بارخدایا
اگر مرا
فردا در دوزخ کنی
من فریاد برآورم که
وِی را دوست داشتم ،
با دوست این کنند ..!؟
"رابعه عدویه"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دوزخ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دریغا چه سخت میگذرد
روزهایی که نامَش را زندگی گذاشتهایم.
تاریکی مطلق است
چشمانم جایی را نمیبیند
خوب میدانم مرا دیگر امیدی به ادامهٔ حیات نیست.
به ویرانی نزدیک شدهام
همچون پیرزن سالخوردهای خمیده.
ای کاش
قبل مرگِ زودرسم
یکبار تو را میدیدم.
یکبار دیگر
سرود عشق معروفمان را باهم همخوانی میکردیم.
نمیدانم این شبها و روزها بر تو
چگونه میگذرد
اما من رو به سویی ایستادهام
هر لحظه ممکن است مرا از تمام آدمها و زمین دور کند و
بمانم در حسرتی بیپایان
همچون دوزخی که در نبودنت بدان مبتلا گشتهام!
#زینب_قشقایی
و گفت
اگر دوزخ مرا بخشند
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهرِ آنکه
عشق خود
او را
صد بار سوخته است
. .
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد،همانجاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
گر درون تیره نباشد،همه دنیاست بهشت!
(صائب تبریزی)
چه دانستم که این سودامرا زین سان کندمجنون
دلم را دوزخی سازد دوچشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میانِ قُلزُمِ پرخون
(مولانا)
راحت بهشتی از راستی و نیک نفسی است
باید که راستی و نیک نفسی
ذاتیِ تو شود تا رستگار گردی
که اگر به تکلف بر خود بندی هم در دوزخ باشی.
باید که تو چنان شوی
که همه روز از تو نیکی و راحت، ریزان باشد بی اختیار تو.
همچو آن طایفه مباش که همه روزه از ایشان بدی و رنج، ریزان است.
و بدی و ناراستی کردن ذاتیِ ایشان شده است. باید که راستی و نیکی کردن ذاتی تو شود...
«عزیزالدین نسفی»
واسمع دعایی إذا دعوتک...
از تو چیز زیادی نمی خواهم ، فقط بگذار صدایت کنم ....
من از همه به سوی تو گریخته ام ...
می دانی در دلم چه می گذرد ...
اگر می خواستی خوارم کنی ، هدایتم نمی کردی ...
اگر مرا به گناهم مواخذه کنی تو را به بخششت باز خواست میکنم ...
اگر به دوزخم ببرى بدوزخیان اعلام مى كنم كه من تو را دوست دارم ...
من تو را دوست دارم
"قطعه ای از مناجات شعبانیه"
بهشتیان در صف ایستاده بودند و نوبت خود را انتظار می کشیدند .
دروازه ی بهشت باز شد
و فرشته ها پیش از هر کس جوانمرد را فرا خواندند
تا وارد بهشت شود.
بهشتیان اعتراض کردند و چرایش را پرسیدند و گفتند :
مگر جوانمرد چه کرده است که پیش از دیگران به بهشت می رود ؟
فرشته ها گفتند :
نمی دانید که او چه کرده است.
خداوند به همه فِکرت داد
اما او توانست از فکرت به محبت برسد
و از محبت به هیبت
و از هیبت به حکمت.
اما نیکو آن بوود که او از حکمت به شفقت رسید.
شما نبودید و نمی دانید که او با شفقتش چه می کرد.
او بود که شب و روز برای مردم دعا می کرد و می خواست به جای همه ی مردم بمیرد تا هیچ کس طعم مرگ را نچشد.
او بود که می خواست حساب همه ی مردم را از او بکِشندتا در قیامت حسابی برای کسی نماند .
او بود که از خدا خواهش می کرد به جای همه مجازات شود
تا دوزخ از گناهکاران خالی بماند.
حالا بهشت
و نوبت اولین
کمترین چیزی است که باید به او داد.
جوانمرد اما بهشت و نوبت اولین را قبول نکرد .
او از میان همه ی پاداشها ،
تنها خوشنودی خدا را برداشت و بهشت و نوبتش را هم به دیگران بخشید و گفت
راهی که به بهشت می رود نزدیک است ،
من به آن راهِ دور دست می روم ....
راهی که تنها به خدا می رسد
عرفان نظر آهاری
هر كه را خلق وخویِ فراخ ديدی، و رویِ گشاده
و فراخِ حوصله، كه دعای خير همه عالم كند،
كه از سخن او ترا گشادِ دل حاصل شود و اين عالم و تنگی او، بر تو فراموش شود؛
آن فرشته است و بهشتی...
و آنكه اندر او و اندر سخن او قبضی می بينی
و تنگی و سردی،
كه از سخن او چنان سرد می شوی كه از سخن آن كس گرم شده بودی؛
آن شيطان است و دوزخی.
اكنون هر كه بر اين سِرّ واقف شود به صد هزار شيخی التفات نكند...
"شمس تبريزی"
علمِ بیعمل، دیوانگی است
و عملِ بیعلم،
شدنی نیست.
علمی که تو را از معاصی باز ندارد
و به اطاعت معبود وادار نکند، فردای قیامت تو را از آتش دوزخ باز نخواهد داشت.
اگر امروز به دانِشَت عمل نکنی
و درصدد جبران روزهای گذشته برنیایی،
روز قیامت از آنانی خواهی بود که میگویند:
خداوندا!
ما را به دنیا بازگردان تا کار شایسته انجام دهیم،
و آنگاه به تو میگویند:
احمق! تو خود از آنجا آمدهای...
"امام محمد غزالی"