کسیو از دست نمیدم،من اونم که از دستش میدن‌.

میدونی چرا از دستش دادی؟ زیادی محبت ‌کردی، دلت نیومد ناراحتش کنی، عصبانی شدی هر حرفی رو نزدی، هر کاری گفت کردی، اذیتش نکردی کوتاه اومدی، شدی همونی که اون میخواد و بدون هیچ چشم داشتی عاشقی کردی.

از جمله مشخصه‌های آدم‌های بلاتکلیف همینه. آدم بلاتکلیف وضعیتش با خودش و زندگی‌ش مشخص نیست. چون آینده‌اش یک چیز مبهمیه براش و در عین‌حال که می‌دونه چی می‌خواد، نمی‌دونه چطور باید بدستش بیاره. چون زندگی‌ش دست‌مایه‌ی تغییرات زیادیه که کثیرش دست خودش نیست و باید توسط فرد دیگه‌ای عملی بشه یا منتظر بمونه جوابی که دنبالشه رو از کسی بگیره. متاسفانه آدم بلاتکلیف فرد مقابلشم بلاتکلیف می‌کنه و سعی می‌کنه با وعده‌هایی فرد رو پیش خودش نگه داره که ممکنه توی خیلی‌هاشم ناکام بمونه چون دست خودش نیست.

من برای تو گریه نمیکنم احمق، من برای اون احساس درونی پاک و خالصانه خودم که بخاطر تو از دستش دادم گریه میکنم.

از دست دادنِ بعضی آدما و‌ روابط اسمش «از دست دادن» نیست از دستش خلاص شدنه..

تو وجود همه‌ی ما یکی داره زندگی می‌کنه که اگه بهش اجازه بدیم فرمون رو بگیره دستش زندگیمون خیلی عوض می‌شه.

من برای تو ناراحت نیستم احمق، من برای اون احساس درونی پاک و خالصانه خودم که بخاطر تو از دستش دادم ناراحتم .

دوست داشتن خیلی عجیبه.اخلاق و رفتارت شبیه طرف می شه، قیافه‌ت شبیهش می شه، بوی اون آدمو می‌گیری، علایقت علایق اون آدم می شه، اهدافش می شه اهدافت، و تمام تو می شه اون.
حالا تو این وضعیت فکر کن یه روز از دستش بدی؛ باید دوباره خودتو پیدا کنی دوباره خودتو بسازی...

•
یادی کنیم از اولین دفعه‌ای که دستش رو می‌گیری
اون ساعقه‌ی رعدآسایی که از نوک انگشتات شروع می‌شه تا میرسه به قلبت و اون رو سرشار از حس‌های خوب می‌کنه

♡

من برای تو گریه نمیکنم، من برای اون احساس درونی پاک و خالصانه خودم که بخاطر تو از دستش دادم گریه میکنم و ناراحتم.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»