بستن چشم هايت چيزي را تغيير نمي دهد. هيچ چيز فقط به خاطر اينكه تو آنچه را دارد اتفاق مي افتد نمي بيني٬ ناپديد نمي شود. در حقيقت بار ديگري كه چشم هايت را باز كني اوضاع حتي خيلي بدتر خواهد بود. دنيايي كه ما در آن زندگي مي كنيم اين چنين است. چشم هايت را كاملا باز نگه دار. فقط يك ترسو چشم هايش را مي بندد. بستن چشم هايت و گرفتن گوش هايت زمان را متوقف نمي كند.
هاروكي موراكامي
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دنيايي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور ميبينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم.
دنياپرستان را بنگريد كه به چه دل بستهاند و بر سر چه با هم نزاع دارند، به دنيايي از كاغذ و مقوا و خانه عنكبوت!
آیت الله بهجت
يكرنگ بمان حتي ...
حتي اگر در دنيايي زندگي ميكني كه
مردمش براي پررنگي هزار رنگ ميشوند
دوستان این متن وخودم نوشتم!!لطف کنین بخونین واگه نظری داشتین حتمابگین!!!
"من يک تبعيدي ام...
به جايي که...به دنيايي که...سکوت فرياد ميزند
آنقدر که حنجره اش خش برميدارد
سرزميني که صدا در آن جريان ندارد
هيچ چيز
سکوت مطلق...
روحم در اين بي رحمي عميق زنجير شده!!
صدايي که در گلو خفه ميشودو گوشي که گداي کلمات ميشود.
بغضي که به خاک ميسپرد شکستنش را...
دنيايي که نه چشم ميبيند ونه نگاهي خوانده ميشود
مثل اينکه زل زده باشي به يک فصل نرسيده...
وانتظاري که هيچ کس در آن سويش نيست،يک انتظار مطلقا يک طرفه...
واشکي متبلور ميشود اما به بلوغ نميرسد
وبه خاک ميسپرد سقوطش را از چشمه ي دريايي اش...
زنداني نيستم!!آزادم!آزاد
نه چون پرنده اي که در آسمان اوج ميگيردو ميشکند سپر تندبادهارا
نه چون پروانه اي که روزي هزاران بار حس زنده بودن در او احيا ميشود، دوباره ودوباره
بلکه مثل بچه گنجشکي که توي لانه ي چوبي اش دل ميزند براي پرواز،بال ميزند،بال ميزند
اما هيچ!!!هيچ
همه فکر ميکنند پرواز را ياد نگرفته!!پس مادرش کو؟؟
همه به دنبال مقصري ديگر!!
اما از کجا معلوم که پرواز را از خاطر نبرده باشد؟؟!!
خاطره ي چگونه ي تکاندن بالهايش پشت ميله هاي سخت فراموشي محبوس نشده باشد؟؟!!
از کجا معلوم تخم باروري آرزوهايش را مار نخورده باشد؟؟!!
داشتم ميگفتم!!
وآنقدر بال ميزند که خسته از اين مکرر بيهوده دوباره به خواب ميرود
خوابي که کسي نميداند بايد در انتظار بيداري دوباره اش ماند يا نه!؟؟!
شايد تخم آزادي من را نيز ماري از دنياي خودم خورده باشد؛
کسي چه ميداند...؟؟!!
ك دعاي زيبا
از خدا خواستم عادت هاي زشتم را تركم دهد!
خدا فرمود:خودت بايد آنها را رها كني
از او خواستم فرزند معلولم را شفا دهد
فرمود:لازم نيست روحش سالم است جسم هم كه موقت است
از او خواستم لااقل به من صبر عطا كند
فرمود:صبر حاصل سختي و رنج است عطا كردني نيست آموختني است
گفتم مرا خوشبخت كن
فرمود:نعمت از من خوشبخت شدن از تو
از او خواستم مرا گرفتار رنج و عذاب نكند
فرمود:رنج تو را از دلبستگي هاي دنيايي جدا و به من نزديكتر ميكند
از او خواستم روحم را رشد دهد
فرمود:نه!تو خودت بايد رشد كني من فقط شاخ و
برگ اضافي ات را هرس ميكنم تا بارور شوي
ازخدا خواستم كاري كند كه از زندگي لذت ببرم
فرمود براي اين كار من به تو.....(زندگي دادم)
باهمه سرديت،
هنوز
برايم گرمترين حس دنيايي
تو بهترين گل دنيايي . . .
اما نه صبر کن
پرچم کمک داور بالاست
آفسايده !