بعدازرفتنش خوب باش
یک خوب مطلق...
بگذار مردم شهر؛
حال خوبت را
هر روز درگوشش زمزمه کنند...
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی درگوش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حرف بزن...!
صدایت رادوست دارم
بگو...
فقط بگو...
درآغوشم بگیر
و درگوشم از " ماندن " بگو
ازدوستت دارم هایی
که ازشنیدنش دلم
بریزد...!
هرروزبوی مهربانیت ازدوردستها می آید
وتمام وجودم رابه سمت تومی کشاند
باد عاشقانه ای درگوشم زمزمه میکند
تونیستی ولی
به خیال من همیشه
اینجایی
" ظرف عتیقه "
ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺭﻋﯿﺘﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ . ﺩﯾﺪ ﻛﺎﺳﻪﺍﯼ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺏ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ . ﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺪ ﺭﻋﯿﺖ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﮔﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﻬﺪ ﻟﺬﺍ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮ ﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؟ ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﭼﻨﺪ ﻣﯽﺧﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﯾﻚ ﺩﺭﻫﻢ . ﺭﻋﯿﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ ؛ ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﭘﯿﺶ ﺍﺯﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮ ﺟﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﺍهﺗﺸﻨﻪﺍﺵ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ؟ ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ، ﻣﻦ با این کاسه ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ پنجاه ﮔﺮﺑﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﻡ ، ﻛﺎﺳﻪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، عتیقه است !
نتیجه گیری : ﻫﺮﮔﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ احمقند .
قاصدک
شعرمرا از برکن
بروآن گوشه ی باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان درگوشش
وبگو باورکن
یک نفر یادتو را
دمی از دل نبرد
درخاطری که هستی دیگران فراموش اند.
...بگذاردرگوشت بگویم...میخواهمت...
این خلاصه تمام عاشقانه هایم است...
لازم نیست دوستت دارم را فریاد بزنید..
دخترها، بزرگترین رسانه ی سراسری عشق هستند ..
خالصانه عاشقشان شويد
و آرام درگوششان بگوييد دوستت دارم ..
و بین خودمان بماند ..
"خودشان جهان را با خبر می کنند"
#پرویز_جلیلی_محتشم
شیرین بهانه بود..
فرهادتیشه میزدتانشنودصدای مردمانی راکه درگوشش میخواندند:
دوستت ندارد...
عاشق کربلا
آقاجون ...
حالا که مشکل هسته ای کشور به حمدالله حل شده ...
فقط میشه به بابام بگید برگرده ؟
آخه دلم براش خیلی تنگ شده ...
بعضی وقتهادزدکی گریه میکنم،که مادرم نفهمه وناراحت نشه...
یه شب که خیلی گریه کردمودلتنگ بابابودم،درگوش خدا،یواشکی گفتم:که باباروبجام ببوسه...
مادرم همیشه میگه:بعدازپدرت،تو مَردِاین خونه ایی...
مردهاکه گریه نمیکنندآقاجون!!!میکنند؟؟؟؟
بابایی،شبهابه خوابم میادوباهام حرف میزنه ونوازشم میکنه...
ولی...!؟
خب منم دوست دارم مثل بقیه یِ بچه ها باپدرم بازی کنم...
تازه !؟!!!!!!!!!!
دوستام باپدرهاشون میرندبیرون،خرید،پارک...
من خیلی وقته که با بابام جایی نرفتم ...
دولت مردامون گفتن که دیگه تحریم هم تمومه و این روزا همه مشکلات حل میشه ..
آقاجون اگه بابامودیدیدفقط بگید زودتر بیاد ...
بگیداگه اون نمیادحداقل منوزودببره پیش خودش...
آخه منم مثل رقیه خاتون خیلی دلتنگِ بابامم...
هنوزهم دنیا با من سر ناسازگاری دارد
هنوز هم ساز ناکوک می نوازد
و من تنها و بی هیچ پناهی
می رقصم باهرسازَش
چون مترسکی تنها درمیان مزرعه
و لبان این مترسک مثل همیشه پر از لبخند است
و چشمانش
مات نگاه می کند بدون هیچ احساسی
نه خشم نه عشق نه شادی نه نفرت
گویی میخواهد بگذرد وتمام شود
به امید روزی است که از پا بیافتد
ومزرعه دارتن فرسوده اش را
درگوشه ای رها کند