میگن:
دستای آدم امن مثل پناهگاهه!
پناهگاهی که هر زمان از همه جا و از همه چیز خسته و دل زده بودی، میتونی تو آغوش این آدما، تو دستاشون آروم بگیری.
انگار که آغوششون گوشه ای از بهشته!
حضورشون پر از آرامشه!
آرامشی که وقتی کنارشون هستی انگار که ساعتها از کار افتادن و متوجه گذر زمان نمیشی!
میتونی کنارشون بخندی ، غر بزنی ، گریه کنی ،
و خودت باشی بدون ترس از قضاوت شدن...
آدم امن زندگی آدم ها باشیم
این بهترین و واجب ترین صفت
یک انسان میتونه باشه...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دستاشون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شیفت شبیا همونایی ان که قلباشون مهربون و دستاشون سرد از تنهایی
هیچوقت آدمایی که دستاشون رو از هم دریغ میکنن رو نفهمیدم
قدر آدمایی که زود عصبی میشن رو بدونید !
اینا همون لحظه داد میزنن ، قلبشون درد میگیره ، دستاشون میلرزه ... ولی واسه زمین زدنتون هیچ نقشهای نمیکشن !
اونا تمام نقشهشون، همون عصبانیتشون بوده !
تمام آدمایی که زود عصبانی میشن آدمایی هستن که رقیقترین و صافترینند ...
. .
✨
واسه اونایی که دستاشون از تنهایی سرده زمستون بهونه خوبیه
استقلال پرسپولیس بازیکن جدید که میگیرن
مسئولای فیفا دستاشونو میمالن بهم میگن ایول پرونده جدیده محکومیت جدید جریمه جدید،
خدا بده برکت....^_^
چند وقتی ميشد كه رابطمون مثل قبل خوب نبود .
تا ديروز كه سخت مشغول كار بودم
اون وسط مسطها هی صفحهی گوشيم روشن خاموش ميشد... حرفاش ميومد رو صفحم... ميديدم داره گله ميكنه اما ترجيح ميدادم نفهمه كه حرفاشو خوندم، تا آروم شه تا بشه باهاش حرف زد. اصولا اون آدميه كه وقتی حالش خوب نيست اصلا نميشه باهاش حرف زد... تا اينكه شب حرفاشو خوندمو ديدم آخراش نوشته ديگه چيزی بين ما نيست، و بعدش شب خوش !
امروز خودش بهم زنگ زد، بدون سلام و عليك شروع كرد به داد و بيداد... گوشيم تو دستم بود و به حرفاش گوش نميدادم، فقط صداش ميومد... تا اينكه يهو هيچی نگفت و من گوشيمو گرفتم كنار گوشم، بهش گفتم چی انقدر تو رو عصبی كرده؟ با صدای بغضآلود گفت: چرا ديشب بعد اينكه گفتم ديگه چيزی بين ما نيست چيزی نگفتی؟ گفتم چون ناراحت شدم! گفت ناراحتيت مهمتر از اين بود كه نذاری من برم؟ اگه واقعا ميخواستم بیخيالت بشم چی؟ مشغول كارات كه ميشی ناراحتيت هم باهاش فراموش ميشه، اما من چی ؟
بهش گفتم ديشب سكوت كردم، چون ميدونستم آدما اينطوری نميرن... آدما وقتی واقعا بخوان برن حرف از خداحافظی هميشگی نميزنن چون براشون سنگ بزرگيه و علامت نزدن. آدما وقتی واقعا ميخوان برن، چشماشون خيسه اما دستاشون مشتِ گرهكرده نيست، دلشون شكستهست نه عصبی. دلشون پُره اما چيزی نميگن. آدما وقتی ميخوان برن، ميرن ... فرداش زنگ نميزنن بازخواستكنن عزيزم ...
یکی از سوالاتی که همیشه موقع درس خوندن ذهنمو به خودش مشغول میکنه اینه که چرا هی مگسا دستاشونو میمالن به هم؟ :|
به سلامتی اون کسایی که روز عروسیشون هم خودشون رو رها نمی کنند...
به سلامتیه اونایی که اینور آب یآ اونور آب خودشونو گم نکردن...
به سلامتی پنگوعن که با قد ریزش بازم لاتی راه میره...
به سلامتیه دختری که خودشو هزارمدل نکرد تا زندگی دیگرآن رو بهم نزنه اسمشو گذاشتن زشت!
به سلامتیه پسری که میتونست موهاشو 100مترشآخ کنه میتونست لباس مامانشو بپوشه،میتونست زیر ابرو برداره ولی هیچ کدومو نکرد...چون میخواست یکم مرد بمونه!
به سلامتیه رفیقی که مثل خط وسط جاده است،تیکه تیکه میشه ولی بازم پا به پات میاد
به سلامتیه اونایی که تنها موندن..اونایی که دلشاشون شکست..اونایی که مسخره شدن ولی هیچ کدومشون انتقام نگرفتن...
به سلامتیه بچه های پایین شهر که سآنتآفه ندارن زیر پاهاشون ولی یک دنیا معرفت هست تو دستاشون...
آره...به سلامتیه همشون
من از همین تریبون از تمامی استادها تقاضا میکنم:اولا وقتی قبل از کلاس میرن دستشویی زیپشونو ببندن بعد بیان بیرون.ثانیا دستاشونو با شلوارشون خشک نکنن.ثالثا شلوار بی صاحابو تا سینشون نکشن بالا جو کلاسو میریزین به هم بعدشم منو میندازید بیرون......