کپشن های مربوط به دفتر

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دفتر

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

گوشه‌ی دفتر نوشت:
«او علاوه‌بر جسمم، مراقب روحم بود.»

هیچ اصراری نیست که حتما چنل باشه.
می تونید یه دفترچه و خودکار داشته باشید و یادداشت کنید.
یا همونطور که بعضی ها گفتن در سیو مسیج یا نت گوشی یادداشت کنید.
خوبی چنل اینه که شاید روزی به کار دیگران هم بیاد و بخواید با دیگران هم به اشتراک بگذارید...

دوستای صمیمیت رو اینجوری تو گوشیت سیو کن:

Better half نیمه بهترم
Partner in crime شریک جرم
Plug پریز برق
Cream to my coffee کف قهوه‌ی من
My diary دفتر خاطرات من
Headache سردرد
Amigo رفیق
Nemo نِمو


. .

باید یک‌بار به خاطر همه چیز گریه کرد، آنقدر گریه کرد که اشک‌ها خشک شوند. باید این تن اندوهگین را چلاند، بعد دفتر زندگی را ورق زد، به چیز دیگری فکر کرد.
باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد.

دفترچه خاطرات دوران راهنماییم رو میخوندم یه جا نوشته بودم : هر روز که در راه میبینمش به چشماش خیره میشوم گمان میبرم این چشمهارو تا آخر عمرم فراموش نخواهم کرد.

الان یادم نمیاد برای کی نوشته بودم اینو ꔷ‌ꔷ

مدرسه که میرفتیم ،
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جا نذاری" !
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه
خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت
از خودمون رو جاگذاشتیم؛
تویِ یه کافه،
تویِ یه خیابون،
تویِ یه خاطره . .(:.️


آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم
آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم

به همین کوچه و این خانه و دیوار اتاق
و به آیینه سلامی برسانم بروم

آخرین بار به لب هات کمی زل بزنم
به دلم طعم لبت را بچشانم بروم

یک کمی خاطره جامانده که بردارم و بعد
تن رنجور خودم را بکشانم بروم

بغض هم واسطه شد خواست دلت را ببرد
تو خریدار نشو، زود برانم بروم

باز باران زده در گوشهٔ چشمم، باید
اشک... در دفتر شعرم بچکانم بروم

. یہ شبایـــــے تو زندگے هست ڪہ
وقتے دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنے به چیزایـــــے میرسے ڪہ نمیدونے تقدیرت بوده یا تقصیرت...
به ادمایـــــے میرسے ڪہ نمیدونے دردن یا همدرد...
به لحظہ هایـــــے میرسے ڪہ هضمش واسہ دل ڪوچیڪت سختہ و بہ دردایـــــے میرسے ڪہ براے سن و سالت بزرگہ...
به ارزوهایـــــے ڪہ توهم شد...
رویاهایـــــے ڪہ گذشت....
بہ چیزایـــــے ڪہ حقت بود اما شد توقع...
و زخمهایـــــے ڪہ با نمــــــــــــــــــــڪ روزگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار اغشتہ شد.....
و احساسے ڪہ دیگران اشتباه مے نامند...
و دست آخر دنیایـــــے ڪہ بهت پشت ڪرده......
وبازهم انتهاے دفتر خودت میمانے....
و زخمهــــــــــایـــــے ڪہ روزگــــــــــــــــــــــــــــــــــار پشت هم میزند...
و سڪوت هم دواے دردش نیست...
کــــــــــــــــــــاش دنیــــــــــــــــــــا مهربــــــــــــــــــــان تــــــــــــــــــــر بــــــــــــــــــــودے...

.

دفترچه خاطرات دوران راهنماییم رو میخوندم، یه جا نوشته بودم: هر روز که در راه میبینمش به چشماش خیره میشوم، گمان میبرم این چشمهارو تا آخر عمرم فراموش نخواهم کرد.
الان یادم نمیاد برای کی نوشته بودم اینو

جای مشتای روی دیوار خودش دفتر خاطرات محسوب میشه



‌‎‌‌‎

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

گوشهی, دفتر, نوشت, علاوهبر, جسمم, مراقب, روحم, اصراری, نیست, حتما, باشه, تونید, دفترچه, خودکار, داشته, باشید, یادداشت, کنید, همونطور, بعضی, گفتن, مسیج, گوشی, خوبی, اینه, شاید, روزی, دیگران, بیاد, بخواید, اشتراک, بگذارید, دوستای, صمیمیت, اینجوری, گوشیت, نیمه, بهترم, شریک, پریز, قهوهی, خاطرات, سردرد, رفیق, نِمو, باید, یکبار, گریه, آنقدر, اشکها, شوند, اندوهگین, چلاند, زندگی, دیگری, پاها, حرکت, شروع, دوران, راهنماییم, میخوندم, نوشته, بودم, میبینمش, چشماش, خیره, میشوم, گمان, میبرم, چشمهارو, عمرم, فراموش, نخواهم, الان, یادم, نمیاد, برای, اینو, مدرسه, میرفتیم, هربار, مشقمون, میذاشتیم, معلممون, میگفت, مواظب, خودتو, نذاری, میخندیدیم, میکردیم, نمیشه, خودمونو, بذاریم, بزرگ, شدیم, بارها, قسمت, تویِ, کافه, خیابون, خاطره, آمدم, بزنم, بخوانم, بروم, دلزده, هستم, نمانم, همین, کوچه, خانه, دیوار, اتاق, آیینه, سلامی, برسانم, آخرین, بچشانم, جامانده, بردارم, رنجور, بکشانم, واسطه, خواست, ببرد, خریدار, برانم, باران, گوشهٔ, چشمم, شعرم, بچکانم, شبایے, زندگے, وقتے, زندگیتو, میزنے, چیزایے, میرسے, نمیدونے, تقدیرت, بوده, تقصیرت, ادمایے, دردن, همدرد, لحظہ, هایے, هضمش, واسہ, ڪوچیڪت, سختہ, دردایے, براے, سالت, بزرگہ, ارزوهایے, توهم, رویاهایے, گذشت, توقع, زخمهایے, روزگار, اغشتہ, احساسے, اشتباه, نامند, دنیایے, ڪرده, وبازهم, انتهاے, میمانے, میزند, سڪوت, دواے, دردش, مهربان, بودے, مشتای, خودش, محسوب,