که دیگه به طور رسمی وارد دنیای آدم بزرگا شدم!!دنیایی که اینقدر با دنیای بچگیامون فرق داره،انقد رنگی نیست،که هیچ وقت نمیشه تو ذهنمون آرزوی برگشت بهش و نداشته باشیم!!ولی من برخلاف خیلی از ادمایی که این روزا اطرافمون هستن و شاید خیلیم بهمون نزدیک باشن هیچ وقت نمیذارم دنیای خاکستری آدم بزرگا منو از خودم بگیره!!منو از خود خوب بچگیام بگیره!!که ریشه های نهال آبی قلبمو بسوزونه!!
نمیگم دنیای ادمکای بزرگ مطلقا بده!نه!اتفاقا اینکه به آدم ذهنیت روشنتری از اتفاقات دوروبرش،تغییرات و استقلال فکرو تصمیم میده،توان انتخاب راه میده خیلی خوبه!لازمه واسه یه کم بیشتر آدم شدن!!ولی خب اینم مهمه که تواین راه کودک درونمون و با دستای خودمون،باکارامون نکشیم!!که بذاریم نفس بکشه!!که اگه یه وقت یه بچه ی فقیر میبینیم نذاریم بعد کوچیک ومهربون روحمون مغلوب بعدبزرگ بی رحم بشه وبی تفاوت از کنارش رد شیم!که حتی یه لبخندم ازش دریغ کنیم!!بچه ها اینارو گفتم تا فقط یه یادآوری باشه یه هشدارباشه واسه هممون که یه وقت ناخودآگاه وتحت تاثیر خیلی چیزاموجود لطیف درونمون وفدای دنیای خاکستری بزرگ بودن نکنیم...که اگه بمیره روحمون با هیچ چیز دیگه ای نمیتونه خلا شو پرکنه...که روحمون تا آخر عمر شاید گوشه گوشه ی دنیا رو واسه پیدا کردن یه تیکه از خودش،یه تیکه ی دیگر نبود خودش زیرو رو کنه...
شناسا ميگن كودك درون داريم ولي من كشف كردم باغ وحش درون داريم ، ميگين نه ببينين !!!!
اعصابمون خورده، ميخوايم پاچه يکي رو بگيريم پس سگ درونمون زندس!!!!!
صبحونه يه عسـل کامل ميخوريم، خــرس درونمون هم زندس!!!!
ميريم اتاق يادمون ميره چي ميخواستيم،اسکل درونمون هم زندس…!!!!!
مگسو رو هوا ميزنيم، قــــورباغه درونمون هم زندس… !!!!...
چمـــــــن ميبينم ميکنيمش،بز درونمون هم زندس…!!!!
اين آخري از همه بدتره،،طرف ميزاره ميره هنوز عاشقش ميمونيم ،خــــــر درونمونم زندس… !!!
کلاً باغ وحشي داريم درونمون ،،،،