واژه ی عجیبیست....
"لیاقت" را میگویم
گاهی من ندارم
گاهی تو نداری
و گاهی نایاب میشود لابلایِ تمامِ آدمهای شهر...
گاهی در اوجِ خوشی،
آنجا که زمین و آسمان هم برایمان میرقصند
آنجا که ستاره ها به یُمنِ خوش بودنمان،
چشمک میزنند
پشتِ پا میزنیم به خوشبختی مان...
تمامِ تلاشمان را میکنیم،
تا بی لیاقتیمان را ثابت کنیم به زمین و زمان
که ما ظرفیتمان همین است
که ما یک عُمر میدویم به سمتِ خوشبختی،
اما همین که سراغمان آمد،
پشتمان را میکنیم و محلش نمیگذاریم
محلش نمیگذاریم تا سالها بعد،
از لابلای دفترِ خاطراتمان بیرون بیاوریمش و
سطر سطر آن روزها را،
با یک ای کاش شروع میکنیم
ای کاش عاقل بودم
ای کاش عاقل بودم
همیشه نداشتنِ لیاقت،
سهمِ آدمهای اطرافمان نیست،
گاهی خودمان،
میشویم نالایق ترین آدمِ روی زمین...
همان جا که خوشبختی برایمان دست تکان میدهد و ما،
عینِ خیالمان نیست که نیست...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دفترِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خندههای تو را، باید سنجاق کرد به دفترِ خوشبختی!.
- در زیباترین عاشقانههایِ جهان
همیشه قلب یک زن در میان است
زن
اگر نباشد
پرندهیِ شعر در شاخههایِ دفترِ هیچ شاعری
پر نمیزند..
#مینا_آقازاده
. کپشن خاص .
تو زن نیستی و نمیدانی وقتی پیراهن مشکی ات را میپوشی و با آن ته ریش مردانه و نگاهِ پر جذبه ات در خیابان قدم میزنی قلب من چگونه به تپش در میاید..
حواست نیست که اگر یک روز یادت برود بگویی "دوستت دارم"
آنقدر حواسم پرتِ بی مهری ات میشود که ساعت ها به میوه های نشسته ی تویِ سینک خیره میمانم
زن نیستی و نمیدانی چه ترس وحشتناکی است که دفترِ شعرهایت را باز کنم و به توصیفِ زنی برسم که شبیهِ من نیست...
"تو زن نیستی و نمیدانی یک نسیمِ خنک در لحنِ بَم تو تمامِ زنانگی هایم را زمستان میکند ..."
#سحر_رستگار
از سادگی خسته م نمی فهمی؟
خطی بکش توو دفترِ دنیا
دنیا تو رو رنجوند و راهی کرد
ای خاکِ عالم توو سرِ دنیا
.
#حرف_دل
اندوهِ من. این است که در دفترِ شعرم.
یک بیت به زیبایی چشمِ تو ندارم...!.
دختره اومده سرِ کلاس نشسته
یه مشت خودکارِ اکلیلی درآورده با یه دفترِ عصرِ یخبندان
داره جزوه مقاومت مصالح ۳ مینویسه :|
اندوهِ من اينست ، که در دفترِ شعرم
يک بيت ، به زيباييِ چشمِ تـــو ندارم ...
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺳﺮِ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﯾﻪ ﻣﺸﺖ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭِ ﺍﮐﻠﯿﻠﯽ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﻓﺘﺮِ ﻋﺼﺮِ ﯾﺨﺒﻨﺪﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺟﺰﻭﻩ مدار های پالس و دیجیتال مینویسه
من دیگه حرفی ندارم :|
مورد داشتیم پسره اومده سرِ کلاس نشسته؛
یه مشت خودکآرِ اگلیلی درآورده با یه دفترِ عصرِ یخبندان!
داره جزوه مقاومت مصالح ۲ می نویسه