لدفــــا بخونیــــن همشــــو...
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی میداند جنگ یعنی سوختن؟ یعنی آتش؟ یعنی گریز به هر جا؟یعنی اضطراب اینکه کودکم کجاست؟جوانم چه شد؟دخترم چه می کند؟
چه کسی معنی این جمله را می داند؟"نبرد تن و تانک؟؟؟؟"
اصلا چه کسی میداند تانک چیست؟
می توانی این مسله را حل کنی؟
"گلوله ای از لوله ی دوشکا با سرعت اولیه از فاصله ی هزار متری شلیک می شود،در مبدا به حلقومی اصابت می کند ،آن را سوراخ می کند، گذر می کند.. حالا معلوم کنید سر کجا افتاده است؟؟"
کیف و کلاستورتون رو از چه پر می کنید؟؟ از خیال .. از کتاب.. از نام شامخ دکتر،مهندس..؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن..
ااما تو اگر قاسم نیستی اگر علی اکبر نیستی..لااقل حرمله نباش.. که خدا هدیه ی حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر رو به زمین پس نداد...
من نمی دانم فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد..؟؟؟
"شهید احمدرضا احدی_رتبه ی یک کنکور سال 1364_ساعاتی قبل از شهادت
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دوشکا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گردان کمیل ، کانال را پاکسازی می کرد تا به پاسگاه برسد...
کانال های ذوزنقه ای شکل، کار فرانسوی ها بود و دوشکاهای سوار شده بر تانک های عراقی، مستقیم، جاده را می زدند.
روز سوم، ارتباط کمیل با مقر قطع شد.
آخرین حرف را بچه ها به حاج همت گفتند:
حاجی به امام بگو ما عاشورایی جنگیدیم ....
و حاج همت ، آنسوی بی سیم، فقط می توانست سر به جعبه های مهمات بکوبد و اشک بریزد.
نه آب رسید و نه غذا.
دوازده نفر با یک قمقمه سر کردند
عراقی ها که به کانال رسیدند، اکثر بچه ها از تشنگی شهید شده بودند.
بقیه را هم تیر خلاص زدند.
بچه ها در قتلگاه ماندند برای همیشه.
قتلگاهی پر از لب های تشنه و پر از لاله هایی که سال ها بعد نیز با یک سوراخ درجمجمه های پر از گل پیدا شدند و شهید گمنام ، خوانده شدند...